English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 200 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
jetties U اسکله بندر
jetty U اسکله بندر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
roustabout U کارگر اسکله یا بندر گاه
Other Matches
hard beach U قسمت مستحکم ساحل یا اسکله اسکله روسازی شده
cabotage U کشتیرانی و حمل کالا از یک بندر به بندر دیگر بدون دورشدن از ساحل
cabotage U کشتیرانی از یک بندر به بندر دیگردرامتداد ساحل
terminal port U بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
keelage U حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
dock U اسکله
docked U اسکله
docks U اسکله
wharf U اسکله
quays U اسکله
quay U اسکله
waterfronts U اسکله
waterfront U اسکله
landings U اسکله
landing U اسکله
wharfs U اسکله
beach U اسکله
beaches U اسکله
berthing U اسکله
berthed U اسکله
berth U اسکله
wharves U اسکله
berths U اسکله
beached U اسکله
jetties U اسکله
pier U اسکله
piers U اسکله
jetty U اسکله
piers U اسکله ستون
wharf U اسکله ابی
wharfs U اسکله ابی
wharves U اسکله ابی
pier U اسکله ستون
longshoreman U کارگر اسکله
jetty U اسکله کرپی
longshoremen U کارگر اسکله
jetties U اسکله کرپی
beach capacity U فرفیت اسکله
charging berth U اسکله بارگیری
charging wharf U اسکله بارگیری
eolith U اسکله سنگی
beachy U اسکله دار
landing place U فرودگاه اسکله
pontoons U اسکله شناور
beach patrol U نگهبان اسکله
pontoon U اسکله شناور
wharfinger U اسکله دار
dockage U هزینه اسکله
discharging wharf U اسکله تخلیه
discharging berth U اسکله تخلیه
wharfmaster U رئیس اسکله
berthage U عوارض اسکله
beach diagram U طرح نمودار اسکله
cargo whip U طناب بوم اسکله
seafront U اسکله کنار دریا
seafronts U اسکله کنار دریا
beach exit U محل خروجی اسکله
beach flag U پرچم شاخص اسکله
leave the jetty U جدا شدن از اسکله
landing ship dock U اسکله فرود اب خاکی
harbors U بندر
harboring U بندر
harbours U بندر
harbourless U بی بندر
harboured U بندر
cril U سد بندر
harbouring U بندر
harbored U بندر
wayside U بندر
seaports U بندر
seaport U بندر
harbour U بندر
port U بندر
save all U توربندی بین ناو و اسکله
alongside U پهلوی اسکله در کنار در طول
To dock . To berth. U پهلو گرفتن (کشتی در اسکله )
sea island terminal U باراندازیا اسکله روی دریا
clearance capacity U فرفیت تخلیه بار اسکله
inner harbor U بندر داخلی
Abidjan U بندر ابیجان
wharfmaster U رئیس بندر
Yangon U بندر یانگون
minor port U بندر کوچک
harbor master U رئیس بندر
harbour master U متصدی بندر
way port U بندر سر راه
harbour master U رئیس بندر
treaty port U بندر پیمانی
harbour dues U حقوق بندر
harbor master U راهنمای بندر
Bissau U بندر بیسائو
Calcutta U بندر کلکته
Douala U بندر دوالا
secondary port U بندر فرعی
registered port U بندر مشخص
port watch U نگهبان بندر
port of entry U بندر مقصد
port of embarkation U بندر عزیمت
outer harbor U پیش بندر
on berth U در داخل بندر
Plymouth U بندر پلیموت
terminal port U بندر مقصد
Sydney U بندر سیدنی
main port U بندر اصلی
malaga U بندر مالاگا
Tel Aviv U بندر تلآویو
naval port U بندر دریایی
port of destination U بندر مقصد
port U بندر گاه
free port U بندر ازاد
port of call U بندر توقف
seaports U دریا بندر
free ports U بندر ازاد
ports of call U بندر لنگراندازی
ports of call U بندر توقف
seaport U بندر دریایی
seaports U بندر دریایی
seaport U دریا بندر
aport U روبه بندر
port of call U بندر لنگراندازی
aport U بسوی بندر
longshoreman U باربرلنگرگاه بندر
bar U پیش بندر
longshoremen U باربرلنگرگاه بندر
port U بندر ورودی
bars U پیش بندر
destination port U بندر مقصد
beach unit U یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
spur shore U دفرای شناور الواراتصال ناو به اسکله
wharfinger U مامور اسکله یا برانداز رئیس لنگرگاه
the p was used as a promenade U ان اسکله گردش گاه مردم است
port watch U پست نگهبانی بندر
George Town U بندر جرج تاون
out port U بندر دور از مقصد
lay an embargo on U در بندر توقیف کردن
Cape Town U بندر کیپ تاون
put into port U وارد بندر شدن
embargo U توقیف کشتی در بندر
named port of destination U بندر مقصد مشخص
embargoes U توقیف کشتی در بندر
harbor control tower U برج مراقبت بندر
jetty U موج شکن بندر
jetties U موج شکن بندر
ex quay U تحویل در بندر مقصد
entry plan U طرح ورود به بندر
cril U مانع دهانه بندر
destination port U بندر تحویل کالا
cargo handling at port U جابجایی کالا در بندر
captain of the port U افسر انتظامات بندر
harbourage U پهلو گرفتن در بندر
Georgetown U بندر جرج تاون
bender gestalt test U ازمون طرحهای بندر
lay day U روز معطلی در بندر
beach master U افسر لجستیک در عملیات اب خاکی رئیس اسکله
wharf U لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
wharfs U لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
wharves U لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
beach organization U یکان مسئول اداره اسکله قسمت ساحلی
layig up position U موضع یا اسکله مخصوص تهیه سرپل ساحلی
named port of shipment U بندر مشخص برای حمل
controlled port U بندر نظامی کنترل شده
to lay one on a ship U کشتی را در بندر توقیف کردن
Free pree (trade,port). U مطبوعات ( تجارت ،بندر ) آزاد
water bailiffs U مامور تفتیش کشتیها در بندر
afloat support U لجستیکی به طورشناور یا خارج از بندر
portcall U زمان رسیدن وسایل به بندر
port of debarkation U بندر مقصد حمل کالا
out bound U عازم بیرون رفتن از بندر
harbour master U مسئول بندر متصدی لنگرگاه
clearance papers U اسناد خروج کشتی از بندر
fast cruise U ازمایش سریع ناو در بندر
wharfage U استفاده ازاسکله وبارانداز و تاسیسات وابسته به اسکله یالنگرگاه
convoy assembly port U بندر محل تجمع کاروان دریایی
convoy assembly port U بندر محل تجمع ستون موتوری
bender visual motor gestalt test U ازمون طرحهای دیداری-حرکتی بندر
visual bender motor gestalt test U ازمون طرح دیداری- حرکتی بندر
graving dock U اسکله مخصوص تمیز کردن ویا تعمیر نمودن کشتی
yhis port is not yet peopled U این بندر هنوز اباد نشده است
portcapacity U فرفیت بندر از نظر بارگیری یاتخلیه بار
port of embarkation U بندر سوار شدن یا بار کردن کالاها
navigation head U بارانداز کنار اسکله دریایی محل مبادله بار کشتیها دراسکله
sandbar U جزیره نمایی که دردهانه رودخانه یا بندر گاه باشد
free on quay U قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
prize of war U کشتیها یا کالاهای به غنیمت گرفته شده در بندر یا دریا درزمان جنگ
portmark U علامت روی بسته که مشخصات بندر مقصد نیز دران ذکر گردیده
transient U پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
transients U پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
captain a protest U افهار نامه صادره از طرف مقامات بندر در مورد شرح کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده
beach gear U وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
berthing capacity U فرفیت تخلیه بار لنگرگاه فرفیت اسکله
beach party U گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
surcharge U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharges U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
harbour dues U حقوق اسکله حقوق لنگراندازی
reference point U نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
throughput capacity U فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
beachmaster's unit U یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com