English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bobble U اشتباه کاری لغزش
bobbles U اشتباه کاری لغزش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lapsus memoriac U اشتباه یا لغزش
boo boo U اشتباه کاری
it is all a pretence U سراسر تظاهریا اشتباه کاری است
range error U اشتباه در تخمین دریایی اشتباه بردی اشتباه برد
bumbled U اشتباه کاری کردن سرهم بندی کردن
bumbles U اشتباه کاری کردن سرهم بندی کردن
bumble U اشتباه کاری کردن سرهم بندی کردن
glitches U یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
glitch U یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
out of place <idiom> U درجایی اشتباه ،درزمان اشتباه بودن
I consider that a mistake. [I regard that as a mistake.] U این به نظر من اشتباه است. [این را من اشتباه بحساب می آورم.]
to know the ropes U راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
blow torch U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torching U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torches U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torched U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torch U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
sure footed U بی لغزش
slipping U لغزش
slippage U لغزش
lap sus U لغزش
lapsus U لغزش
slides U لغزش
error U لغزش
sliding U لغزش
petty offence U لغزش
line of sliding U خط لغزش
anti skid U ضد لغزش
slither U لغزش
trips U لغزش
gaffe U لغزش
gaffes U لغزش
offenses U لغزش
offence U لغزش
surefooted U بی لغزش
peccadillo U لغزش
yori ashi U لغزش پا
fauxpas U لغزش
errors U لغزش
fingerfehler U لغزش
faux pas U لغزش
slide U لغزش
peccadilloes U لغزش
peccadillos U لغزش
slithered U لغزش
tripped U لغزش
slips U لغزش
slip U لغزش
lapsing U لغزش
lapse U لغزش
lapses U لغزش
slipped U لغزش
slithers U لغزش
sure-footed U بی لغزش
slithering U لغزش
peccabillo U لغزش
offense,etc U لغزش
trip U لغزش
pence for any thing U میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
stringing U خطوط خاتم کاری و منبت کاری
balking U مایهء لغزش
earth fall U لغزش خاک
fabllibility U لغزش پذیری
slip of the tongue U لغزش زبان
mistook U لغزش خوردن
free from slip U خالی از لغزش
slip band U نوار لغزش
slip plane U سطح لغزش
to make a slip U لغزش خوردن
to oversee oneself U لغزش خوردن
non skid quality U خاصیت ضد لغزش
Freudian slip U لغزش فرویدی
court of petty offences U دادگاه لغزش
unerring U غیرقابل لغزش
stumbling block U سنگ لغزش
stumbling block U موجب لغزش
stumbling blocks U سنگ لغزش
stumbling blocks U موجب لغزش
back slide U لغزش به عقب
anti-slip foot پایه ضد لغزش
infallible U لغزش ناپذیر
baulks U مایهء لغزش
baulking U مایهء لغزش
baulked U مایهء لغزش
balks U مایهء لغزش
balked U مایهء لغزش
balk U مایهء لغزش
Freudian slips U لغزش فرویدی
guide way U مسیر لغزش
lapsus linguac U لغزش درسخن
metachronism U لغزش تاریخی
lapsus linguac U لغزش زبان
lapsus calami U لغزش قلمی
paralogism U لغزش منطقی
anti skid protection U حفافت از لغزش
inerrability U لغزش ناپذیری
asymmetrical sweep U لغزش انحرافی
land alide U لغزش زمین
anti slip plate U ورقه ضد لغزش
inerrable U لغزش ناپذیری
tripped U سفر لغزش
lapsus linguae U لغزش زبانی
trips U سفر لغزش
free from slip U بدون لغزش
lapsus memoriae U لغزش حافظه
glide plane U سطح لغزش
infallibly U لغزش ناپذیری
anti skid system U سیستم ضد لغزش
trip U سفر لغزش
datum error U اشتباه سطح مبنای ارتفاع اشتباه سطح مبنای اب دریا
faltered U تزلزل یا لغزش پیداکردن
slip regulator U تنظیم کننده لغزش
falter U تزلزل یا لغزش پیداکردن
angle of sideslip U زاویه لغزش جانبی
police magistrate U رئیس دادگاه لغزش
falters U تزلزل یا لغزش پیداکردن
inerrably U بطور لغزش ناپذیر
drunkennes U خطای جابجایی یا لغزش
slip proof U مقام در برابر لغزش
schuss U لغزش بطورمستقیم وسریع
delivery error U اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
flounder U نوعی ماهی پهن لغزش
anti skid chain U زنجیر محافظ در برابر لغزش
plane of asymmetry U سطح مسیر لغزش انحرافی
power slide U لغزش به کنار در پیچ مسیر
flounders U نوعی ماهی پهن لغزش
floundered U نوعی ماهی پهن لغزش
floundering U نوعی ماهی پهن لغزش
glid U تذهیب کاری [در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
asymmetrical sweep U باد انحرافی لغزش هواپیما از مسیر
surging U تکان خوردن لغزش پیدا کردن
slippage U میزان لغزش یا کم وزیادی چیزی از حد عادی ان
to p upon any one's blunder U لغزش کسیراباشتیاق پیداکردن وبدان حمله نمودن
turn and slip U زاویه دور زدن و لغزش مسیر هواپیما
slipped U لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
slips U لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
slip U لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
automatic trim U روش کنترل خودکار لغزش یاانحراف جانبی هواپیما ازروی مسیر
drilling pattern U نمونه مته کاری الگوی مته کاری
fault U اشتباه
errors U اشتباه
clanger U اشتباه
faulted U اشتباه
mistakenness U اشتباه
goof U اشتباه
goofed U اشتباه
goofing U اشتباه
goofs U اشتباه
incorrectness U اشتباه
fallacies U اشتباه
snafu U اشتباه
fallacy U اشتباه
flounders U اشتباه
floundering U اشتباه
errancy U اشتباه
inerrant U بی اشتباه
to put one in the wrong U اشتباه
in error <adj.> U اشتباه
floundered U اشتباه
false <adj.> U اشتباه
lap sus U اشتباه
jeofail U اشتباه
flounder U اشتباه
mistake U اشتباه
wrongs U اشتباه
wronging U اشتباه
wrong U اشتباه
trips U اشتباه
tripped U اشتباه
discrepancy U اشتباه
mistakes U اشتباه
mistaking U اشتباه
mix up U اشتباه
fumble U اشتباه
overseen U در اشتباه
fumbled U اشتباه
mix-up U اشتباه
mix-ups U اشتباه
fumbles U اشتباه
trip U اشتباه
faults U اشتباه
error U اشتباه
faux pas U اشتباه
barratry U اشتباه
mistaken U اشتباه کرده
off the beam <idiom> U اشتباه ،خطا
faultily <adv.> U بصورت اشتباه
computational U اشتباه در محاسبه
falsely <adv.> U بصورت اشتباه
by mistake <adv.> U بصورت اشتباه
probable error U اشتباه احتمالی
spuriously <adv.> U بصورت اشتباه
unintentionally <adv.> U بصورت اشتباه
inadvertently <adv.> U بصورت اشتباه
by accident <adv.> U بصورت اشتباه
as a result of a mistake <adv.> U بصورت اشتباه
professional misconduct U اشتباه حرفهای
by a mistake <adv.> U بصورت اشتباه
miswrite U اشتباه نوشتن
spuriously <adv.> U بطور اشتباه
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com