Perdic | اصطلاحات و لغات ویژه فرانسوی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	gallicism U	اصطلاحات و لغات ویژه فرانسوی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	king's english U	اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس
	germanism U	اصطلاحات ویژه زبان المانی
	afcet U	la Pour AssociationFrancaise etTechnique CybernetiqueEconomiqe سازمان حرفهای فرانسوی که هدف ان گرد هم اوردن دانشمندان فرانسوی در زمینههای مختلف کامپیوتری است
	idiosyncrasies U	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
	idiosyncrasy U	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
	to watch for certain symptoms U	توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
	special interest groups U	گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
	specialty U	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
	speciality U	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
	specialities U	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
	idiocrasy U	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
	terminology U	اصطلاحات
	terminologies U	اصطلاحات
	nautical terms U	اصطلاحات دریایی
	nomanclature U	مجموعه اصطلاحات
	architectural terms U	اصطلاحات معماری
	grammatical term U	اصطلاحات دستوری
	turkism U	اصطلاحات ترکی
	nomenelature U	فهرست اصطلاحات
	nomenclauture U	فهرست اصطلاحات
	medical terminology U	اصطلاحات پزشکی یا طبی
	terminology U	اصطلاحات علمی یافنی
	italicism U	عبارات و اصطلاحات ایتالیایی
	inkhorn U	دارای اصطلاحات قلنبه
	briticism U	اصطلاحات خاص انگلیس
	botanical terms U	اصطلاحات گیاه شناسی
	technical U	اصطلاحات وقواعد فنی
	jargon U	اصطلاحات مخصوص یک صنف
	terminological U	وابسته به مجموعه اصطلاحات
	technic U	اصطلاحات وقواعد فنی
	terminologies U	اصطلاحات علمی یافنی
	nomenclature U	مجموعه اصطلاحات نامگذاری
	minaei U	از اصطلاحات داوری کاراته
	terminologies U	لغات
	terminology U	لغات
	terminological U	وابسته به اصطلاحات علمی وفنی
	patavinity U	لهجه ولایتی اصطلاحات محلی
	technicalization U	استفاده از اصطلاحات یاروشهای فنی
	nomenclature U	فهرست واژه ها و اصطلاحات یک علم یا یک فن
	nomenclature U	نام گذاری فهرست اصطلاحات
	souithernism U	لغت و اصطلاحات مخصوص جنوب
	terminology U	لفظ گذاری مجموعه اصطلاحات
	anglicist U	متخصص اصطلاحات و قواعدزبان انگلیسی
	terminologies U	لفظ گذاری مجموعه اصطلاحات
	cant U	اصطلاحات مخصوص یک صنف یا دسته
	lexicon [dictionary] U	فرهنگ لغات
	nomenclature U	مجموعه لغات
	dictionaries U	فرهنگ لغات
	dictionary U	فرهنگ لغات
	wordplay U	بازی با لغات
	dictionary U	فرهنگ لغات
	ellipsis U	انداختن لغات
	vocabularies U	فهرست لغات
	vocabulary U	فرهنگ لغات
	vocabulary U	فهرست لغات
	wordbook U	فرهنگ لغات
	word book U	فرهنگ لغات
	glossary U	فرهنگ لغات
	vocabularies U	فرهنگ لغات
	french chalk U	گچ فرانسوی
	frenchwoman U	زن فرانسوی
	French U	: فرانسوی
	Gallic U	فرانسوی
	the french U	فرانسوی ها
	gallican U	فرانسوی
	vocabular U	مربوط به لغات یا فهرست ان
	glossaries U	فرهنگ لغات دشوار
	syntactics U	علم ترکیب لغات
	etymologies U	علم اشتقاق لغات
	glossary U	فرهنگ لغات دشوار
	etymology U	علم اشتقاق لغات
	lexical U	وابسته به فرهنگ لغات
	nomenclator U	فهرست لغات و اسامی
	vocabularies U	مجموع لغات یک زبان
	english words U	واژه ها یا لغات انگلیسی
	semantics U	علم لغات و معانی
	vocabulary U	مجموع لغات یک زبان
	worded U	لغات رابکار بردن
	etymological U	مربوط به ریشه لغات
	word U	لغات رابکار بردن
	dictionary program U	برنامه فرهنگ لغات
	gallicism U	فرانسوی مابی
	frenchification U	فرانسوی شدن
	French U	فرانسوی کردن
	lycee U	دبیرستان فرانسوی
	Frenchmen U	مرد فرانسوی
	huguenot U	پروتستان فرانسوی
	huguenot U	فرانسوی پروتستان
	Frenchman U	مرد فرانسوی
	frenchy U	فرانسوی ماب
	hotel-Dieu U	بیمارستان فرانسوی
	praetorial U	متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
	lingua U	زبان یا عضو زبانی شکل اصطلاحات خاص
	computerese U	استفاده کنندگان از کامپیوتر مجموعه اصطلاحات کامپیوتری
	ink hard terms U	اصطلاحات غلنبه که حاکی ازعلم فروشی باشد
	law french U	اصطلاحات امیخته با فرانسه که در زبان حقوقی بکارمیرود
	glossaries U	فرهنگ لغات فنی سفرنگ
	spelling checker U	کنترل کننده حروف لغات
	the a.of boreign words U	اقتباس یاگرفتن لغات بیگانه
	vocabular U	مربوط به فرهنگ لغات زبان
	reword U	لغات متنی را عوض کردن
	sesquipedalian U	معتاد به استعمال لغات دراز
	semantics U	علم لغات معنی شناسی
	wordless U	غیرقابل بیان با لغات خاموش
	glossary U	فرهنگ لغات فنی سفرنگ
	normal opening U	گشایش نرمال یا فرانسوی
	frenchify U	فرانسوی ماب شدن
	gallomaniac U	دیوانه فرانسوی مابی
	french pastry U	شیرینی اردینه فرانسوی
	French dressing U	چاشنی سالاد فرانسوی
	houdan U	مرغ کاکلی فرانسوی
	french defence U	دفاع فرانسوی شطرنج
	gallicize U	فرانسوی ماب کردن
	French Order U	سبک معماری فرانسوی
	gallomania U	جنون فرانسوی مابی
	french onion soup U	سوپ پیاز فرانسوی
	grisette U	دختر کارگر فرانسوی
	gallicize U	فرانسوی ماب شدن
	balking billiard U	بیلیارد فرانسوی با 4 خط محدوده
	pidgins U	انگلیسی دست وپا شکسته ومخلوط با اصطلاحات چینی
	pidgin U	انگلیسی دست وپا شکسته ومخلوط با اصطلاحات چینی
	This dictionary has many examples of how idioms are used . U	این فرهنگ مثالهای زیادی از کاربرد اصطلاحات دارد
	computer jargon U	لغات فنی مربوط به رشته کامپیوتر
	malapropian U	کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
	back formation U	لغت سازی اشتقاق لغات از یکدیگر
	onomastics U	علم اشتقاق لغات و طرزاستعمال انها
	malapropism U	استعمال غلط وعجیب وغریب لغات
	She is French on her fathers on her fathers side. U	از طرف پدر فرانسوی است
	gavotte U	نوعی رقص سریع فرانسوی
	gaul U	اهل کشور باستانی گل فرانسوی
	blancmange U	یک نوع کیک سفید فرانسوی
	burn variation U	واریاسیون برن در دفاع فرانسوی
	chateau U	شاتو [کاخ یا قلعه فرانسوی]
	gavote U	نوعی رقص سریع فرانسوی
	split U	وزنه برداری یکضرب فرانسوی
	agglutination U	ترکیب لغات ساده و اصلی بصورت مرکب
	phyllo (pastry) U	خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
	flaky pastry U	خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
	He was every inch a frenchman. U	اویک فرانسوی تمام عیار بود
	advance variation U	واریاسیون پیشروی پیاده دردفاع فرانسوی
	Joyedevivre U	لذت فراوان زندگی [ریشه فرانسوی]
	anderssen attack U	حمله اندرسن در دفاع فرانسوی شطرنج
	puff paste U	خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
	entac U	موشک ضد تانک هدایت شونده فرانسوی
	puff pastry U	خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
	winawer variation U	واریاسیون ویناور در دفاع فرانسوی شطرنج
	wimp U	آدم دست و پا چلفته [شمال آلمان] [خفت آور ] [اصطلاحات نوجوانان]
	alekhine chatard attack U	حمله الخین- شاتار در دفاع فرانسوی شطرنج
	zouave U	یکی از افراد پیاده نظام فرانسوی در الجزایر
	franco baenoni defence U	دفاع بنونی فرانسوی در پیاده وزیر شطرنج
	anglo-chinois U	[واژه فرانسوی برای چشم انداز باغ]
	milner bary gambit U	گامبی میلنر- باری در دفاع فرانسوی شطرنج
	franco indian defence U	دفاع هندی فرانسوی در پیاده وزیر شطرنج
	By [In] comparison with the French, the British eat far less fish. U	در مقایسه با فرانسوی ها، انگلیسی ها به مراتب کمتر ماهی می خورند.
	Liberty U	[مجسمه زن نماد آزادی که توسط هنرمندان فرانسوی ساخته شد.]
	synonymize U	الفاظ مترادف بکار بردن فرهنگ لغات هم معنی راتالیف کردن
	Lous quatorze U	[سبک فرانسوی معماری باروک و کلاسیک در زمان لوپی چهاردهم]
	linguistics U	علم السنه واشتقاق لغات وساختمان وترکیب کلمات وصرف ونحو لسانیات
	processor U	کامپیوتر کوچک برای کار کردن با لغات , تولید متن , گزارش , نامه و...
	Lous quinze U	[سبک فرانسوی تلفیق معماری روکوکو و نئوکلاسیک در زمان لوئی پانزدهم]
	Aioli U	[سسی فرانسوی تشکیل شده از روغن زیتون، تخم مرغ و سیر]
	glossarist U	کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر
	Pidgin English <idiom> U	انگلیسی برای ارتباط بازرگانان با زبان های متفاوت شامل گرامر ساده و لغات کم.
	three cushion billiards U	بیلیارد فرانسوی با ضربه به 2 گوی دیگر بعد از تماس با3 دیواره میز
	dedicated U	کامپیوتری که فقط مخصوص پردازش لغات است و برنامه دیگری روی آن قابل اجرا نیست
	exceptions U	ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر
	exception U	ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر
	physiocrats U	اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
	jargonize U	بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
	external symbol dictionary U	فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
	special drawing rights U	این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
	rubinstein variation U	واریاسیون روبنشتاین دربازی چهار اسب در دفاع فرانسوی دردفاع نیمزو هندی و دردفاع تاراش
	technicality U	اصطلاحات فنی نکته فنی
	technicalities U	اصطلاحات فنی نکته فنی
	glossary U	فهرست معانی فهرست لغات
	glossaries U	فهرست معانی فهرست لغات
	adhoc U	ویژه
	priviege U	حق ویژه
	extra special U	ویژه
	paticular U	ویژه
	idiocrasy U	ویژه
	peculiar U	ویژه
	specific U	ویژه
	specially U	ویژه
	expressing U	ویژه
	specialists U	ویژه گر
	specialist U	ویژه گر
	particular U	ویژه
	experts U	ویژه گر
	special character U	ویژه
	specifics U	ویژه
	privilege U	حق ویژه
	special U	ویژه
	specific humidity U	نم ویژه
	nett U	ویژه
	nets U	ویژه
	net U	ویژه
	expert U	ویژه گر
	particulars U	ویژه
	express U	ویژه