English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (22 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dementia praecox U اصطلاح منسوخ برای اسکیزوفرنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
schizophrenia U اسکیزوفرنی
satyagraha U اصطلاح ابداعی گاندی پیشوای نهضت ملی هند برای به کار بردن قدرت روحی به جای خشونت وشدت عمل برای وصول به اهداف سیاسی و اجتماعی
borderline schizophrenia U اسکیزوفرنی مرزی
residual schizophrenia U اسکیزوفرنی مانده
paranoid schizophrenia U اسکیزوفرنی پارانویایی
undifferentiated schizophrenia U اسکیزوفرنی نامشخص
hebephrenic schizophrenia U اسکیزوفرنی هبفرنیایی
latent schizophrenia U اسکیزوفرنی نهفته
reactive schizophrenia U اسکیزوفرنی واکنشی
schizocaria U اسکیزوفرنی پیشرفته
simple schizophrenia U اسکیزوفرنی ساده
catatonic schizophrenia U اسکیزوفرنی کاتاتونیایی
creeping schizophrenia U اسکیزوفرنی خزنده
schizotypal U اسکیزوفرنی گونه
schizogenic family U خانواده اسکیزوفرنی زا
schizoaffective disorder U اختلال اسکیزوفرنی عاطفی
schizophreniform disorder U اختلال اسکیزوفرنی شکل
to go the extra mile for someone <idiom> U [برای کسی ] کار تراشیدن [اصطلاح]
to work for peanuts <idiom> U برای چندرغازی کار کردن [اصطلاح]
to hog <idiom> U بی پروا برای خود گرفتن [اصطلاح]
to hog <idiom> U بی پروا برای خود قاپیدن [اصطلاح]
holy cow ! [holy smoke !] <idiom> U اصطلاح برای ابراز تعجب یا حیرت
Holy moly! <idiom> U اصطلاح برای ابراز تعجب یا حیرت
on-call service U آماده برای ترک در خدمت [اصطلاح رسمی]
outdated U منسوخ
obsolescent U منسوخ
antiquated U منسوخ
abrogated U منسوخ
out of day U منسوخ
out of d. U منسوخ
rococo U منسوخ
abrogates U منسوخ
ci devant U منسوخ
repealed U منسوخ
obsolete U منسوخ
abolished U منسوخ
outmoded U منسوخ
abrogate U منسوخ
to not give a smeg about something [British E] U برای چیزی اصلا مهم نباشد. [اصطلاح رکیک]
to not give a shit about something U برای چیزی اصلا مهم نباشد. [اصطلاح رکیک]
the r. U مذهبی درسده شانزدهم میلادی برای اصطلاح کلیسای رم
to go catting [to look for sexual partners] <idiom> U رفتن برای دختر بلند کردن [اصطلاح روزمره]
obsolesce U منسوخ شدن
abrogate U منسوخ کردن
nullify U منسوخ کردن
outmode U منسوخ شدن
to fall in to d. U منسوخ شدن
demode U منسوخ شده
abjure U منسوخ کردن
annul U منسوخ کردن
cancel U منسوخ کردن
dissolve U منسوخ کردن
elide U منسوخ کردن
remit U منسوخ کردن
dead U منسوخ کهنه
abolish U منسوخ کردن
abolishable U منسوخ کردنی
withdraw U منسوخ کردن
revoke U منسوخ کردن
dead letter U قانون منسوخ
abrogable U منسوخ شدنی
to not give a damn about something [somebody] U برای چیزی [کسی] اصلا مهم نباشد. [اصطلاح روزمره]
antiquate U برانداختن منسوخ کردن
to pick up somebody [to find sexual partners] U بلند کردن کسی [زنی] [برای رابطه جنسی] [اصطلاح روزمره]
czech defence U نام منسوخ دفاع اسلاو
abolishes U ازمیان بردن منسوخ کردن
pt down U منسوخ کردن از بین بردن
abolishing U ازمیان بردن منسوخ کردن
theory of effective demand determination U نظریه تقاضای موثر اصطلاح کینز برای تقاضای کل
tootsie U زن زیبا ولی کم عقل و فاحشه [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
grunter [Australian E] U زن زیبا ولی کم عقل و فاحشه [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
painted woman U زن زیبا ولی کم عقل و فاحشه [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
bimbo U زن زیبا ولی کم عقل و فاحشه [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
goer U زن زیبا ولی کم عقل و فاحشه [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
chippy U زن زیبا ولی کم عقل و فاحشه [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
to get one's comeuppance <idiom> U مزد عمل بد خود را گرفتن [اصطلاح مجازی] [اصطلاح روزمره]
to mount somebody U با کسی مقاربت جنسی کردن [اصطلاح رکیک] [اصطلاح روزمره]
to get caught up in something U در چیزی گیر کردن [افتادن] [گرفتار شدن] [اصطلاح روزمره] [اصطلاح مجازی]
Halt den Mund! <idiom> U ببند اون گاله رو! [اصطلاح روزمره] [اصطلاح رکیک]
Halt's Maul! [umgangssprachlich] <idiom> U ببند اون گاله رو! [اصطلاح روزمره] [اصطلاح رکیک]
Halt den Rand! [umgangssprachlich] <idiom> U ببند اون گاله رو! [اصطلاح روزمره] [اصطلاح رکیک]
grunter [Australian E] U فاحشه [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
Halt's Maul! [umgangssprachlich] <idiom> U قدقد نکن! [اصطلاح روزمره] [اصطلاح رکیک]
Halt den Mund! <idiom> U قدقد نکن! [اصطلاح روزمره] [اصطلاح رکیک]
Halt den Mund! <idiom> U دهنت رو ببند! [اصطلاح روزمره] [اصطلاح رکیک]
Halt's Maul! [umgangssprachlich] <idiom> U دهنت رو ببند! [اصطلاح روزمره] [اصطلاح رکیک]
Halt den Rand! [umgangssprachlich] <idiom> U دهنت رو ببند! [اصطلاح روزمره] [اصطلاح رکیک]
bimbo U فاحشه [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
tootsie U زن سبک سر [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
chippy U فاحشه [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
goer U فاحشه [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
Halt den Rand! [umgangssprachlich] <idiom> U قدقد نکن! [اصطلاح روزمره] [اصطلاح رکیک]
grunter [Australian E] U زن سبک سر [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
painted woman U فاحشه [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
painted woman U زن سبک سر [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
goer U زن سبک سر [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
tootsie U فاحشه [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
bimbo U زن سبک سر [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
chippy U زن سبک سر [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
Eat my shorts! [American E] <idiom> U گه بخور! [اصطلاح روزمره] [اصطلاح رکیک]
Halt's Maul! [umgangssprachlich] <idiom> U زر زر نکن! [اصطلاح روزمره] [اصطلاح رکیک]
Halt den Mund! <idiom> U خفه شو! [اصطلاح روزمره] [اصطلاح رکیک]
Halt's Maul! [umgangssprachlich] <idiom> U خفه شو! [اصطلاح روزمره] [اصطلاح رکیک]
Eat shit ! <idiom> U گه بخور! [اصطلاح روزمره] [اصطلاح رکیک]
Halt den Rand! [umgangssprachlich] <idiom> U خفه شو! [اصطلاح روزمره] [اصطلاح رکیک]
Halt den Mund! <idiom> U زر زر نکن! [اصطلاح روزمره] [اصطلاح رکیک]
Halt den Rand! [umgangssprachlich] <idiom> U زر زر نکن! [اصطلاح روزمره] [اصطلاح رکیک]
loot U پول [اصطلاح] [اصطلاح روزمره]
dough U پول [اصطلاح] [اصطلاح روزمره]
gelt U پول [اصطلاح] [اصطلاح روزمره]
dosh [British E] U پول [اصطلاح] [اصطلاح روزمره]
lolly [British E] U پول [اصطلاح] [اصطلاح روزمره]
bucks [American E] U پول [اصطلاح] [اصطلاح روزمره]
brass [British E] U پول [اصطلاح] [اصطلاح روزمره]
moolah U پول [اصطلاح] [اصطلاح روزمره]
boodle U پول [اصطلاح] [اصطلاح روزمره]
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
dogmatic marxism U مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
abrogates U باطل کردن منسوخ کردن
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
microsoft U بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
drives U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
strategies U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
Ackerman's function U تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
c U استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
recall U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recalled U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recalls U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
narratives U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
narrative U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
revenue tax U مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
bin U محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
iil U دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
bins U محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
permanent U آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
teacloth U رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
teacloths U رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
no show U مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
intubation U فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
cat U استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
opens U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
cats U استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
scratch U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratched U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
feedback U اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
scratches U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
cold test U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
scratching U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
cold thrust U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
personal U متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
HTTP U دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد
potatoes and point U سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
open U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
redundancies U بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
autos U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
doubled up U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
doubled U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
grammars U امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
double U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
FDDI U اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال
opened U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
bread and point U سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
grammar U امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
redundancy U بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
liberal education U اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
gather shot U ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
auto U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
pork barrel U برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
invitation U عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
VidCap U برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی
Kaleida Labs U شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای
precision U استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت
turnaround time U زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
beta range U حدود تغییر گام ملخ در موتورتوربوپراپ برای تولید نیروی برای صفر یا منفی
haze U تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
invitations U عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
diagnostics U اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
straight line coding U برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر
executive information system U نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
wiring U ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
labor of love <idiom> U انجام کار برای خشنودی شخص نه برای پول
people who live in glass houses should not throw stones <idiom> U هرچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم ب"سند
cue U پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
write U حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
writes U حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
keystroke U برسی هر کلید انتخاب شده برای اطمینان یافتن از اینکه برای عملی مناسب است
cues U پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
weight belt U کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
phoneme U برای بررسی صدای ورودی برای تشخیص کلمات یا تولید صحبت با تکرار چندین صدا
compiler U اسمبلر یا کامپایلری که یک برنامه را برای یک کامپیوتر کامپایل و در همان زمان برای دیگری اجرا میکند
multiple U استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن
hybrid circuit U ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص
billiard point U در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com