Perdic | اطلاعات و امار عمومی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	general information data U	اطلاعات و امار عمومی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	introduced U	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
	introducing U	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
	introduces U	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
	introduce U	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
	fosdic U	دستگاه ورودی که توسط اداره امار بکاربرده میشود تا اطلاعات پرسشنامههای اماری تکمیل شده را به درون کامپیوتربخواند
	vital statistics U	امار زاد و ولد و مرگ و میر امار حیاتی
	public information U	اطلاعات عمومی
	almanacs U	نشریهء اطلاعات عمومی
	almanac U	نشریهء اطلاعات عمومی
	almanacks U	نشریهء اطلاعات عمومی
	quizmaster U	گردانندهی برنامهی آزمون اطلاعات عمومی
	oral trade test U	ازمون شفاهی از اطلاعات عمومی افراد
	quizmasters U	گردانندهی برنامهی آزمون اطلاعات عمومی
	public information U	اطلاعات مورد نیاز عامه مردم وافکار عمومی
	window U	تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
	general quarters U	اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
	common hardware U	ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
	associative storage U	یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
	firewall U	سیستم امنیتی سخت افزار یا نرم افزار بین سرور یا اینترنیت و اینترنت عمومی . سیستم اجازه عبور اطلاعات به اینترنت را میدهد ولی داده ورودی را بررسی میکند پیش از ارسال آن به سرور خصوصی
	statistics U	امار
	censuses U	امار
	census U	امار
	echo check U	بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
	dow jones information service U	سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
	attributes U	1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
	derived information U	اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
	attributing U	1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
	attribute U	1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
	radar correlation U	درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
	aperture card U	روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
	census of production U	امار سرشماری
	bureaus of census U	اداره امار
	necrology U	امار متوفیات
	quantum statistics U	امار کوانتومی
	descriptive statistics U	امار تشریحی
	vital statistics U	امار حیاتی
	mathematical statistics U	امار ریاضی
	demography U	امار نگاری
	statistics U	شاخص امار
	statistically U	از روی امار
	statisticians U	امار شناس
	descriptive statistics U	امار توصیفی
	statistician U	امار شناس
	records available U	امار دردست
	inferential statistics U	امار استنباطی
	general porpose U	کارهای عمومی مصارف عمومی
	general orders U	دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
	plant records U	امار تجهیزات کارگاه
	multivariate statistics U	امار چند متغیری
	vital statistics U	امار ثبت احوال
	einstein bose statistics U	امار بوز- اینشتین
	bose einstein statistics U	امار بوز- اینشتین
	vital statistics U	امار مربوط به زندگی
	utilization statistics U	امار بهره وری
	time series data U	امار سریهای زمانی
	fermi dirac statictics U	امار فرمی- دیراک
	trapdoor U	فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
	trapdoors U	فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
	automatic data processing U	پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
	census office U	اداره امار و ثبت احوال
	natimortality U	امار مرده زاییده شدگان
	demographer U	متخصص امار گیری مردم
	randomize U	بصورت امار تصادفی نشان دادن
	registers U	ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
	registering U	ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
	register U	ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
	distance vector protocols U	اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
	chart of attributes U	جدول امار تعیین درجه مرغوبیت کالا
	census of production U	امار تخمینی تولیدات در یک کشور در مدت معین
	read time U	زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
	regrade U	تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
	econometrics U	کاربردریاضیات و امار در اندازه گیری تفسیر و بررسی پدیدههای اقتصادی
	connexions U	پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
	connection U	پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
	civilian internee information bureau U	دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
	data transceiver U	دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
	defense system aquisition U	سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
	help U	پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
	helps U	پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
	helped U	پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
	consolidated dining facility U	تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
	scientific socialism U	بررسی سوسیالیسم از طریق امار وارقام و شواهد و مدارک و برمبنای اصول اقتصاد و جامعه شناسی
	negative acknowledgement U	کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
	windowing U	1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
	bandwidth U	در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
	infra red link U	روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
	IrDA U	روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
	common carrier U	موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
	intelligence process U	جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
	common control U	کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
	common U	:عمومی
	ecumenic U	عمومی
	generals U	عمومی
	universal U	عمومی
	common U	عمومی
	general porpose U	عمومی
	commoners U	:عمومی
	common user U	عمومی
	commoners U	عمومی
	commonest U	:عمومی
	commonest U	عمومی
	general U	عمومی
	wider U	عمومی
	outlined U	خط عمومی
	outlines U	خط عمومی
	outlining U	خط عمومی
	widest U	عمومی
	the public voice U	عمومی
	public U	عمومی
	hackneyed U	عمومی
	rife U	عمومی
	wide U	عمومی
	outline U	خط عمومی
	generic U	عمومی
	popular U	عمومی
	oecumenical U	عمومی
	overt U	عمومی
	dispensaries U	داروخانه عمومی
	prevailing U	عمومی متداول
	overheads U	هزینههای عمومی
	general amnesty U	عفو عمومی
	collective U	مشترک عمومی
	general assembly U	مجمع عمومی
	general cargo U	بار عمومی
	dispensary U	داروخانه عمومی
	uniform U	عمومی متحدالمال
	uniforms U	عمومی متحدالمال
	general damage U	خسارت عمومی
	encyclic U	عمومی دوری
	public order U	نظم عمومی
	folkway U	احساسات عمومی
	commonwealth U	ثروت عمومی
	general concepts U	تدبیر عمومی
	common user items U	اقلام عمومی
	generalised U	عمومی کردن
	generalises U	عمومی کردن
	secularizes U	عمومی کردن
	secularized U	عمومی کردن
	secularised U	عمومی کردن
	generalizes U	عمومی کردن
	secularises U	عمومی کردن
	secularising U	عمومی کردن
	fourth estate U	مطبوعات عمومی
	g/a U	خسارت عمومی
	general act U	سند عمومی
	secularizing U	عمومی کردن
	amnesties U	عفو عمومی
	burdens U	هزینه عمومی
	folkway U	طرزفکر عمومی
	generalising U	عمومی کردن
	generalize U	عمومی کردن
	general allotment U	اختصاصات عمومی
	generalizing U	عمومی کردن
	amnesty U	عفو عمومی
	secularize U	عمومی کردن
	general ability U	توانایی عمومی
	burden U	هزینه عمومی
	public relations U	روابط عمومی
	general practitioner U	پزشک عمومی
	collective call sign U	معرف عمومی
	common grid U	شبکه عمومی
	common hardware U	قطعات عمومی
	public opinion U	افکار عمومی
	common items U	قطعات عمومی
	common labour U	کارگر عمومی
	checkup U	معاینه عمومی
	alameda U	گردشگاه عمومی
	cameralistic science U	مالیه عمومی
	vogue U	عمومی ورایج
	latrine U	مستراح عمومی
	central war U	جنگ عمومی
	open house U	جشن عمومی
	common language U	زبان عمومی
	common nuisance U	اضرار عمومی
	general election U	انتخابات عمومی
	general elections U	انتخابات عمومی
	general strikes U	اعتصاب عمومی
	general strike U	اعتصاب عمومی
	offices U	شغل عمومی
	office U	شغل عمومی
	public sector U	بخش عمومی
	general requirements U	نیازهای عمومی
	public nuisance U	مزاحمت عمومی
	public nuisances U	مزاحمت عمومی
	common parts U	قطعات عمومی
	common purse U	وجوه عمومی
	plebiscites U	اراء عمومی
	common user U	خدمات عمومی
	comulative action U	اثر عمومی
	consolidated annuities U	دیون عمومی
	bath-house U	حمام عمومی
	commonwealths U	ثروت عمومی
	counsel for the crown U	وکیل عمومی
	prosecture U	وکیل عمومی
	public schools U	مدارس عمومی
	mass poverty U	فقر عمومی
	public policy U	سیاست عمومی
	public a U	وکیل عمومی
	public affairs U	روابط عمومی
	public amnsement U	نمایشگاه عمومی