Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
scrimshaw
U
اشیاء منبت کاری یا حکاکی شده زینتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stringing
U
خطوط خاتم کاری و منبت کاری
marquetery
U
منبت کاری
pique
U
منبت کاری
fret
U
منبت کاری
turnery
U
منبت کاری
fretwork
U
منبت کاری
fretwork
U
منبت کاری
wood carving
U
منبت کاری
frette
U
منبت کاری
scroll saw
U
اره منبت کاری
splayed
U
منبت کاری کردن
fretsaw
U
اره منبت کاری
fret saw
U
اره منبت کاری
splay
U
منبت کاری کردن
inlaid
U
منبت کاری شده
coquillage
U
منبت کاری صدفی
splaying
U
منبت کاری کردن
splays
U
منبت کاری کردن
purfle
U
منبت کاری کردن
xylograph
U
منبت کاری روی چوب
xylography
U
منبت کاری روی چوب
boss formerly boce
U
[بلوک منبت کاری شده برجسته]
parquetry
U
منبت کاری فرش کف اطاق با چوبهای مختلف
intarsia
U
منبت کاری و تزئین گل و بوته و اشکال بر روی چوب
veiner
U
اسکنه منبت کاری روی چوب بشکل حرف v
arabesque
U
منبت کاری
[تزئین شده با شاخه ها، برگ ها و میوه ها یا صورتک های انسان و حیوان]
lithoglyptics
U
کنده کاری روی گوهر حکاکی روی جواهر
jigsaw
U
اره منبت کاری اره مویی
jigsaws
U
اره منبت کاری اره مویی
engraves
U
کنده کاری کردن در حکاکی کردن
engraved
U
کنده کاری کردن در حکاکی کردن
engrave
U
کنده کاری کردن در حکاکی کردن
decorative
U
زینتی
pieplant
U
روبارب زینتی
top-knot
U
گره زینتی
top-knots
U
گره زینتی
fagot
U
بخیه زینتی
faggot
U
بخیه زینتی
decorated tile
U
کاشی زینتی
plumage
U
پرهای زینتی
faggots
U
بخیه زینتی
dressed
U
سنگ های زینتی
beadings
U
گویچه یا دانهی زینتی
friezes
U
حاشیه زینتی دادن به
beading
U
گویچه یا دانهی زینتی
frieze
U
حاشیه زینتی دادن به
topknot
U
گره زینتی روبان گیسو
picot
U
حلقه زینتی توری بافی
shoulder knot
U
روبان یاحمایل زینتی روی شانه
flambeau
U
مشعل چند فتیلهای شمعدان زینتی
etui
U
جعبهء کوچک زینتی سوزن نخ و دکمه
raised work
U
منبت
embossing
U
منبت
acroter
U
انتهای پایهء مجسمه کنگرههای زینتی عمارات
embosser
U
منبت کار
tersellated
U
منبت نما
wood carver
U
منبت کار
thing
U
اشیاء
engravings
U
حکاکی
glyptics
U
حکاکی
engraving
U
حکاکی
gravure
U
حکاکی
stylography
U
حکاکی
in intaglio
U
با حکاکی
carving
U
حکاکی
prohibited goods
U
اشیاء ممنوع
still life
U
نقش اشیاء
hidden objects
U
اشیاء پنهان
valuable goods
U
اشیاء باارزش
equipollent
U
اشیاء هم قوه
consumer goods
U
اشیاء مصرفی
valuable goods
U
اشیاء بهادار
odds and ends
<idiom>
U
اشیاء جوروباجور
turnery
U
اشیاء تراشیدنی
means objects
U
اشیاء وسیله
scribe
U
حکاکی کردن
scribes
U
حکاکی کردن
cutting chisel
U
قلم حکاکی
graving tool
U
قلم حکاکی
glyptic
U
مربوط به حکاکی
burin
U
قلم حکاکی
harnessing
U
اشیاء تهیه کردن
harness
U
اشیاء تهیه کردن
bric a brac
U
اشیاء کهنه وعتیقه
antique shop
U
فروشگاه اشیاء عتیقه
gew gaw
U
اشیاء قشنگ بی مصرف
sacrilege
U
سرقت اشیاء مقدسه
achate
U
اشیاء خریداری شده
reliquary
U
جعبه اشیاء متبرکه
harnessed
U
اشیاء تهیه کردن
reliquaries
U
جعبه اشیاء متبرکه
lithographs
U
حکاکی روی سنگ
intagliated
U
حکاکی شده منقوش
inscribe
U
حکاکی کردن نشاندن
woodcut
U
حکاکی روی چوب
toreutics
U
فن حکاکی وقلم زنی
inscribing
U
حکاکی کردن نشاندن
inscribed
U
حکاکی کردن نشاندن
lithograph
U
حکاکی روی سنگ
lithography
U
حکاکی بر روی سنگ
inscribes
U
حکاکی کردن نشاندن
catchall
U
فرف یامخزن اشیاء گوناگون
plinking
U
تیراندازی تفریحی بسوی اشیاء
abandonee
U
صاحب اشیاء ترک شده
microstructure
U
ساختمان میکروسکپی اشیاء یابافت ها
wood cutter
U
هیزم شکن باصمه کارچوب چوب تراش منبت کار
die sinking and engraving machine
U
دستگاه فرز حدیده و حکاکی
lithographs
U
حکاکی روی سنگ حجاری
styluses
U
قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
lithograph
U
حکاکی روی سنگ حجاری
corn-cob
U
حکاکی روی ظرف چوبی
carving knives
U
چاقوی حکاکی یا گوشت بری
carving knife
U
چاقوی حکاکی یا گوشت بری
stylograph
U
قلم حکاکی وگراور سازی
stilus
U
قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
stylus
U
قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
styli
U
قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
avoirdupois
U
اشیاء و اجناسی که با توزین فروخته میشوند
phantasmagorias
U
منافر متغیر اشیاء تخیلات پی در پی ومتغیر
phantasmagoria
U
منافر متغیر اشیاء تخیلات پی در پی ومتغیر
woodcut
U
گراوور چوبی حکاکی بر لوحه چوبین
anthropopathism
U
اعتقاد به وجود روح انسانی در اشیاء و موجودات
safe deposit
U
صندوق اهن مخصوص امانت اشیاء گرانبها
doppler radar
U
رادار تعیین کننده اشیاء ثابت و متحرک
comparator
U
دستگاه اندازه گیری وسنجش وقیاس اشیاء
lion
U
[حکاکی سر شیر در معماری کلاسیک بخصوص در کتیبه ها]
photoglyph
U
صفخهای که دراثر روشنایی حکاکی شده باشد
false parallax
U
تغییر محل فاهری اشیاء به علت شکست نور
micrometer caliper
U
پرگار مخصوص اندازه گیری اشیاء خیلی ریز
intaglio
U
تصویر حکاکی شده روی سنگ یا مواد سخت
periscope
U
دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
periscopes
U
دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
flea markets
U
بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
flea market
U
بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
rondelle
U
جسم مدور سنگهای قیمتی مدور زینتی
shadow factor
U
ضریب مربوط بانحراف سایه در عکس هوایی برای تعیین ارتفاع اشیاء
spasur
U
سیستم اکتشاف فضایی که مخصوص کشف اشیاء سرگردان در فضای جو زمین است
torching
U
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torched
U
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torch
U
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torches
U
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
blow torch
U
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
to know the ropes
U
راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
assembly line
U
دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
assembly lines
U
دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
stroke writer
U
ترمینال گرافیکی برداری که اشیاء را روی صفحه بوسیله یک سری خطوط نمایش میدهد
fetish
U
اشیاء یاموجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده وموردپرستش قرارمی گرفتند بت
fetishes
U
اشیاء یاموجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده وموردپرستش قرارمی گرفتند بت
pence for any thing
U
میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
z scale
U
نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
sprites
U
اشیاء کوچک و با وضوح بالاکه روی مانیتور بطورمستقل از متن یا گرافیک دیگرمی توان حرکت داده شوند
microchips
U
مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
integrated circuit
U
مداری که همه قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک نیمه هادی کوچک قرار دارند به وسیله روشهای حکاکی و شیمیایی
microchip
U
مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
woodcutter
U
باسمه کار چوب منبت کار
glid
U
تذهیب کاری
[در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
dog down
U
بستن و جذم کردن درب محکم کردن درپوش اشیاء
conceptual tool
U
وسیلهای برای کار با نظریه ها بجای کار با اشیاء
inscribed
U
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
inscribing
U
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
inscribes
U
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
inscribe
U
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
spectrozonal photography
U
عکاسی از اشیاء منتخب عکاسی از اشیای مخصوص
glyptography
U
شناسائی نقشهای جواهر حکاکی در روی جواهر
hyperfocal distance
U
مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
moment
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
insculp
U
حکاکی کردن گراور کردن
drilling pattern
U
نمونه مته کاری الگوی مته کاری
printed circuit board
U
ماده سطح که شیارهای هادی از جنس آهن دارد به صورت چاپ شده یا حکاکی روی سطح آن که وقتی قط عات روی آن نصب می شوند مدار را کامل میکند
printed circuit
U
ماده سطح که شیارهای هادی از جنس آهن دارد به صورت چاپ شده یا حکاکی روی سطح آن که وقتی قط عات روی آن نصب می شوند مدار را کامل میکند
rom
U
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
mosaics
U
موزاییک کاری معرق معرق کاری
plumbery
U
سرب کاری کارخانه سرب کاری
plastering
U
گچ کاری
malfunctioned
U
کژ کاری
inaction
U
بی کاری
intent on doing anything
U
کاری
electroplating
U
اب کاری
hypofunction
U
کم کاری
plasterwork
U
گچ کاری
slobbery
U
تف کاری
effective
U
کاری
flower piece
U
گل کاری
currie
U
کاری
impotency
U
کاری
parget
U
گچ کاری
malfunction
U
کژ کاری
under employment
U
کم کاری
curry powder
U
کاری
feckful
U
کاری
curry
U
کاری
active
U
کاری
curries
U
کاری
impotence
U
کاری
curry powders
U
کاری
malfunctions
U
کژ کاری
hypothyroidism
U
کم کاری تیروئید
plaster background
U
دورنمای گچ کاری
illumination
U
تذهیب کاری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com