English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 178 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
communalist U اشتراکی گرای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
communism U مسلک اشتراکی مرام اشتراکی مردم گرایی
transit bearing U گرای انتقالی گرای عبور کشتی یا هواپیما
communally U اشتراکی
collective U اشتراکی
communal U اشتراکی
shared resource U منطق اشتراکی
common library U کتابخانه اشتراکی
communism U اصول اشتراکی
communalism U سیستم اشتراکی
timeshared U با وقت اشتراکی
socialism U نظام اشتراکی
shared file U فایل اشتراکی
communize U اشتراکی کردن
cotenancy U اجاره اشتراکی
joint ownership U مالکیت اشتراکی
joint insurance U بیمه اشتراکی
communism U نظام اشتراکی
collective U اشتراکی اجتماعی
collectivize U اشتراکی کردن
communalize U اشتراکی کردن
collectivism U نظام اشتراکی
common U مشترک اشتراکی
commoners U مشترک اشتراکی
commonest U مشترک اشتراکی
long-house U مسکن اشتراکی
collective farm U مزرعه اشتراکی
pool U تصحیلات اشتراکی
pooled U تصحیلات اشتراکی
pools U تصحیلات اشتراکی
collectivization U اشتراکی کردن
communists U دارای مرام اشتراکی
communism U مرام اشتراکی کمونیسم
communists U طرفدار مرام اشتراکی
communist U طرفدار مرام اشتراکی
collectivity U مالکیت اشتراکی جمع
leninism U عقاید اشتراکی لنین
common storage area U ناحیه اشتراکی انباره
timeshare U اشتراکی کردن وقت
communist U دارای مرام اشتراکی
cenobitism U زندگی اشتراکی درخانقاه
kibbutz U مزرعه اشتراکی درکشوراسرائیل
kibbutzim U مزرعه اشتراکی درکشوراسرائیل
kibbutzes U مزرعه اشتراکی درکشوراسرائیل
collectivism U اجرای اصول اشتراکی درزندگی
phalanstery U جامعه کوچک ومستقل اشتراکی
hetaerism U ازدواج اشتراکی درقبایل نخستین
skeptic U شک گرای
communization U متکی برحقوق مشترک اشتراکی کردن
coenobite U راهبی که دارای زندگی اشتراکی است
communes U مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
commune U مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
communing U مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
communed U مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
unitarian U توحید گرای
ultramodernist U فرانو گرای
true azimuth U گرای حقیقی
escapist U گریز گرای
theocentric U خدا گرای
theist U یزدان گرای
solipsist U نفس گرای
separatist U جدا گرای
escapists U گریز گرای
impressionist U برداشت گرای
impressionists U برداشت گرای
equalitarian U تساوی گرای
dermotropic U پوست گرای
supremacists U برتری گرای
supremacist U برتری گرای
structuralists U ساخت گرای
structuralist U ساخت گرای
compass azimuth U گرای مغناطیسی
compass direction U گرای مغناطیسی
heliotrope U افتاب گرای
oxyphile U اسید گرای
incalescent U گرما گرای
photophilic U نور گرای
saprophytic U پوده گرای
lipophilic U چربی گرای
magnetic azimuth U گرای مغناطیسی
meliorist U بهبود گرای
halophile U ابشور گرای
grid bearing U گرای شبکه
segregationist U جدایی گرای
ruralist U روستا گرای
relative bearing U گرای نسبی
progressivist U پیشرفت گرای
pragmatist U مصلحت گرای
pneumotropic U ریه گرای
evolutionist U فرگشت گرای
grid azimuth U گرای شبکه
oxyphil U اسید گرای
extrovert U برون گرای
egalitarian U تساوی گرای
realistic U راستین گرای
realists U تحقق گرای
doctrinaire U ایین گرای
realistic U تحقق گرای
realists U راستین گرای
realist U راستین گرای
realist U تحقق گرای
feudal U تیول گرای
materialists U ماده گرای
materialist U ماده گرای
socialist U جامعه گرای
socialists U جامعه گرای
militarists U جنگ گرای
extroverts U برون گرای
militarist U جنگ گرای
realistically U تحقق گرای
centralists U مرکز گرای
nationalists U ملت گرای
assumed azimuth U گرای فرضی
capitalist U سرمایه گرای
nudist U برهنگی گرای
sectarian U فرقه گرای
back azimuth method U گرای وارونه
unitary U توحید گرای
individualists U فرد گرای
nationalist U ملت گرای
realistically U راستین گرای
individualist U فرد گرای
centralist U مرکز گرای
capitalists U سرمایه گرای
departmental LAN U چاپگرها و سایر منابع اشتراکی استفاده کنند
regionalistic U منطقهای ناحیه گرای
regionalist U منطقهای ناحیه گرای
hygrophyte U گیاه رطوبت گرای
reactionary U مخالفت گرای بی منطق
visionary U الهامی رویا گرای
visionaries U الهامی رویا گرای
corrected azimuth U گرای تصحیح شده
reactionaries U مخالفت گرای بی منطق
imperialistic U استعمار گرای بهره جویانه
true azimuth U سمت حقیقی گرای جغرافیایی
azimuth U گرای نجومی راس القدم
closing azimuth error U اشتباه گرای بستن پیمایش
compass azimuth U گرای قطب نمای کشتی
azimuth angle U زاویه گرای نجومی هواپیما
back azimuth method U گرای معکوس در اخراج اشعه
to sign up for something U نام خود را درفهرست نوشتن [برای انجام کاری اشتراکی]
traditionalist U پیرو روایات وسنن سنت گرای
conversion angle U زاویه تبدیل گرای مسیر ناو
traditionalists U پیرو روایات وسنن سنت گرای
layihg azimuth U گرای روانه کردن لوله توپ
quixotic U ارمان گرای وابسته به دان کیشوت
share U پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
shared U پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
shares U پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
permission U اجازه کاربر خاص برای دستیابی به منابع اشتراکی یا قضایی از دیسک
scheduling U روش کار که به چندین کاربر امکان استفاده اشتراکی ازCPU میدهد
militarist U ارتش گرای هواخواه توسعه یا سیاست نظامی
gyroscope U وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
gyroscopes U وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
militarists U ارتش گرای هواخواه توسعه یا سیاست نظامی
ozone U نوعی اکسیژن ابی کمرنگ گازی و تغییر گرای
introvert U شخصی که متوجه بباطن خود است خویشتن گرای
introverts U شخصی که متوجه بباطن خود است خویشتن گرای
scheduler U برنامهای که استفاده از CPU یا وسایل جانبی را که توسط چندین کاربر اشتراکی هستند را سازماندهی میکند
System Monitor U امکانی در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده اجرای منابع PC را میادهد و اگر وسیله اشتراکی دارند بررسی میکند
local U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
locals U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
faxes U کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxing U کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxed U کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
multiprocessing system U سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
multiprocessor U تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
fax U کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
naming services U روش انتساب نام یکتا به هر کاربر یا گره یا کامپیوتر در شبکه که به سایر کاربران امکان دستیابی به منبع اشتراکی بدهد در یک شبکه گسترده 9
steers U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
azimuth deviation U اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
Windows Explorer U امکان نرم افزاری در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده پرونده ها و فایل ها روی دیسک سخت فلاپی دیسک , ROM-CD , و هر درایو اشتراکی شبکه را میدهد
ascendant U فراز جو فراز گرای
apl U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com