Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
wardrobe
U
اشکاف موجودی لباس
wardrobes
U
اشکاف موجودی لباس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
garderobe
U
اشکاف لباس
to dress
[put on your clothes or particular clothes]
U
لباس پوشیدن
[لباس مهمانی یا لباس ویژه]
[اصطلاح رسمی]
stockade
U
جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
stockades
U
جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
stock evaluation
U
بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
earmarked stock
U
موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی
perpetual inventory
U
فهرست دائمی موجودی موجودی دائم
ambry
U
اشکاف
buffeted
U
بوفه اشکاف
chiffonier
U
اشکاف کوچک
buffeting
U
بوفه اشکاف
buffet
U
بوفه اشکاف
buffets
U
بوفه اشکاف
highboy
U
کمدیا اشکاف فروف
kitchen cabinet
U
اشکاف یا گنجه مخصوص فروف اشپزخانه
stocked
U
موجودی موجودی کالا
stock
U
موجودی موجودی کالا
motley
U
مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
hang out
U
پهن کردن لباس
[روی بند لباس]
life jacket
U
لباس نجات لباس چوب پنبهای
periodic stock check
U
کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
stock
U
موجودی
assets
U
موجودی
stocked
U
موجودی
minimum stock level
U
موجودی
store
U
موجودی
storing
U
موجودی
repertoire
U
موجودی
supplies
U
موجودی
holding
U
موجودی
balance in hand
U
موجودی
business inventories
U
موجودی تجاری
inventory control
U
کنترل موجودی
instruction repertoire
U
موجودی دستورالعمل
continuous inventory
U
موجودی مستمر
idle stock
U
موجودی بی مصرف
fund
U
موجودی سرمایه
fund
U
موجودی دارائی
buffer stock
U
موجودی احتیاطی
inventory discrepancy
U
اختلاف موجودی
inventory management
U
مدیریت موجودی
funded
U
موجودی دارائی
funded
U
موجودی سرمایه
danger warning level
U
حداقل موجودی
out of stock;ex stock
U
از موجودی یاذخیره
buffer stock
U
موجودی ذخیره
quick assets
U
موجودی نقدشو
financial assets
U
موجودی مالی
exhaust bin level
U
اتمام موجودی
inventories
U
موجودی کالا
active stock
U
موجودی فعال
stocked
U
موجودی انبار
stocked
U
موجودی ذخیره
inventory
U
موجودی کالا
stocked
U
به موجودی افزودن
inventory
U
فهرست موجودی
consumable stock
U
موجودی مصرفی
stock
U
موجودی انبار
stock
U
موجودی ذخیره
stock
U
به موجودی افزودن
complete inventory
U
موجودی کامل
cycle stock
U
موجودی فعال
capital stock
U
موجودی سرمایه
excess stock
U
موجودی مازاد
exhaust bin level
U
فاقد موجودی
reserve stock
U
موجودی ذخیره
stock valuation
U
ارزیابی موجودی
supply
U
موجودی جایگیرموقتی
stock adjustment
U
تطبیق موجودی
stock audit
U
حسابرسی موجودی
supplying
U
موجودی لزوم
supplying
U
موجودی جایگیرموقتی
stock check
U
کنترل موجودی
stock control
U
کنترل موجودی
warehouse stock
U
موجودی انبار
valuation of stock
U
ارزیابی موجودی
surplus stock
U
موجودی اضافی
stock record
U
سابقه موجودی
stock taking
U
رسیدگی به موجودی
supplied
U
موجودی لزوم
surplus stock
U
موجودی مازاد
supply
U
موجودی لزوم
supplied
U
موجودی جایگیرموقتی
safety stock
U
موجودی تضمینی
stock account
U
حساب موجودی
stock adjustment
U
تعدیل موجودی
stock accounting
U
حسابداری موجودی
inventory
U
لیست موجودی
portfolios
U
موجودی اوراق بهادار
safety stock
U
موجودی ذخیره انبار
cyclical stock check
U
کنترل موجودی دورهای
to lay in a stock
U
موجودی تهیه کردن
portfolio
U
موجودی اوراق بهادار
continuous stock control
U
کنترل مستمر موجودی
stock
U
موجودی کالا ذخیره
inventory
U
ذخیره موجودی اماد
inventory
U
صورت دارایی موجودی
stocked
U
موجودی کالا ذخیره
liability
U
تعهد موجودی بانکی
liabilities
U
تعهد موجودی بانکی
base stock control
U
کنترل موجودی مبنا
continuous stock taking
U
رسیدگی مستمر موجودی
stock handling cost
U
هزینه جابجایی موجودی
raw stock
U
موجودی مواد خام
stock in trade
U
موجودی کالای مغازه
stock control
U
کنترل موجودی انبار
spares stock
U
موجودی لوازم یدکی
stock talking
U
سیاهه برداری از موجودی
assets
U
موجودی شخص ورشکسته
maximum stock
U
حداکثر موجودی انبار
inventory reconciliation
U
تطبیق اسناد موجودی
raw material stock
U
موجودی مواد اولیه
stockage
U
وسایل موجودی در انبار
steam iron
U
ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam irons
U
ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
stock control
U
کنترل وسفارش موجودی انبار
supplied
U
تکمیل کردن موجودی ذخیره
out of stock
<adj.>
U
غیر موجودی کالا
[در انبار]
supply
U
تامین موجودی عرضه نمودن
supply
U
تکمیل کردن موجودی ذخیره
perpetual stock record
U
سابقه دائمی موجودی انبار
supplying
U
تکمیل کردن موجودی ذخیره
supplying
U
تامین موجودی عرضه نمودن
appreciations
U
افزایش ارزش دارایی و موجودی
transfer of portfolio
U
انتقال موجودی اوراق بهادار
fast moving stock
U
موجودی که به سرعت کاهش می یابد
stockholder
U
صاحب موجودی ذخیره نگهدار
stockholders
U
صاحب موجودی ذخیره نگهدار
appreciation
U
افزایش ارزش دارایی و موجودی
finish stock
U
موجودی کالای ساخته شده
dead stock
U
موجودی بی ارزش و غیرقابل فروش
finished goods stock
U
موجودی کالاهای تمام شده
supplied
U
تامین موجودی عرضه نمودن
intermediate stock
U
موجودی کالاهای درحال ساخت
inventory reconciliation
U
تطابق موجودی با دارایی یکان
uniform
U
لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
uniforms
U
لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
To take an invevtory.
U
صورت برداری کردن ( موجودی گرفتن )
demand accommodation
U
تنظیم تقاضای یکانها با موجودی انبار
active stock
U
موجودی انبار که مورد استفاده قرارمیگیرد
amphibious vehicle availability table
U
جدول نمودار موجودی خودروهای اب خاکی
yield
U
قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
to take inventory
U
صورت سالیانه از کالای موجودی برداشتن
yielded
U
قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
portfolio entry
U
قلم متعلق به موجودی اوراق بهادار
warehouse refusal
U
اعلام عدم موجودی کالا درانبار
yields
U
قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
storewide
U
شامل تمام موجودی انبار یاتمام فروشگاه
dead stock
U
موجودی بی ارزش یا غیرقابل فروش سرمایه بیکار
deficits
U
کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
cycle stock
U
موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
deficit
U
کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
overstock
U
زیاد ذخیره کردن موجودی بیش از حدلزوم داشتن
eurytherm
U
موجودی که دارای درجات حرارت مختلف و زیادی است
danger warning level
U
مقدار موجودی کالا که میبایست همیشه در انبارموجود باشد
turnover
U
تعداد دفعاتی درسال که موجودی انبار یک بنگاه فروخته میشود
we underwrite the company
U
ما تعهد میکنیم که کلیه موجودی شرکت رادرصورتیکه مردم نخرندخریداری کنیم
abc analysis
U
طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
backlog
U
کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
backlogs
U
کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
hippocamp
U
[تندیس موجودی که نصف بدنش اسب و نصف دیگرش ماهی است.]
nightgown
U
لباس شب
nightgowns
U
لباس شب
frou frou
U
خش خش لباس
untented
U
بی لباس
clothing
U
لباس
evining dress
U
لباس شب
costume
U
لباس
rosette
U
گل لباس
rosettes
U
گل لباس
costumes
U
لباس ها
accouterment
U
لباس
out fit
U
لباس
acoutrement
U
لباس
dressings
U
لباس
dressing
U
لباس
outwall
U
لباس تن
costumes
U
لباس
costume
U
لباس
bibandtucker
U
لباس
donkey jacket
U
لباس
bathhouse
U
لباس کن
vesture
U
لباس
vestment
U
لباس
accouterments
U
لباس
clobbering
U
لباس
flannel
U
لباس
flannels
U
لباس
attire
U
لباس
garb
U
لباس
oilskins
U
لباس ضد اب
clobber
U
لباس
clobbered
U
لباس
clobbers
U
لباس
stock certificate
U
گواهی موجودی کالا در انبار گواهی سهم
tights
U
لباس تنگ
driss uniform
U
لباس رسمی
vestment
U
لباس رسمی
tou book
U
لباس تکواندو
khaki
U
لباس نظامی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com