English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stonewall formation U اسکلت پیادهای دیوار سنگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pawn structure U ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
dutch stonewall U دیوار سنگی هلندی
dry mansory U [دیوار سنگی خشکه چین]
underpin U پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpinned U پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpins U پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
stela U ستون سنگی یادبود یاد بود یالوح سنگی دستگیره
stele U ستون سنگی یادبود یاد بود یالوح سنگی دستگیره
partition wall U دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
counter fert U دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
murage U مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
common wall U دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
lithoprint U با چاپ سنگی چاپ کردن عکس از روی چاپ سنگی برداشتن
pawn island U جزیره پیادهای شطرنج
pawn storm U توفان پیادهای شطرنج
wedging U گوه پیادهای شطرنج
pawn chain U زنجیر پیادهای شطرنج
wedged U گوه پیادهای شطرنج
majority U اکثریت پیادهای شطرنج
symmetrical pawn structure U ساختمان پیادهای متقارن
majorities U اکثریت پیادهای شطرنج
doubled pawns U پیادهای مضاعف شطرنج
wedge U گوه پیادهای شطرنج
wedges U گوه پیادهای شطرنج
crippled majority U اکثریت پیادهای فلج
closed formation U فرم بسته پیادهای
compounds U فرم پیادهای مرکب
compound U فرم پیادهای مرکب
compounded U فرم پیادهای مرکب
blitz formation U فرم پیادهای اذرخش وار
minority attack U حمله اقلیت پیادهای شطرنج
retaining wall U دیوار نگهبان دیوار محافظ
advanced pawn U پیادهای که از نیمه صفحه گذر کرده باشد
carcse U اسکلت
carcasses U اسکلت
skeleton U اسکلت
carcases U اسکلت
carcass U اسکلت
skeletons U اسکلت
staging U اسکلت
carcass U اسکلت
cross-rail U اسکلت چوبی
carcassing U اسکلت سازی
framework U اسکلت خرپا
frameworks U اسکلت خرپا
cracassing U اسکلت سازی
carcase U اسکلت فلزی
frame U منطق اسکلت
centering U اسکلت چوبی
atomy U اسکلت انسان
airframe U اسکلت هواپیما
chassis U اسکلت کالبد
truss bridge U پل اسکلت فلزی
truss bridge U پل دارای اسکلت اهنی
building steel lathing U اسکلت فلزی ساختمان
reinforced concrete carcase U اسکلت بتن فولادی
structuring U ساختمان اسکلت فلزی
structure U ساختمان اسکلت فلزی
structures U ساختمان اسکلت فلزی
structural steel work U اسکلت بندی فلزی ساختمان
belt frame U اسکلت محیطی بدنه هواپیما
carcase U استخوان بندی اسکلت ساختمان
hull U بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
hulls U بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
adjacent U نزدیک دیوار به دیوار
timber dam U سدی که اسکلت ان از چوب ساخته شده باشد
foundation U اسکلت اصلی فرش [شامل تار و پود]
hangers U اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
hanger U اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
petrolsal U سنگی
rock fill dam U سد سنگی
barrier reef U سد اب سنگی
clapper bridge U پل سنگی
petrean U سنگی
monolithic U تک سنگی
lithic U سنگی
stoney U سنگی
equiponderance U هم سنگی
lithoid U سنگی
petrous U سنگی
stony U سنگی
stone lining U روکش سنگی
cordon U ازاره سنگی
stone lining U پوشش سنگی
lithograph U چاپ سنگی
stone work U کار سنگی
lithographs U چاپ سنگی
rock salt U نمک سنگی
autography U چاپ سنگی
Lantern-cross U صلیب سنگی
rock wash U پوشش سنگی
cordons U ازاره سنگی
stonework U ساختمان سنگی
Stone Age U پارینه سنگی
paleolithic U پارینه سنگی
concretion U سنگی شدن
mesolithic U میانه سنگی
polyantography U چاپ سنگی
gabion U تور سنگی
lithographic print U چاپ سنگی
layer of rock U طبقه سنگی
layer of rock U لایه سنگی
bracket U کژ پشت سنگی
lithography U چاپ سنگی
eolith U اسکله سنگی
paleolithic U دیرینه سنگی
columnar basalt U ستونهای سیاه سنگی
lithography U روش چاپ سنگی
snowdrifts U تره تیزک سنگی
bed rock ledge U لایه سنگی کف بستر
stone ballast U مصالح شکسته سنگی
catapult [British E] U تیر و کمان سنگی
hard pan U قشر سنگی شده
checkstone U گیره سنگی کوهنوردی
weather moulding U سنگی که اب باران راردمیکند
stone U سنگ میوه سنگی
stones U سنگ میوه سنگی
stoning U سنگ میوه سنگی
pertrosal bone U استخوان سنگی یاحجری
calcify U اهکی یا سنگی کردن
aggregates U کلوخه مصالح سنگی
breccia U جوش خرده سنگی
basaltic stratum U لایه سیاه سنگی
boulder well U چاه قلوه سنگی
aggregate U کلوخه مصالح سنگی
snowdrift U تره تیزک سنگی
en delit U میل ستون سنگی
slingshot [American E] U تیر و کمان سنگی
photolighograph U عکسبردری بوسیله چاپ سنگی
greybeard U کوزه سنگی برای باده
obelisks U ستون هرمی شکل سنگی
dripstone U سنگی که اب باران راردمیکند ابریز
obelisk U ستون هرمی شکل سنگی
aggregate cement ratio U نسبت مواد سنگی به سیمان
Celtic cross U [چلیپا سنگی تاریخی سلتی]
high cross U [صلیب سنگی دوره آنگلوساکسون]
stone work U ساختمان سنگی بنایی با سنگ
aguilla U [ستون هرمی شکل سنگی]
angle-post U [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
lithoidal U دارای شکل سنگ یا ساختمان سنگی
hermes U هرمس [تندیس سنگی چار پیکر]
neolith U الت سنگی مربوط به عصرحجر جدید
herm U هرمس [تندیس سنگی چار پیکر]
ground section U بدنه و پیکر اصلی فرش [که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
his leg rested on a stone U پایش روی سنگی قرار گرفته بود
stylolite U ستون سنگی همجنس صخره متصل بخود
ballast U سنگینی شن و خرده سنگی که درراه اهن بکارمیرود
plant mix U مواد سنگی اغشته شده درماشین اسفالت
paleolith U الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
dolmen U ساختمانی که دارای چندستون یک پارچه سنگی است
acrolith U مجسمهای که سر و دست وپای ان سنگی و بقیه اش چوب باشد
paleontologist U ویژه گر زیست شناسی دوران قدیم یا کهنه سنگی
bedrock U سنگی که در زیر طبقه سطحی زمین واقع است
reindeer U گوزن شمالی وابسته بدوران کهنه سنگی اروپا
sisyphus U سیسیفوس که محکوم به غلتاندن سنگی بروی کوه بود
acrolithus U [مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
muller U سنگی که برای ساییدن دارو یا رنگ بکار میبرند
chromolithograph U عکس رنگی که بوسیله چاپ سنگی تهیه میشود
acrolith U [مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
paleolithic U وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
terrane U طبقه سنگی که روی ان نوع سنگ خاصی تشکیل شده باشد
colluvim U تخته سنگی که در اثر شکاف سنگ وغیره غلتیده وبپای کوه افتاده
partition U دیوار
walls have ears U دیوار
partitions U دیوار
wall-to-wall U از دیوار به دیوار
wellhead U سر دیوار
bulwarks U دیوار
coping U سر دیوار
bulkhead U دیوار
enclosure wall U دیوار بر
counter-scrap U دیوار
f. with the woll U دیوار
face wall U دیوار بر
curtains U دیوار
bulwark U دیوار
bulkheads U دیوار
cope U سر دیوار
wall U دیوار
fences U دیوار
alignment frontage U بر دیوار
walls U دیوار
fence U دیوار
pillories U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillory U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pilloried U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillorying U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
inwall U دیوار گرفتن
gravity wall U دیوار وزنی
mason up U ساختن دیوار
allering U کنگره دیوار
conservative wall U دیوار باغچه
batter of wall U میل دیوار
guide bank U دیوار هادی سد
weephole U ابرو دیوار
interior wall U دیوار داخلی
bay U فرورفتگی دیوار
load bearing wall U دیوار حمال
load bearing wall U دیوار باربر
bailey U دیوار بیرونی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com