Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
stack pointer
U
اشاره گر پشته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
popped
U
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pops
U
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pop
U
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
imply
U
اشاره داشتن بر اشاره کردن
implies
U
اشاره داشتن بر اشاره کردن
implying
U
اشاره داشتن بر اشاره کردن
innuendoes
U
اشاره تلویحا اشاره کردن
innuendos
U
اشاره تلویحا اشاره کردن
innuendo
U
اشاره تلویحا اشاره کردن
circular
U
فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circulars
U
فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
border
U
پشته
rick
U
پشته
mound
U
پشته
stacker
U
پشته کن
dykes
U
پشته
hillock
U
پشته
ricked
U
پشته
stacks
U
پشته
heap
U
پشته
heaping
U
پشته
bordered
U
پشته
bordering
U
پشته
hillocks
U
پشته
dyke
U
پشته
dikes
U
پشته
ricks
U
پشته
heaps
U
پشته
ricking
U
پشته
esker
U
پشته
mounds
U
پشته
stacked
U
پشته
hillman
U
پشته
push down stack
U
پشته
butt
U
پشته
butted
U
پشته
butts
U
پشته
embankments
U
پشته
hummock
U
پشته
monticule
U
پشته
stack
U
پشته
hill
U
پشته
hurst
U
پشته
embankment
U
پشته
knap
U
پشته
hills
U
پشته
downstream fill
U
پشته پایاب
ridges
U
خاک پشته
ridge
U
خاک پشته
downstream shell
U
پشته پایاب
hummocky
U
پشته دار
bed
U
بستر پشته
earthwork
U
پشته خاک
sill
U
پشته زیردریایی
sills
U
پشته زیردریایی
cusp
U
پشته شنی
application heap
U
پشته کاربردی
barrow
U
پشته توده
hay cock
U
پشته علف
barrows
U
پشته توده
beds
U
بستر پشته
the ridge of a mountain
U
پشته کوه
tandem system
U
سیستم دو پشته
mamelon
U
پشته گرد
stacked job processing
U
پردازش پشته یی
stack register
U
ثبات پشته
stacks
U
پشته کردن
stack indicator
U
پشته نما
stack indicator
U
نماینده پشته
stacked
U
پشته کردن
sand bank
U
ریگ پشته
banquette
U
جوی پشته
snow covers
U
برف پشته
stacking
U
پشته سازی
sand hill
U
ریگ پشته
stacker
U
پشته ساز
program stack
U
پشته برنامه
agger
U
پشته ی دفاعی
barrow
U
پشته خاک
border
U
پشته خاکی
card stacker
U
کارت پشته کن
bordering
U
پشته خاکی
bordered
U
پشته خاکی
potential barrier
U
پشته پتانسیل
potential hill
U
پشته پتانسیل
stack
U
پشته کردن
pop instruction
U
دستورالعمل بازیابی از پشته
ridged
U
دارای خر پشته مرزدار
toft
U
پشته تپه کوچک
kopje
U
پشته تپه کوچک
bankside
U
پشته یا کناره رود
stacked
U
انباشتن پشته کردن
nests
U
پشته سخت افزار
pull
U
بازیابی داده از پشته
stacks
U
انباشتن پشته کردن
contact potential barrier
U
پشته پتانسیل مجاورتی
pulls
U
بازیابی داده از پشته
stack
U
انباشتن پشته کردن
nest
U
پشته سخت افزار
razor edge
U
پشته کوه که تیز باشد
ridge
U
پشته تپههای دامنه کوه
sliping terrace
U
جوی پشته شیب دار
stacked
U
آدرس ابتدا پایانه پشته
tumulus
U
پشته خاک روی قبر
stacks
U
آدرس ابتدا پایانه پشته
put
U
قرار دادن داده در پشته
ridges
U
پشته تپههای دامنه کوه
scarcement
U
پشته یا تل عقب تپه یااستحکامات
stack
U
آدرس ابتدا پایانه پشته
puts
U
قرار دادن داده در پشته
putting
U
قرار دادن داده در پشته
saddleback
U
قسمتی از پشته کوه که مانندزین گاواست
pop
U
خواندن و یا حفظ کردن آخرین داده از پشته
enmesh
U
مثل توروپارچه پشته بندی سوراخ دارکردن
top
U
جدیدترین داده فایل که به پشته افزوده میشود
popped
U
خواندن و یا حفظ کردن آخرین داده از پشته
pops
U
خواندن و یا حفظ کردن آخرین داده از پشته
tenon saw
U
اره دستی با تیغه پهن و پشته باریک
pushed
U
دستور کامپیوتر که داده را روی لیست یا پشته LIFO ذخیره میکند
push
U
دستور کامپیوتر که داده را روی لیست یا پشته LIFO ذخیره میکند
pushes
U
دستور کامپیوتر که داده را روی لیست یا پشته LIFO ذخیره میکند
reference
U
اشاره
references
U
اشاره
promptings
U
اشاره
prompting
U
اشاره
hints
U
اشاره
slurred
U
اشاره
hinted
U
اشاره
implications
U
اشاره
beck
U
اشاره
slurs
U
اشاره
warning
U
اشاره
warnings
U
اشاره
manifest
U
اشاره
gesturing
U
اشاره
gestured
U
اشاره
gesture
U
اشاره
inking
U
اشاره
insinuation
U
اشاره
insinuative
U
اشاره
pointers
U
اشاره گر
manifesting
U
اشاره
manifests
U
اشاره
nutation
U
اشاره با سر
implication
U
اشاره
slurring
U
اشاره
hint
U
اشاره
beckoning
U
اشاره
allusions
U
اشاره
beckoned
U
اشاره
pointer
U
اشاره گر
beckon
U
اشاره
cell pointer
U
اشاره گر سل
actions
U
اشاره
action
U
اشاره
with reference to
U
با اشاره به
intimations
U
اشاره
intimation
U
اشاره
symbol
U
اشاره
referral
U
اشاره
referrals
U
اشاره
inkling
U
اشاره
indication
U
اشاره
beckons
U
اشاره
mention
U
اشاره
suggestions
U
اشاره
suggestion
U
اشاره
in reference to
U
با اشاره به
manifested
U
اشاره
allusion
U
اشاره
slur
U
اشاره
tip
U
اشاره
mentioning
U
اشاره
mentions
U
اشاره
d. pronoun
U
ضمیر اشاره
eyewink
U
اشاره با چشم
allusive
U
اشاره کننده
cheep
U
اشاره مختصر
cheep
U
اشاره مختصرکردن به
d. adjective
U
صفت اشاره
flag wagging
U
اشاره باپرچم
insinuatingly
U
اشاره کنان
gest
U
قیافه اشاره
to touch on
U
اشاره کردن
to bring up
U
اشاره کردن
to raise
U
اشاره کردن
as previously mentioned
<adv.>
U
همانطور که اشاره شد
as already mentioned
<adv.>
U
همانطور که اشاره شد
geste
U
قیافه اشاره
indicant
U
اشاره نما
indicatively
U
بطور اشاره
modally
U
با اشاره بوجه
pointing device
U
دستگاه اشاره گر
record printer
U
اشاره گر رکورد
short notice
U
باکوچکترین اشاره
signaller
U
اشاره کننده
sp
U
اشاره گرپشته
to make a motion
U
اشاره کردن
to throw out
U
اشاره کردن
tuch
U
اشاره کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com