English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
jargon U اصطلاحات مخصوص یک صنف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
cant U اصطلاحات مخصوص یک صنف یا دسته
jargonize U بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
souithernism U لغت و اصطلاحات مخصوص جنوب
Other Matches
terminologies U اصطلاحات
terminology U اصطلاحات
grammatical term U اصطلاحات دستوری
nomenclauture U فهرست اصطلاحات
architectural terms U اصطلاحات معماری
nomanclature U مجموعه اصطلاحات
nomenelature U فهرست اصطلاحات
nautical terms U اصطلاحات دریایی
turkism U اصطلاحات ترکی
inkhorn U دارای اصطلاحات قلنبه
botanical terms U اصطلاحات گیاه شناسی
medical terminology U اصطلاحات پزشکی یا طبی
terminology U اصطلاحات علمی یافنی
terminological U وابسته به مجموعه اصطلاحات
briticism U اصطلاحات خاص انگلیس
technic U اصطلاحات وقواعد فنی
technical U اصطلاحات وقواعد فنی
terminologies U اصطلاحات علمی یافنی
italicism U عبارات و اصطلاحات ایتالیایی
nomenclature U مجموعه اصطلاحات نامگذاری
minaei U از اصطلاحات داوری کاراته
lute U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil U روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
nomenclature U فهرست واژه ها و اصطلاحات یک علم یا یک فن
anglicist U متخصص اصطلاحات و قواعدزبان انگلیسی
terminological U وابسته به اصطلاحات علمی وفنی
terminology U لفظ گذاری مجموعه اصطلاحات
terminologies U لفظ گذاری مجموعه اصطلاحات
germanism U اصطلاحات ویژه زبان المانی
nomenclature U نام گذاری فهرست اصطلاحات
patavinity U لهجه ولایتی اصطلاحات محلی
technicalization U استفاده از اصطلاحات یاروشهای فنی
gallicism U اصطلاحات و لغات ویژه فرانسوی
typefaces U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics U کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
law french U اصطلاحات امیخته با فرانسه که در زبان حقوقی بکارمیرود
ink hard terms U اصطلاحات غلنبه که حاکی ازعلم فروشی باشد
lingua U زبان یا عضو زبانی شکل اصطلاحات خاص
computerese U استفاده کنندگان از کامپیوتر مجموعه اصطلاحات کامپیوتری
pidgin U انگلیسی دست وپا شکسته ومخلوط با اصطلاحات چینی
This dictionary has many examples of how idioms are used . U این فرهنگ مثالهای زیادی از کاربرد اصطلاحات دارد
pidgins U انگلیسی دست وپا شکسته ومخلوط با اصطلاحات چینی
king's english U اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس
wimp U آدم دست و پا چلفته [شمال آلمان] [خفت آور ] [اصطلاحات نوجوانان]
register U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
deletes U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code U کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
special drawing rights U این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
technicality U اصطلاحات فنی نکته فنی
technicalities U اصطلاحات فنی نکته فنی
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
francs U حق مخصوص
franc U حق مخصوص
particular U مخصوص
specifics U مخصوص
specific U مخصوص
especial U مخصوص
franchises U حق مخصوص
franchise U حق مخصوص
special U مخصوص
particulars U مخصوص
vest pocket U مخصوص
favourites U مخصوص
favourite U مخصوص
extra special U مخصوص
favorites U مخصوص
maid in waiting U پیشخدمت مخصوص
game U کامپیوتر مخصوص
parts peculiar U قطعات مخصوص
terminologies U اصطلاح مخصوص
resistivity U مقاومت مخصوص
bolt U پیچ مخصوص قفل کردن در
favorite U مخصوص سوگلی
marque U مدل مخصوص
low resistivity U مقاومت مخصوص کم
marque U علامت مخصوص
terminology U اصطلاح مخصوص
built in jack U جک مخصوص نصب
bluck density U وزن مخصوص
specific gravity U ورن مخصوص
specific gravity U وزن مخصوص
heavy duty U مخصوص کارسنگین
heavy-duty U مخصوص کارسنگین
specific gravities U ورن مخصوص
specific gravities U وزن مخصوص
special drawing right U حق برداشت مخصوص
idiosyncrasies U حال مخصوص
idiosyncrasy U حال مخصوص
chorea U تشنج مخصوص
deffered maintenance U نگهداری مخصوص
dry gap bridge U پل مخصوص اب بریدگی
aide de camp U اجودان مخصوص
aide-de-camp U اجودان مخصوص
aides-de-camp U اجودان مخصوص
specific U مخصوص معین
specifics U مخصوص معین
idoneous U مختص مخصوص
idiocrasy U حالت مخصوص
habiliments U لباس مخصوص
g man U بازرس مخصوص
favourite or vor U ویژه مخصوص
exempted station U یکان مخصوص
proper U مخصوص مقتضی
generals U معمولی و نه مخصوص
specific weight U وزن مخصوص
special session U جلسه مخصوص
special passport U پاسپورت مخصوص
specific capacity U فرفیت مخصوص
special troops U یکانهای مخصوص
special sheaf U مروحه مخصوص
special damage U خسارت مخصوص
Afro pick شانه مخصوص فر
selective signalling U ارتباط مخصوص
special services U خدمات مخصوص
general U معمولی و نه مخصوص
valetdechambre U پیشخدمت مخصوص
specially U مخصوص خاص
specific search U شناسایی مخصوص
unit weight U وزن مخصوص
specific energy U انرژی مخصوص
specific resistivity U مقاومت مخصوص
densities U جرم مخصوص
density U جرم مخصوص
special corrections U تصحیحات مخصوص
special U مخصوص خاص
hollering U صدای مخصوص هر حیوان
cuisse U زره مخصوص ران
towline U طناب مخصوص صیدبالن
columbia round U تیراندازی مخصوص زنان
cuish U زره مخصوص ران
crewel U نخ تابیده مخصوص قلابدوزی
conductibility U ضریب هدایت مخصوص
target arrow U تیر مخصوص تیراندازی
holler U صدای مخصوص هر حیوان
hollered U صدای مخصوص هر حیوان
hollers U صدای مخصوص هر حیوان
cycle spanner U اچار مخصوص تعمیردوچرخه
tacamahaca U بلسان مخصوص بخورمعطر
spud U تیشه مخصوص کندن یخ
weightless U دارای وزن مخصوص کم
fisherman's bend U گره مخصوص قایقرانی
finishing limes U اهک مخصوص اندود
blower U ماشین مخصوص دمیدن
exception reporting U گزارش گیری مخصوص
spitton U فرف مخصوص تف کردن
effective unit weight U وزن مخصوص موثر
dump box U فرف مخصوص زباله
nursery rhyme U اشعار مخصوص کودکان
nursery rhymes U اشعار مخصوص کودکان
handrail U نرده مخصوص دستگیره
handrails U نرده مخصوص دستگیره
subcaliber range U میدان تیر مخصوص
dry density U وزن مخصوص خشک
tacamahac U بلسان مخصوص بخورمعطر
freestone U سنگ مخصوص تراش
catcher's box U محوطه مخصوص توپگیر
processor U پردازنده جانبی مخصوص
prerogatives U امتیاز مخصوص حق ارثی
prerogative U امتیاز مخصوص حق ارثی
tramline U خط مخصوص واگن برقی
tramlines U خط مخصوص واگن برقی
gasket U نوعی ابزار مخصوص
gaskets U نوعی ابزار مخصوص
boudoir U اطاق کوچک مخصوص زن
boudoirs U اطاق کوچک مخصوص زن
kitchen garden U باغ مخصوص سبزیکاری
slang U بزبان یا لهجه مخصوص
respective U بترتیب مخصوص خود
lady-in-waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
lady in waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
ladies-in-waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
podium U بالکن جایگاه مخصوص
podiums U بالکن جایگاه مخصوص
silk U نخ ابریشم مخصوص طراحی
kitchen gardens U باغ مخصوص سبزیکاری
armlet U زرهء مخصوص دست
ashpit U چاله مخصوص خاکستر
attack cargo ship U ناوحمل و نقل مخصوص تک
bird cage U ماسک مخصوص خط نگهدار
sign languages U زبان مخصوص کرها
boot band U کش مخصوص گتر شلوارنظامی
lecterns U میز مخصوص قرائت
lectern U میز مخصوص قرائت
built up edge U لبه مخصوص نصب
anvil block U سندان مخصوص اهنگری
all weather hood U کلاهک مخصوص هوا
red carpet U علامت پذیرایی مخصوص
sign language U زبان مخصوص کرها
a special menu U صورت غذای مخصوص
acetarious U سبزیهای مخصوص سالاد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com