Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
vertical probable error
U
اشتباه احتمالی قائم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
probable error
U
اشتباه احتمالی
range probable error
U
اشتباه احتمالی برد توپ
circular probable error
U
دایره پراکندگی گلوله ها اشتباه احتمالی دایرهای
contingency
U
عملیات احتمالی پیش امد احتمالی
contingencies
U
عملیات احتمالی پیش امد احتمالی
range error
U
اشتباه در تخمین دریایی اشتباه بردی اشتباه برد
contingency option program
U
برنامه راه کارهای احتمالی برنامه عملیات مختلف احتمالی
glitches
U
یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
glitch
U
یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
out of place
<idiom>
U
درجایی اشتباه ،درزمان اشتباه بودن
I consider that a mistake.
[I regard that as a mistake.]
U
این به نظر من اشتباه است.
[این را من اشتباه بحساب می آورم.]
probable
U
احتمالی
probabilistic
U
احتمالی
contingency
U
احتمالی
contingencies
U
احتمالی
even tual
U
احتمالی
eventual
U
احتمالی
as may be the case
<adv.>
U
احتمالی
conceivably
<adv.>
U
احتمالی
contingently
<adv.>
U
احتمالی
possibly
<adv.>
U
احتمالی
prospected
U
مشتری احتمالی
contingent liability
U
بدهی احتمالی
probabilism
U
احتمالی نگری
acatalepsy
U
فلسفهء احتمالی
contingency plan
U
طرح احتمالی
gambling
U
خطر احتمالی
ramifications
U
تبعات احتمالی
contingent liabilities
U
بدهیهای احتمالی
risks
U
خطر احتمالی
risking
U
خطر احتمالی
risked
U
خطر احتمالی
risk
U
خطر احتمالی
prospect
U
مشتری احتمالی
prospects
U
مشتری احتمالی
contenders
U
برنده احتمالی
probabilistic model
U
مدل احتمالی
adventures
U
خطر احتمالی
presumptive
U
فرضی احتمالی
probabilistic model
U
الگوی احتمالی
contender
U
برنده احتمالی
probable error
U
خطای احتمالی
PE
U
خطای احتمالی
probability cost
U
بهای احتمالی
probability limits
U
حدود احتمالی
prospecting
U
مشتری احتمالی
contingent profit
U
منفعت احتمالی
adventure
U
خطر احتمالی
likely
U
باور کردنی احتمالی
likelier
U
باور کردنی احتمالی
break up of the a proposed marriage
U
به هم خوردن ازدواج احتمالی
likeliest
U
باور کردنی احتمالی
probabilism
U
انتخاب وجه احتمالی
radial probability density
U
چگالی شعاعی احتمالی
contingency plan
U
طرح عملیات احتمالی
likly
U
باور کردنی احتمالی
norm point
U
نقطه احتمالی فرود در پرش
contingencey forces
U
نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
contingent zone of fire
U
منطقه اتش احتمالی توپخانه
contingent effects
U
اثرات احتمالی انفجار هستهای
buffer zone
U
منطقه جلوگیری ازخطر احتمالی
probable
U
باور کردنی امر احتمالی
buffer zones
U
منطقه جلوگیری ازخطر احتمالی
confidence level
U
احتمالی که یک عدد در محدوده قرار بگیرد
dope
U
اطلاعات درباره نتیجه احتمالی مسابقه
dopes
U
اطلاعات درباره نتیجه احتمالی مسابقه
contingency retention stock
U
اقلام ذخیره برای عملیات احتمالی
contingency support stocks
U
اقلام ذخیره برای پشتیبانی عملیات احتمالی
loading for contingencies
U
کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
datum error
U
اشتباه سطح مبنای ارتفاع اشتباه سطح مبنای اب دریا
search
U
بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
searched
U
بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
searchingly
U
بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
searches
U
بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
plumb line
U
خط قائم
erect
U
قائم
erected
U
قائم
erecting
U
قائم
normal
U
قائم
erects
U
قائم
plumb lines
U
خط قائم
upright
U
قائم
orthogonal
U
قائم
vertical tail
U
دم قائم
upstanding
U
قائم
right
U
قائم
righted
U
قائم
righting
U
قائم
perpendecular
U
قائم
vertical
U
قائم
delivery error
U
اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
armed peace
U
حالتی که دولتهابدون درگیری نظامی خود رابرای جنگ احتمالی اماده می کنند
Ask your doctor or pharmacist about any health risks and possible side effects.
U
در مورد هر خطرات سلامتی و عوارض جانبی احتمالی از دکتر یا داروساز خود بپرسید.
vertical circle
U
دایره قائم
vice-chancellor
U
قائم مقام
vertical creep
U
وارفتگی قائم
vice-chancellors
U
قائم مقام
vertical cut
U
برش قائم
vertical bulking
U
کمانش قائم
vertical axis
U
محور قائم
true vertical
U
قائم واقعی
self consistent
U
قائم بالذات
self perpetuation
U
قائم بذات
subrogation
U
قائم مقامی
semierect
U
نیمه قائم
subsitute
U
قائم مقام
vice chancellor
U
قائم مقام
vertical drop
U
ابشار قائم
vertical envelopement
U
احاطه قائم
substantive
U
قائم بذات
quadratic
U
منشور قائم
vertical photograph
U
عکس قائم
successor
U
قائم مقام
right-angled
U
قائم الزاویه
rectangular
U
قائم الزاویه
prop
U
تقویت قائم
propped
U
تقویت قائم
propping
U
تقویت قائم
stake
U
قائم کردن
staked
U
قائم کردن
stakes
U
قائم کردن
vertical force
U
نیروی قائم
vertical speed
U
سرعت قائم
ordinate
U
بعد قائم
apeak
U
عمودی قائم
righting
U
قائم نگاهداشتن
high angle
U
تیر قائم
righted
U
قائم نگاهداشتن
right
U
قائم نگاهداشتن
local vertical
U
قائم محلی
abeam
U
قائم بر مسیرحرکت
envelopment
U
احاطه قائم
surrogate
U
قائم مقام
surrogates
U
قائم مقام
perpendecular
U
خط عمودی یا قائم
substituting
U
قائم مقام
substituted
U
قائم مقام
substitute
U
قائم مقام
surreptitiously
U
قائم مقام
vicars
U
قائم مقام
enveloped
U
احاطه قائم
normal plane
U
صفحه قائم
deputies
U
قائم مقام
envelop
U
احاطه قائم
normal axis
U
محور قائم
normal vector
U
بردار قائم
deputy
U
قائم مقام
vicar
U
قائم مقام
enveloping
U
احاطه قائم
locum
U
قائم مقام
locums
U
قائم مقام
locumtenens
U
قائم مقام
normal acceleration
U
شتاب قائم
increate
U
قائم بالذات
envelops
U
احاطه قائم
vicegerent
U
جانشین قائم مقام
vertical envelopement
U
حرکت دورانی قائم
wedging
U
اسکنه کولاس قائم
right cone
U
مخروط قائم
[ریاضی]
zenith
U
نقطه قائم بر نافر
wedges
U
اسکنه کولاس قائم
vertical photograph
U
عکس هوایی قائم
wedge
U
اسکنه کولاس قائم
wedged
U
اسکنه کولاس قائم
vertical deformation
U
تغییر شکل قائم
mercator chart
U
نقشه قائم الزاویه
deputy
U
قائم مقام جانشین
vertical center line illusion
U
خطای خط قائم مرکزی
procousul
U
قائم مقام کنسول
ablique coordinates
U
دستگاه مختصات قائم
upload
U
همنه قائم نیرو
recoil pit
U
چاله تیر قائم
right angled triangle
U
مثلث قائم الزاویه
prime vertical circle
U
دایره قائم اصلی
sheathing
U
تخته بندی قائم
deputies
U
نایب قائم مقام
deputies
U
قائم مقام جانشین
deputy
U
نایب قائم مقام
short scope buoy
U
بویه شناور قائم
commercial representative
U
قائم مقام تجارتی
plane of departure
U
سطح قائم تیر
surrogate
U
قائم مقام شدن
commercial procuration
U
قائم مقام تجارتی
surrogates
U
قائم مقام شدن
consular agent
U
قائم مقام کنسول
deputy minister
U
قائم مقام وزیر
vicarial
U
وابسته به خلیفه قائم مقامی
deputy primeminister
U
قائم مقام نخست وزیر
subrogate
U
قائم مقام تعیین کردن
vertical probable error
U
خطای اصابت قائم گلوله
hypotenuse
U
وتر مثلث قائم الزاویه
plumb
U
سطح قائم صفحه شاغول
leg
U
ساق مثلث قائم الزاویه
legs
U
ساق مثلث قائم الزاویه
substituting
U
قائم مقام جایگزین کردن
plane of departure
U
سطح قائم مسیر گلوله
substituted
U
قائم مقام جایگزین کردن
substitute
U
قائم مقام جایگزین کردن
hypotenuses
U
وتر مثلث قائم الزاویه
universal transverse mercator
U
سیستم مختصات نقشهای قائم الزاویه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com