Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fog curing room
U
اطاق نمداری که نمونههای بتن ازمایشی را در ان نگهداری میکنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
damp land pit curing
U
نگهداری رطوبت بتن برای نمونههای ازمایشی درازمایشگاه
american plan
U
مسافرخانهای که مسافرین پول غذا و اطاق را یکجاپرداخت میکنند
brace
U
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
braced
U
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
hot money
U
منظورزمانی استکه مردم بدلیل نرخ تورم بالا مایل به نگهداری پول نیستند و انرا به کالاتبدیل میکنند
wetness
U
نمداری
matched samples
U
نمونههای همتا
matched samples
U
نمونههای جور
rolling press
U
الت فشاری برای دراوردن نمونههای چاپی
corrective maintenance
U
نگهداری همراه با تعمیروسیله نگهداری تعمیراتی ورفع عیب
compartment marking
U
سیستم شماره گذاری اطاق بار هواپیما تقسیم بندی اطاق بار
maintenance
U
تعمیر و نگهداری نگهداری وسایل
thrust
U
تک ازمایشی
tentative
U
ازمایشی
thrusting
U
تک ازمایشی
thrusts
U
تک ازمایشی
experimental
U
ازمایشی
probatory
U
ازمایشی اکتشافی
trial shot
U
گلوله ازمایشی
trial shot
U
تیر ازمایشی
verification fire
U
تیراندازی ازمایشی
pilots
U
راندن ازمایشی
pilot model
U
نمونه ازمایشی
probation
U
دوره ازمایشی
tentative
U
ازمایشی موقت
tentative
U
به طور ازمایشی
pilot
U
راندن ازمایشی
measuring well
U
چاه ازمایشی
piloted
U
راندن ازمایشی
trial order
U
سفارش ازمایشی
trial hole
U
چاه ازمایشی
trial offer
U
عرضه ازمایشی
test run
U
رانش ازمایشی
test run
U
اجرای ازمایشی
prototype
U
نمونه ازمایشی
prototypes
U
نمونه ازمایشی
tentative plan
U
طرح ازمایشی
test data
U
دادههای ازمایشی
test pattern
U
طرح ازمایشی
test point
U
سوزن ازمایشی
test pit
U
گودال ازمایشی
sampling offer
U
عرضه ازمایشی
test specimen
U
نمونه ازمایشی
trial function
U
تابع ازمایشی
trial elevation
U
درجه ازمایشی
trial balance
U
تراز ازمایشی
pilot model
U
مدل ازمایشی
prep
U
مسابقه ازمایشی
probationary period
U
دوره ازمایشی
trial balance
U
ترازنامه ازمایشی
trail run
U
رانش ازمایشی
probative
U
ازمایشی اکتشافی
proof load
U
بار ازمایشی
test piece
U
نمونه ازمایشی
bore hole
U
چاه ازمایشی
trial run
U
استفاده ازمایشی
experimental extinction
U
خاموشی ازمایشی
experimental error
U
خطای ازمایشی
experimental data
U
دادههای ازمایشی
experimental control
U
کنترل ازمایشی
empiric
U
ازمایشی تجربی
Test matches
U
مسابقه ازمایشی
dead load
U
بار ازمایشی
on probation
U
در دوره ازمایشی
dry run
U
اجرای ازمایشی
check problem
U
مسئله ازمایشی
studies
U
طرح ازمایشی
study
U
طرح ازمایشی
studying
U
طرح ازمایشی
tentatively
U
بطور ازمایشی
trial runs
U
استفاده ازمایشی
experimental method
U
روش ازمایشی
Test match
U
مسابقه ازمایشی
experimental probability
U
احتمال ازمایشی
experimental psychology
U
روانشناسی ازمایشی
experimental variable
U
متغیر ازمایشی
experimental group
U
گروه ازمایشی
sketches
U
پیش نویس ازمایشی
sketched
U
پیش نویس ازمایشی
wind sprint
U
مسابقه ازمایشی دو سرعت
search sweeping
U
مین روبی ازمایشی
quasi experimental designs
U
طرحهای شبه ازمایشی
testable
U
امتحان پذیر ازمایشی
sketch
U
پیش نویس ازمایشی
prolusion
U
مقاله ازمایشی تمهید
trials
U
ازمایش کردن ازمایشی
trial trip
U
مسافرت ازمایشی یا امتحانی
check sweeping
U
مین روبی ازمایشی
experimental neurosis
U
روان رنجوری ازمایشی
trial
U
ازمایش کردن ازمایشی
shakedown
U
دوره ازمایشی عملیات ناو
trialling
U
مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
tamp
U
دوباره پرکردن حفرههای ازمایشی
lamplighter
U
با ان چراغ را روشن میکنند
betting shop
U
جائیکهرویاسبهاشرط بندی میکنند
Havana
U
سیگاربرگی که درهاوانایاcuba درست میکنند
drainpipe
U
لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
bisk
U
ماهی وغیره درست میکنند
barbette
U
سنگری که از انجاتوپها رااتش میکنند
airbed
U
تشکی که آنرا با باد پر میکنند
trampoline
U
توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
aeroscope
U
اسبابی که غباروذرات هواراجمع میکنند
trampolines
U
توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
drainpipes
U
لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
downrange
U
دورتر از محل پرتاب ودرمسیر ازمایشی خود
needleful
U
نخی که یکبار درته سوزن میکنند
kick about
U
فوتبالی که بدون قانون بازی میکنند
endoparasite
U
انگلهایی که درداخل بدن زندگی میکنند
kumiss
U
قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست میکنند
moulding board
U
تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
collarette
U
یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست میکنند
skipjack
U
بازیچهای که از جناغ مرغ درست میکنند
gilded youth
U
جوانان دولتمندکه بسبک روززندگی میکنند
coffee mills
U
دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
they overtax our strength
U
بما تکلیف میکنند که زیادنیروی خودرابکاراندازیم
bedbugs
U
ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
bedbug
U
ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
they are under serveillance
U
انهارا نظارت میکنند انهارامی پایند
Plants store up the sun's energy.
U
گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
waggling
U
چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
waggle
U
چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
waggles
U
چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
waggled
U
چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
there is a rush for the papers
U
مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
promenade concert
U
مجلس ساز و اوازیکه تماشاکنندگان ان گردش میکنند
racket ball
U
گوی کوچکی که ازپنبه وریسمان درست میکنند)
circular dispersion
U
قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
wimble
U
هر نوع اسباب یاوسیلهای که باان سوراخ میکنند
gabionade
U
خط جان پناهی که ازسبدهای خاک درست میکنند
gridiron
U
اهن مشبکی که روی ان گوشت کباب میکنند
halophile
U
موجوداتی که درمحیط یا ابهای شور زندگی میکنند
rolling
U
نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
hasty pudding
U
خوراکی که با ارد وشیروکره وگوشت درست میکنند
injection engine
U
ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
library paste
U
نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
reference librery
U
کتابخانهای که مردم بدانجارفته بکتابهایی مراجعه میکنند
Bantu
U
عضو قبیلههایی که به زبانهای بانتو تکلم میکنند
bacillus
U
باکتریهای میلهای شکل که تولید هاگ میکنند
experimental free handicap
U
دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
check sum
U
جمع ارقام یا بیت ها که برای اهداف ازمایشی بکار می رود
crazing mill
U
اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
bloody mary
U
مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
camp follower
U
اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
camp followers
U
اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
brainstorming
U
گردهمایی که در آن همه چارهها و اندیشههای خود را ابراز میکنند
clearinghouse
U
سازمانی که چکهای بانکهای مختلف را دران مبادله میکنند
coach dog
U
یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
G-strings
U
پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
embrasure
U
مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
embrasures
U
مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
figure head
مجسمه ای که بر دماغه کشتی نصب میکنند
[رئیس پوشالی]
G-string
U
پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
litter
U
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
littered
U
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
littering
U
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
kermis
U
جشن وعیدسالیانهای که درهلندوبلژیک بادادن نمایش وفریادهای ...میکنند
litters
U
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
durometer
U
اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
bloody marys
U
مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
gingall
U
یکجورتفنگ سنگین که روی پایهای گذاشته اتش میکنند
bench check
U
کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
moleskin
U
جامه وبویژه شلواری که ازپوست کورموش ومانندان درست میکنند
matriculated students
U
شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
songfest
U
دستهای که اواز معروفومحبوب یا اهنگهای محلی جالبی را اجراء میکنند
fitting shop
U
کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
live box
U
جعبه یا قلمی که در اب اویزان میکنند تا موجودات ابزی را زنده نگاهدارند
creme
U
نام چند جورنوشابه خوش خوراک که از جوهرنعناع درست میکنند
happy family
U
دستهای ازجانوران جوربجورکه دریک قفس باهم زندگی میکنند
vasculum
U
کبریت قوطی ای که گیاه شناسان دران نمونه جمع میکنند
bowling alley
U
مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
bowling alleys
U
مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
energetics
U
رشتهای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحث میکنند
test driver
U
برنامهای که اجرای برنامه دیگر را در مقابل مجموعهای از دادههای ازمایشی هدایت کند
clobbered
U
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
quiot
U
حلقه یاصفحه اهنی که دربازی پرت میکنند تاروی میخی بیفتد
churchwarden
U
هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
churchwardens
U
هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
islets of langerhans
U
دستههای سلولی اثنی عشر بنام >جزایرلانگرهانس < که تولید انسولین میکنند
autoharp
U
سنتوری که در ان بعضی ازسیمها را خفه میکنند تاسیمهای ازاد صدا کنند
bandstand
U
تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
telescopic chimney
U
دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
chopsticks
U
میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
get a word in
<idiom>
U
یافتن فرصتی برای گفتن چیزی بقیه دارند صحبت میکنند
clobber
U
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
bandstands
U
تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
sand iron
U
یکجور چوگان در بازی گلف که با ان گوی را از میان ریگ بلند میکنند
clobbering
U
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
nowel
U
کلمه ایست که درسرود خوانی و هلهلههای عید میلادمسیح تکرار میکنند
clobbers
U
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
following my lead
U
یک جور بازی که هر بازیکن را وادار میکنند هرکاری که استاد کرد او نیز بکند
muslin
U
یکجور پارچه پشت نما که ازان جامههای زنانه و پرده درست میکنند
a hot potato
<idiom>
U
[بحث داغ که خیلی از مردم در موردش صحبت میکنند و مورد جدال هست]
etna
U
فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند
beanpoles
U
چوبه یا تیرچه یا ترکهای که بر زمین فرو میکنند تا بته لوبیا از آن بالا رود
beanpole
U
چوبه یا تیرچه یا ترکهای که بر زمین فرو میکنند تا بته لوبیا از آن بالا رود
funeral home
U
محلی که دران مرده را جهت انجام مراسم تدفین یا سوزاندن اماده میکنند
admixtures
U
موادی بجز سیمان شن ماسه و اب که گاهی به عنوان ماده کمکی به بتن اضافه میکنند
griddle cake
U
نوعی نان شیرینی پهن ونازک که دو طرفش را روی اهن کلوچه پزی سرخ میکنند
room
U
اطاق
floors
U
کف اطاق
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com