Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
swab
U
اسفنج زمین شویی لوله پاک کن
swabs
U
اسفنج زمین شویی لوله پاک کن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
intubate
U
لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
point of fall
U
نقطه فرود گلوله به زمین به طور فرضی که با دهانه لوله در یک افق قرار دارد
steam irons
U
ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam iron
U
ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
sponge
U
اسفنج
foamed
U
اسفنج
foam
U
اسفنج
foaming
U
اسفنج
foams
U
اسفنج
sponged
U
اسفنج
sponging
U
اسفنج
pumice stone
U
اسفنج معدنی
to sponge down
U
با اسفنج شستن
pyrocellulose
U
اسفنج باروتی
spongology
U
اسفنج شناسی
spongy
U
شبیه اسفنج
to sponge off
U
با اسفنج شستن
foam rubber
U
اسفنج لاستیکی
sponge absorbs water
U
اسفنج ابراجذب میکند
keratose
U
جسم شاخی اسفنج
platinum sponge
U
اسفنج طلای سفید
to sponge off
U
با اسفنج پاک کردن
to sponge down
U
با اسفنج پاک کردن
spohnge
U
با ابریا اسفنج پاک کردن
foamie
U
اسفنج داخل کفش اسکی
hoses
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate
U
بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
go devil
U
لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
breech end
U
انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
muzzle burst
U
ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
thermionic tube
U
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
sponging
U
ابر حمام با اسفنج پاک کردن یاترکردن
sponged
U
ابر حمام با اسفنج پاک کردن یاترکردن
sponge
U
ابر حمام با اسفنج پاک کردن یاترکردن
cannon
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
sandblast
U
شن شویی
jack ring
U
حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
vas deferens
U
لوله خروجی بیضه لوله منی
rigatoni
U
رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
brainwashes
U
مغز شویی
lye tub
U
رخت شویی
gargle
U
گلو شویی
gargled
U
گلو شویی
gargles
U
گلو شویی
gargling
U
گلو شویی
brainwashed
U
مغز شویی
scouring
U
پشم شویی
brainwash
U
مغز شویی
fullers earth
U
گل رخت شویی
carpet washing
U
قالی شویی
Feng shui
U
فنگ شویی
washing up
U
فرف شویی
washing-up
U
فرف شویی
menticide
U
مغز شویی
pickling
U
قطعه شویی
linen
U
رخت شویی
gargarism
U
گلو شویی
leaching
U
سنگ شویی
gas washing
U
گاز شویی
dishwater
U
اب فرف شویی
elutriation
U
خاک شویی
dry cleaning
U
خشک شویی
doubling test
U
ازمایش تا شویی
dry wash
U
خشک شویی
swob
U
چوبی که برسران پنبه یا اسفنج پیچیده برای پاک کردن بکاربرن
sculleries
U
فرف شویی ناو
dry clean
U
خشک شویی کردن
dry wash
U
خشک شویی کردن
scullery
U
فرف شویی ناو
rooker
U
لاوک خاک شویی
eyewash
U
مایع چشم شویی
sink
U
دست شویی اشپزخانه
eyecup
U
فرف چشم شویی
sinks
U
دست شویی اشپزخانه
gas washing bottle
U
بطری گاز شویی
dish rag
U
کهنهء فرف شویی
sluices
U
سنگ شویی کردن
hand basin
U
لگن دست شویی
sluice
U
سنگ شویی کردن
clothesline
U
طناب رخت شویی
powder blue
U
نیل رخت شویی
dishcloth
U
کهنه فرف شویی
sluiced
U
سنگ شویی کردن
dishcloths
U
کهنه فرف شویی
black pickling
U
اسید شویی مقدماتی
coke watering car
U
واگن ویژه ذغال شویی
eye cup
U
میشویند فرف چشم شویی
tub
U
تغار رخت شویی طشت
tubs
U
تغار رخت شویی طشت
spigot
U
لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
oviduct
U
لوله رحمی لوله فالوپ
water pipe
U
لوله مخصوص لوله کشی اب
sockets
U
بست لوله دوراهی لوله
to pipeline
U
با خط لوله لوله کشی کردن
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
pipeline assets
U
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
to put out washing
U
رختهای شستنی خودرابرخت شویی بیرون دادن
flash tube
U
لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
launderettes
U
دستگاه لباسشویی خود کار ماشین رخت شویی
slipper bath
U
یکجور فرف تن شویی که روی ان نیمه پوشیده است
launderette
U
دستگاه لباسشویی خود کار ماشین رخت شویی
back to battery
U
برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
touch judge
U
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return
U
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clown
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
center field
U
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
inductive earthing
U
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancakes
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules
U
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis
U
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancake
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
frost heave
U
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus
U
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
honest john
U
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side
U
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth
U
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
tellurian
U
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy
U
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up
U
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
perelotok
U
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeants
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx
U
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeant
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain
U
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
collimating sight
U
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
covenant runing with land
U
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land
U
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
U
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
lacrosse
U
نوعی موشک زمین به زمین
pershing
U
موشک زمین به زمین پرشینگ
pervious ground
U
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
redstone
U
موشک زمین به زمین رداستون
biosphere
U
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
little john
U
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight
U
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik
U
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
drops
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose
U
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost
U
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point
U
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
geomagnetism
U
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography
U
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
hydrographer
U
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile
U
موشک زمین به زمین
ground resolution
U
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
He had a nast fall.
U
بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
everglade
U
قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
angle of traverse
U
زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
earth's attraction
U
جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface-to-surface
U
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface to surface
U
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
pipe fitter
U
لوله کش
stave
U
لوله اب
pipe layer
U
لوله کش
piped
U
لوله
spout
U
لوله
spouted
U
لوله
bore
U
لوله
nose
U
سر لوله
noses
U
سر لوله
pipe line
U
خط لوله
bores
U
لوله
spouting
U
لوله
duct
U
لوله اب
valve
U
لوله
hosepipe
U
لوله
plumbers
U
لوله کش
pipe cutter
U
لوله بر
water pipe
U
لوله اب
plumber
U
لوله کش
cannons
U
لوله
valves
U
لوله
rolls
U
لوله
cannon
U
لوله
chimney
U
لوله
chimneys
U
لوله
rolled
U
لوله
roll
U
لوله
spouts
U
لوله
conduit
U
لوله
conduits
U
لوله
blast pipe
U
لوله دم
blast main
U
لوله دم
cylinder
U
لوله
cylinders
U
لوله
clip
U
لوله
clipped
U
لوله
rouleau
U
لوله
tube
U
لوله
nozzle
U
سر لوله اب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com