English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 214 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
X-rays U اشعه ایکس
X-ray U اشعه ایکس
X-rayed U اشعه ایکس
X-raying U اشعه ایکس
x radiation U اشعه ایکس
x ray U اشعه ایکس
x rays U اشعه ایکس
xrays U اشعه ایکس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
crookes tube U لامپ اشعه ایکس
penetrometer U وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف
rem U مقدار دوزتشعشعی که اثرش برابر یک رونتگن اشعه ایکس باشد
rem U مقدار تابش یونیزه کننده که در صورت جذب توسط یک جسم همان تاثیرات فیزیولوژیکی را که یک رونتگن اشعه ایکس یاتابشهای گاما دارند خواهدداشت
roentgenography U پرتونگاری با اشعه ایکس
x ray U بااشعه ایکس امتحان کردن عکسبرداری با اشعه ایکس
Other Matches
gun U منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
guns U منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
deflections U هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
deflection U هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
non interlaced U سیستمی که اشعه الکترون تصویر هر خط صفحه نمایش را یک بار اسکن میکند در حین هر سیکل تنظیم . این اشعه یک اسکن نمایش در هر خط انجام میدهد
X-raying U پرتو ایکس
X-ray U پرتو ایکس
x radiation U پرتو ایکس
x band U باند- ایکس
b.x. conductor U کابل ب ایکس
x potentiometer U پتانسیومتر ایکس
x axis defelection U انحراف- ایکس
x rays U پرتو ایکس
blank flange U قطعه- ایکس
x axis U محور ایکس ها
x axis U محور ایکس
roentgen ray U پرتو ایکس
bx cable U لوله ب ایکس
X chromosome U فامتن ایکس
X-rayed U پرتو ایکس
X chromosomes U فامتن ایکس
x cut U برش ایکس
x ray diffraction U پراش پرتو ایکس
x ray analysis U تحلیل پرتو ایکس
x ray apparatua U دستگاه پرتو ایکس
roentgen diffractometry U بلورنگاری پرتو ایکس
x y selector U سلکتور ایکس- ایگرگ
x ray crystallography U بلورنگاری پرتو ایکس
x y presentation U نمایش ایکس- ایگرگ
nike x U موشک نایک ایکس
x ray tube U لامپ پرتو ایکس
soft x rays U پرتو ایکس کم نفوذ
hard x ray U پرتو ایکس سخت
x ray microdiffraction U پراش پرتو ایکس
x y switch U کلید ایکس- ایگرگ
radiolucency U درجه نفوذ اشعه مجهول نفوذ پذیری اشعه مجهول
x axis amplifier U تقویت کننده محور ایکس
the integral from a to b of f-of-x with respect to x U انتگرال اف ایکس بین آ و ب [ریاضی]
x y recorder U دستگاه ثبات ایکس- ایگرگ
x engine U موتور پیستونی با چهار ردیف سیلندر که از نمای روبروبصورت ایکس قرار گرفته اند
deflecting U یا اشعه
deflected U یا اشعه
deflect U یا اشعه
deflects U یا اشعه
rays U اشعه ها
ray U اشعه
radiation U اشعه
cathode ray oscillograph U اشعه کاتدیک
rays of light U اشعه نور
roentgen ray U اشعه مجهول
canal rays U اشعه مجرایی
electron beam U اشعه الکترونی
beta rays U اشعه بتا
reseau U اخراج اشعه
beta ray U اشعه بتا
beta radiation U اشعه بتا
roentgen rays U اشعه رنتگن
microwave radiation U اشعه میکروموجی
electronic beam U اشعه ی الکترونیکی
electron beam U اشعه الکترون
ultraviolet ray U اشعه فرابنفش
deflection defocusing U پریشانی اشعه
electron ray U اشعه الکترونی
gamma radiation U اشعه گاما
gamma ray U اشعه گاما
cosmicray U اشعه کیهانی
cathode rays U اشعه کاتدی
silvery rays U اشعه نقرهای
ion beam U اشعه یونی
beam width U پهنای اشعه
lasers U اشعه لیزر
flashbacks U بازتاب اشعه
flashback U بازتاب اشعه
X-rayed U اشعه رونتگن
radiation sickness U بیماری اشعه
xrays U اشعه مجهول
x ray beam U اشعه رونتگن
X-raying U اشعه رونتگن
ray U اشعه تابشی
X-ray U اشعه رونتگن
gamma rays U اشعه گاما
laser U اشعه لیزر
gammas U اشعه گاما
cosmic rays U اشعه کیهانی
x ray U اشعه مجهول
alpha rays U اشعه الفا
actinic rays U اشعه فعال
alpha rediation U اشعه الفا
beam cutoff U قطع اشعه
gamma U اشعه گاما
x ray therapy U درمان با اشعه مجهول
electron beam generator U مولد اشعه الکترونی
x ray equipment U تجهیزات اشعه رونتگن
electron beam welding U جوشکاری با اشعه الکترونی
x ray source U منبع اشعه رونتگن
ultrared U انطرف اشعه قرمز
infrared ray U اشعه فرو سرخ
phosphor U معمولا اشعه الکترونی
electron beam cutting U برش با اشعه الکترونی
welding by electron beam U جوشکاری با اشعه الکترونی
electron ray tube U لامپ اشعه کاتدیک
ultraviolet U اشعه مادون بنفش
cathode pay tube U لامپ با اشعه کاتدی
cosecant squared beam U اشعه با مربع کوسکانت
crt U لامپ با اشعه کاتدی
red, green, blue U سه اشعه تصویردرتلویزیون رنگی
cathode ray oscilloscope U اسیلوسکوپ اشعه کاتدی
x radiation U تشعشع اشعه مجهول
density of an electron beam U چگالی اشعه الکترونی
density of an ion beam U چگالی اشعه یونی
blue beam magnet U مغناطیس اشعه ابی
searchlights U اشعه نور افکن
searchlight U اشعه نور افکن
black body radiation U اشعه جسم سیاه
cathode ray tude U لوله اشعه کاتدی
roentgenoscopy U معاینه بوسیله اشعه مجهول
insolation U در مقابل اشعه افتاب قراردادن
expose U درمعرض اشعه قرار دادن
emissivity U قابلیت تشعشع یا ارسال اشعه
exposes U درمعرض اشعه قرار دادن
infrared U وابسته به اشعه مادون قرمز
exposing U درمعرض اشعه قرار دادن
radiogram U عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
back azimuth method U گرای معکوس در اخراج اشعه
cathode ray oscilloscope U نوسان نمای اشعه کاتدی
radiograms U عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
beam current at a specified point U شدت اشعه الکترونی در یک نقطه
tannage U قهوهای در اثر اشعه افتاب
electron beam focusing U تمرکز دهی اشعه الکترونی
permanent magnet focusing U تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
core U وسیله تبدیل اشعه به انرژی الکتریکی
radiac U کشف اشعه رادیواکتیو و اندازه گیری ان
ultraviolet ray U اشعه ماوراء بنفش پرتو فرابنفش
diathermic U هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
diathermanous U هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
permanent magnet centering U تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
cores U وسیله تبدیل اشعه به انرژی الکتریکی
roentgenize U بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
luminous energy U نیرویی که تبدیل به اشعه نورانی میشود
beams U مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
encephalogram U عکس برداری ازمغز با اشعه مجهول
isodose U دارای تابش یا اشعه برابر هم شعاع
thermal imagery U عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
roentgenoscope U دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
beam U مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
x plate U صفحات قائم موازی در لوله اشعه کاتدی
beams U دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن
internal magnetic focus tube U لامث اشعه کاتدیک با سیستم فوکوس مغناطیسی
radial line plot U روش تعیین محل نقاط بااخراج اشعه
roentgenography U عکس برداری بوسیله تابش اشعه مجهول
electron gun U بخشی از CRT که یک اشعه الکترونی ایجاد میکند
beam U دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن
roentgen U واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول
ultraviolet light U MORPG که محتوای آن با اشعه ماورای بنفش پاک میشود
scan U حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
scanned U حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
flame cleaning U تمیزکردن سطح فلزات به کمک اشعه اکسی استیلن
penetrameter U الت مخصوص سنجش درجه نفوذ اشعه مجهول
scans U حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
differential laser gyro U دو اشعه لیزر با پلاریزاسیون یکسان که برای یک ژایروبکار میروند
line flyback U اشعه الکترون که از انتهای سکن به ابتدای بعدی می رود
ultraviolet U ایجاد شده بوسیله اشعه ماورا بنفش یافرابنفش
tomography U فن تشخیص امراض از روی عکسبرداری با اشعه مجهول پرتونگاری مقطعی
roentgenogram U عکسی که توسط تابش اشعه مجهول درست شده است
luminescence U پدیده نورافشانی جسمی پس ازقرار گرفتن درمعرض تابش اشعه
flyback U اشعه تصویر الکترون که از انتهای یک اسکن به ابتدای دیگری می رود
roentgenology U شاخهای از پرتونگاری که با استفاده از اشعه مجهول امراض رامعالجه میکند
wave form U شکل موج تکراری در نموداردامنه و زمان یا روی لوله اشعه کاتدی
detector U گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
electron beam recording U ضبط خروجی کامپیوتر مستقیماگ روی میکروفیلم با استفاده از اشعه الکترونی
dosimeter U وسیله اندازه گیری اشعه ماوراء بنفش در تابشهای خورشیدی و اسمانی
detectors U گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
phosphor U برای پوشاندن درون تیوپ اشعه کاتدی . مراجعه شود به TELEVISION
phosphor U اندازه نور تولید شده در مقایسه با انرژی دریافتی از اشعه الکترون
frequency U تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
frequencies U تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
EBR U ضبط خروجی از کامپیوتر مستقیماگ روی میکروفیلم با استفاده از اشعه الکترون
yoke U هستههای مغناطیسی اطراف تیوب تلویزیون برای کنترل محل اشعه تصویر
white U چاپگر لیزری که اشعه لیزر را در نقاطی که چاپ نشده اند متمرکز میکند.
whiter U چاپگر لیزری که اشعه لیزر را در نقاطی که چاپ نشده اند متمرکز میکند.
whitest U چاپگر لیزری که اشعه لیزر را در نقاطی که چاپ نشده اند متمرکز میکند.
soft fails U فهور ناگهانی نویزها درمدارهای ریز الکترونیکی ازطریق ذرات اشعه کیهانی
CDs U وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند
CD U وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند
laser U اشعه لاسر انرژی لیزری سیستم تقویب نور بوسیله تشعشعات تحریک شده
lasers U اشعه لاسر انرژی لیزری سیستم تقویب نور بوسیله تشعشعات تحریک شده
horizontal U مدت زمانی که اشعه تصویر در صفحه نمایش به اول خط بعد برمی گردد از آخر خط قبل
black writer U چاپگری که در آن تونر به نقاط گرم شده توسط اشعه لیزر می چسبد برای اسکن کردن تصویر
dark bulb U نوعی لامپ اشعه کاتدی که هنگام خاموش بودن سیاه بنظر می رسد و به تصاویرویدئویی وضوح خوبی میدهد
RGB display U سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال و ورودی قرمز و سبز و آبی استفاده میکند تا اشعه تصویر را کنترل کند
scanner U وسیلهای که اسکن میکند. اسکنر که میلهای را روی برچسب محصول می خواندبا استفاده از اشعه لیزر ودیود نوری
scanners U وسیلهای که اسکن میکند. اسکنر که میلهای را روی برچسب محصول می خواندبا استفاده از اشعه لیزر ودیود نوری
y plates U صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد
beamrider U موشک هدایت شوندهای که به وسیله اشعه رادار هدایت میشود
raster U یک حرکت افقی اشعه روی صفحه در مقابل صفحه CRT
transmissive disk U دیسک ذخیره داده نوری که در آن اشعه لیزر از دیسک به مسیر تشخیص در پایین آن می تابد
expose to rays U در معرض اشعه قرار دادن در معرض نور گذاشتن
lasers U وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
laser U وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
infra red link U سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com