Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 54 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
turnery
U
اشیاء تراشیدنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
thing
U
اشیاء
means objects
U
اشیاء وسیله
hidden objects
U
اشیاء پنهان
equipollent
U
اشیاء هم قوه
consumer goods
U
اشیاء مصرفی
still life
U
نقش اشیاء
odds and ends
<idiom>
U
اشیاء جوروباجور
prohibited goods
U
اشیاء ممنوع
valuable goods
U
اشیاء بهادار
valuable goods
U
اشیاء باارزش
reliquary
U
جعبه اشیاء متبرکه
reliquaries
U
جعبه اشیاء متبرکه
sacrilege
U
سرقت اشیاء مقدسه
bric a brac
U
اشیاء کهنه وعتیقه
gew gaw
U
اشیاء قشنگ بی مصرف
antique shop
U
فروشگاه اشیاء عتیقه
harnessing
U
اشیاء تهیه کردن
harnessed
U
اشیاء تهیه کردن
harness
U
اشیاء تهیه کردن
achate
U
اشیاء خریداری شده
catchall
U
فرف یامخزن اشیاء گوناگون
microstructure
U
ساختمان میکروسکپی اشیاء یابافت ها
plinking
U
تیراندازی تفریحی بسوی اشیاء
abandonee
U
صاحب اشیاء ترک شده
avoirdupois
U
اشیاء و اجناسی که با توزین فروخته میشوند
phantasmagorias
U
منافر متغیر اشیاء تخیلات پی در پی ومتغیر
phantasmagoria
U
منافر متغیر اشیاء تخیلات پی در پی ومتغیر
anthropopathism
U
اعتقاد به وجود روح انسانی در اشیاء و موجودات
safe deposit
U
صندوق اهن مخصوص امانت اشیاء گرانبها
scrimshaw
U
اشیاء منبت کاری یا حکاکی شده زینتی
doppler radar
U
رادار تعیین کننده اشیاء ثابت و متحرک
comparator
U
دستگاه اندازه گیری وسنجش وقیاس اشیاء
micrometer caliper
U
پرگار مخصوص اندازه گیری اشیاء خیلی ریز
false parallax
U
تغییر محل فاهری اشیاء به علت شکست نور
periscopes
U
دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
periscope
U
دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
flea market
U
بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
flea markets
U
بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
spasur
U
سیستم اکتشاف فضایی که مخصوص کشف اشیاء سرگردان در فضای جو زمین است
shadow factor
U
ضریب مربوط بانحراف سایه در عکس هوایی برای تعیین ارتفاع اشیاء
fetish
U
اشیاء یاموجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده وموردپرستش قرارمی گرفتند بت
assembly line
U
دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
fetishes
U
اشیاء یاموجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده وموردپرستش قرارمی گرفتند بت
assembly lines
U
دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
stroke writer
U
ترمینال گرافیکی برداری که اشیاء را روی صفحه بوسیله یک سری خطوط نمایش میدهد
sprites
U
اشیاء کوچک و با وضوح بالاکه روی مانیتور بطورمستقل از متن یا گرافیک دیگرمی توان حرکت داده شوند
z scale
U
نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
dog down
U
بستن و جذم کردن درب محکم کردن درپوش اشیاء
conceptual tool
U
وسیلهای برای کار با نظریه ها بجای کار با اشیاء
spectrozonal photography
U
عکاسی از اشیاء منتخب عکاسی از اشیای مخصوص
hyperfocal distance
U
مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
moments
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moment
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com