Perdic | اشکار خواهد شد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	it will manifest it self U	اشکار خواهد شد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	It will be interesting to see how the first free elections play themselves out. U	خیلی جالب خواهد بود تا ببینید که نتیجه اولین انتخابات آزاد چه خواهد شد .
	it will make against us U	برای مازیان خواهد داشت بزیان ما تمام خواهد شد
	disruptive pattern U	اشکار سازنده هدف استتارشده وسیله اشکار ساختن هدف استتار شده روی صفحه رادار
	runs U	دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
	run U	دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
	manifesting U	اشکار اشکار ساختن
	manifest U	اشکار اشکار ساختن
	manifests U	اشکار اشکار ساختن
	manifested U	اشکار اشکار ساختن
	plainest U	اشکار
	open-and-shut U	اشکار
	open and shut U	اشکار
	inapparent U	نا اشکار
	inevidence U	اشکار
	plains U	اشکار
	explicit U	اشکار
	obvious U	اشکار
	semblable U	اشکار
	conspicuous U	اشکار
	overt U	اشکار
	opens U	اشکار
	opened U	اشکار
	open U	اشکار
	crying U	اشکار
	uncovered U	اشکار
	burning disgrace U	اشکار
	outed U	اشکار
	out- U	اشکار
	out U	اشکار
	evident U	اشکار
	apparent U	اشکار
	plainer U	اشکار
	clears U	:اشکار
	patented U	اشکار
	patenting U	اشکار
	patents U	اشکار
	clear U	:اشکار
	clearer U	:اشکار
	clearest U	:اشکار
	patent U	اشکار
	plain U	اشکار
	flagrant U	اشکار
	twill _ U	ان خواهد
	that fauit will right itself U	خواهد شد
	decryption U	اشکار سازی
	conspicuous defect U	عیب اشکار
	amende honorable U	عذرخواهی اشکار
	manifestations U	اشکار سازی
	manifestation U	اشکار سازی
	visible balance U	تراز اشکار
	displayed U	اشکار کردن
	to reveal itself U	اشکار شدن
	transpicuous U	فرا اشکار
	frequency demodulation U	اشکار ساختن
	explicit cost U	هزینه اشکار
	overt behavior U	رفتار اشکار
	explicit behavior U	رفتار اشکار
	evident to any one U	نزدهمه اشکار
	transpicuous U	روشن اشکار
	public U	عامه اشکار
	known U	اشکار ساختن
	detection U	اشکار سازی
	unfold U	اشکار کردن
	flagrantly U	باوقاحت اشکار
	self explanatory U	واضح اشکار
	self-explanatory U	واضح اشکار
	reveal U	اشکار کردن
	displays U	اشکار کردن
	unfolded U	اشکار کردن
	opens U	ازاد اشکار
	displaying U	اشکار کردن
	unfolding U	اشکار کردن
	opened U	ازاد اشکار
	unfolds U	اشکار کردن
	open U	ازاد اشکار
	axioms U	حقیقت اشکار
	axiom U	حقیقت اشکار
	display U	اشکار کردن
	roundly U	بی پرده اشکار
	notoriously U	بطور اشکار
	to lay open U	اشکار ساختن
	self explaining U	واضح اشکار
	self evident U	خود اشکار
	revealer U	اشکار کننده
	revealed preference U	ترجیح اشکار
	revealed preference U	رجحان اشکار
	manifester U	اشکار کننده
	manifestative U	اشکار سازنده
	manifest need U	نیاز اشکار
	barest U	ساده اشکار
	glaring U	اشکار مشهور
	baring U	ساده اشکار
	to make known U	اشکار ساختن
	avowal U	افهار اشکار
	avowals U	افهار اشکار
	explicit U	اشکار صاف
	signal U	اشکار مشخص
	signaled U	اشکار مشخص
	signalled U	اشکار مشخص
	market overt U	بازار اشکار
	bares U	ساده اشکار
	revealed U	اشکار کردن
	reveals U	اشکار کردن
	decrypt U	اشکار ساختن
	visible U	مرئی اشکار
	undisguised U	اشکار بی تلبیس
	detects U	اشکار کردن
	bared U	ساده اشکار
	detecting U	اشکار کردن
	kithe U	اشکار ساختن
	lay open U	اشکار کردن
	bare U	ساده اشکار
	patently U	بطور اشکار
	barer U	ساده اشکار
	let out U	اشکار ساختن
	detect U	اشکار کردن
	detected U	اشکار کردن
	the secret will open to me U	خواهد گردید
	it askes for attention U	دقت می خواهد
	he will go U	خواهد رفت
	he shall go U	خواهد رفت
	the secret will open to me U	ان راز بمن اشکار
	to make public U	اشکار یا علنی کردن
	self revelation U	خود اشکار سازی
	manifest anxiety scale U	مقیاس اضطراب اشکار
	manifest dream content U	محتوای اشکار رویا
	apparent electromotive force U	نیروی برقرانی اشکار
	open to the public U	اشکار در نزد همه
	overt homosexuality U	همجنس خواهی اشکار
	plain text U	متن واضح و اشکار
	untold U	بی حساب اشکار نشده
	revelations U	اشکار سازی افشاء
	revelation U	اشکار سازی افشاء
	it is obvious that U	اشکار یا بدیهی است که
	obviously U	بطور اشکار یا معلوم
	palpably U	بطور محسوس یا اشکار
	manifests U	صورت بار اشکار
	manifesting U	صورت بار اشکار
	palpable U	قابل لمس اشکار
	manifested U	صورت بار اشکار
	manifest U	صورت بار اشکار
	What impudence!what never !what cheek! U	واقعا" که خیلی رو می خواهد !
	She wI'll gradually soften . U	تدریجا" نرم خواهد شد
	Its color wI'lll fade. U	رنگش خواهد رفت
	It wI'll overtake (befall) everyone. U	دامنگیر همه خواهد شد
	Well what does he want now ? U	خوب حا لاچه می خواهد ؟
	She wI'll regret it bitterly. U	مثل سگ پشیمان خواهد شد
	It wI'll clear up by morning . U	تا صبح هواصاف خواهد شد
	She wI'll survive . She wI'll pull through. U	زنده خواهد ماند
	the truth will out . <proverb> U	یقیقت بر ملا خواهد شد .
	do as you please U	هر چه دلتان می خواهد بکنید
	it would be preferble to U	بهتر خواهد بود
	it will manifest it self U	معلوم خواهد گشت
	it will give rise to a quarrel U	مایه ستیزه خواهد شد
	i know that he will come U	من میدانم که او خواهد امد
	the lord will provide U	خداوسیله خواهد ساخت
	The tree wI'll die . U	درخت خشک خواهد شد
	It wI'll prove to be to your disadvantage. U	بضررت تمام خواهد شد
	The folwer wI'll die for want of water. U	گل از بی آبی خشک خواهد شد
	criterion U	مشخصاتی که با آن برخورد خواهد شد
	It wI'll get us into trouble. U	ما را به درد سر خواهد انداخت
	peeped U	جوانه زدن اشکار شدن
	peeps U	جوانه زدن اشکار شدن
	oscillation U	تفکیک امواج اشکار سازی
	oscillations U	تفکیک امواج اشکار سازی
	to breathe one's simplicity U	بسادگی کسی اشکار شدن
	unfold U	فاش کردن اشکار شدن
	unfolded U	فاش کردن اشکار شدن
	unfolding U	فاش کردن اشکار شدن
	taylor manifest anxiety scale U	مقیاس اضطراب اشکار تیلور
	peeping U	جوانه زدن اشکار شدن
	quarries U	اشکار کردن معدن سنگ
	peep U	جوانه زدن اشکار شدن
	quarrying U	اشکار کردن معدن سنگ
	unfolds U	فاش کردن اشکار شدن
	quarry U	اشکار کردن معدن سنگ
	She wI'll arrive on friday morning . U	جمعه صبح وارد خواهد شد
	who will pay for it U	کی هزینه انرا خواهد پرداخت
	if he wishes to be a U	اگرمی خواهد کسی بشود
	He wI'll expedite our case. U	اوکارما ؟ راجلو خواهد انداخت
	it will give rise to a quarrel U	نزاعی تولید خواهد کرد
	There will be a delay of 8 minutes.	8 دقیقه تاخیر خواهد داشت.
	I wI'll be greatly ( badly ) disgraced. U	بدجوری آبرویم خواهد رفت
	Surely things wI'll turn out well for him in the end. U	مطمئنا" عاقبت بخیر خواهد شد
	It wI'll spoil my appetite . U	اشتهایم راکور خواهد کرد
	What must be must be . <proverb> U	آنچه باید بشود خواهد شد .
	who will pay for it U	کی پول انرا خواهد داد
	Sooner or later , he wI'll find out . U	دیر یا زود خواهد فهمید
	near work U	کاری که نگاه نزدیک می خواهد
	i do not u.his wanting to say U	نمیفهم چرامی خواهد بماند
	he would be sure to like it U	یقینا انرادوست خواهد داشت
	sticker [guest] U	مهمانی که نمی خواهد برود
	accuracy U	تعریف دقیق تر خواهد بود
	This book wI'll be a great success . U	این کتاب خیلی گه خواهد کرد
	She said it would rain and sure enough it did .	گفت باران خواهد آمد و همینطور هم شد
	She wI'll never realize this wish. U	این آرزو بدلش خواهد ماند
	A new government wI'll take office . U	حکومت جدیدی سر کار خواهد آمد
	whatsoever he doeth shall p U	هرچه میکند نیک انجام خواهد شد
	which diffrence shall be settled only by U	..... و این اختلاف هم ازطریق داوری حل خواهد شد
	outputs U	ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد