English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
equerries U اصطبل بزرگ
equerry U اصطبل بزرگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mew U اصطبل
mewed U اصطبل
mewing U اصطبل
ostler U مهتر اصطبل
stable-boys U کارگر اصطبل
stable-boy U کارگر اصطبل
farriers U گروهبان اصطبل
farrier U گروهبان اصطبل
stabler U اصطبل دار
stable U اصطبل در طویله بستن
stables U اصطبل در طویله بستن
equerries U اصطبل سلطنتی میراخور
equerry U اصطبل سلطنتی میراخور
livery stable U اصطبل مخصوص کرایه دادن اسب یا نگاهداری اسبهای دیگران
My grandparents are six feet under. <idiom> U پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
fossil U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
museum piece U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
grandam U مادر بزرگ ننه بزرگ
grandparents U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparent U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
extra U بزرگ
grossed U بزرگ
majuscular U بزرگ
gross U بزرگ
magacephalic U بزرگ سر
of a large size U بزرگ
majuscule U بزرگ
bandog U سگ بزرگ
enormous U بزرگ
grosser U بزرگ
large sized U بزرگ
king size U بزرگ
extra- U بزرگ
extras U بزرگ
extensive U بزرگ
vast U بزرگ
grossing U بزرگ
eminent U بزرگ
grossest U بزرگ
grosses U بزرگ
large sized a U بزرگ
mighty U بزرگ
swith U بزرگ
massive U بزرگ
massively U بزرگ
vasty U بزرگ
headman U بزرگ
headmen U بزرگ
bulky U بزرگ
full bottomed U بزرگ
bulkier U بزرگ
dignified U بزرگ
grave U بزرگ
mightiest U بزرگ
mightier U بزرگ
spankings U بزرگ
doyenne U زن بزرگ
macrocephalic U بزرگ سر
macro U بزرگ
spanking U بزرگ
stour U بزرگ
adults U بزرگ
adult U بزرگ
gravest U بزرگ
graves U بزرگ
long ton U تن بزرگ
propylon U در بزرگ
smaller U بزرگ نه
small U بزرگ نه
high U بزرگ
highest U بزرگ
great- U بزرگ
highs U بزرگ
greatest U بزرگ
major U بزرگ
smallest U بزرگ نه
canis major U سگ بزرگ
megapod U بزرگ پا
canis majoris U سگ بزرگ
considerably large U بس بزرگ
voluminous U بزرگ
gate U در بزرگ
gates U در بزرگ
great U بزرگ
nonus U بزرگ
biggest U بزرگ
largest U بزرگ
jumbos U بزرگ
jumbo U بزرگ
egregious U بزرگ
immane U بزرگ
walloping U بزرگ
wallopings U بزرگ
swingeing U بزرگ
larger U بزرگ
majored U بزرگ
large U بزرگ
doyennes U زن بزرگ
bulkiest U بزرگ
bigger U بزرگ
paternal grandmother U نه نه بزرگ
majoring U بزرگ
decuman U بزرگ
hugeous U بزرگ
big U بزرگ
majestic U بزرگ
magnified U بزرگ کردن
enlarges U بزرگ کردن
grand duke U دوک بزرگ
caps U حروف بزرگ
grand conanical U بندادی بزرگ
zoom U بزرگ کردن
night walker U یکجورکرم بزرگ
upper case U حروف بزرگ
enlarging U بزرگ کردن
grand duchess U دوشس بزرگ
Elaborate U اسلحه بزرگ
upper case U حرف بزرگ
enlarged U بزرگ کردن
magnifcation U بزرگ سازی
magnifier U بزرگ کننده
magnifier U بزرگ ساز
main frame U کامپیوتر بزرگ
major cycle U بزرگ چرخه
major cycle U چرخه بزرگ
galactic U بی نهایت بزرگ
abbots U راهب بزرگ
abbot U راهب بزرگ
major epilepsy U صرع بزرگ
major planets U سیارات بزرگ
bulk U قسمت بزرگ
bulk U در حجم بزرگ
main U بزرگ تمام
grand mal U صرع بزرگ
mandola U ماندولین بزرگ
mandore U ماندولین بزرگ
macrocephaly U بزرگ سری
dignitary U شخص بزرگ
monkey wrench U اچارفرانسه بزرگ
enlarge U بزرگ کردن
minster U کلیسای بزرگ
megalopolis U بزرگ شهر
oversize U اندازه بزرگ
macrocyte U هاگدان بزرگ
megalocephalia U بزرگ سری
amplifying U بزرگ شدن
macrography U بزرگ نگاری
amplify U بزرگ شدن
grand mother U مادر بزرگ
amplifies U بزرگ شدن
zooms U بزرگ کردن
master mind U فکر بزرگ
amplified U بزرگ شدن
dignitaries U شخص بزرگ
zoomed U بزرگ کردن
magnifies U بزرگ کردن
hunk U تکه بزرگ
magnum opus U کار بزرگ
hosghead U چلیک بزرگ
high polymer U بسپار بزرگ
high minded U بزرگ منش
high level signal U سیگنال بزرگ
grandsire U پدر بزرگ
hassan primus U حسن بزرگ
grow up U بزرگ شدن
grow old U بزرگ شدن
grandurncle U دایی بزرگ
lofty U بلند بزرگ
viola U ویولن بزرگ
bollards U موت بزرگ
grand U بزرگ مهم
grander U بزرگ مهم
grandest U بزرگ مهم
jumbo risks U خطرات بزرگ
bonfire U اتش بزرگ
bonfires U اتش بزرگ
jeroboam U قدح بزرگ
platters U بشقاب بزرگ
jack plane U رنده بزرگ
platter U بشقاب بزرگ
bollard U موت بزرگ
griff fifi U فی فی بزرگ کوهنوردی
greenshank U یکجوریاوه بزرگ
blunders U اشتباه بزرگ
lumps U بزرگ شدن
heave U بزرگ کردن
heaved U بزرگ کردن
longbow U کمان بزرگ
longbows U کمان بزرگ
emporia U بازار بزرگ
emporium U بازار بزرگ
emporiums U بازار بزرگ
lumped U بزرگ شدن
lump U بزرگ شدن
greaten U بزرگ شدن
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com