English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 108 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
demythologization U اسطوره زدایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
error trapping U اشتباه زدایی غلط زدایی
dehydroisomerization U همپارش با هیدروژن زدایی ایزومر شدن با هیدروژن زدایی
mythus U اسطوره
myths U اسطوره
myth U اسطوره
specimens U اسطوره
specimen U اسطوره
mythology U اسطوره شناسی
mythographer U اسطوره نویس
mythological U اسطوره شناختی
mythologist U اسطوره شناس
Yggdrasil U درختی اسطوره ای
mythopoetic U وابسته به خلق اسطوره
mythology U اساطیر اسطوره شناسی
mythicize U بصورت افسانه یا اسطوره دراوردن
attribute U [نشان قدرت شخصیت های اسطوره ای مانند آپولو و ونوس]
deglaciation U یخ زدایی
de icing U یخ زدایی
dehydration U اب زدایی
demystifies U راز زدایی
desensitization U حساسیت زدایی
desalting U نمک زدایی
desalinization U نمک زدایی
desalination U نمک زدایی
depolarization U قطبش زدایی
deoxygenation U اکسیژن زدایی
desegregation U جدایی زدایی
demodulation U تحمیل زدایی
discoloration U رنگ زدایی
desulfurization U گوگرد زدایی
desulphurizing U گوگرد زدایی
disinhibition U بازداری زدایی
decolonization U مستعمره زدایی
unconditioning U شرطی زدایی
trubleshoot U عیب زدایی
troubleshoot U عیب زدایی
peptization U لخته زدایی
demystify U راز زدایی
demystifying U راز زدایی
stain removed U لکه زدایی
accretion of silt U رسوب زدایی
demystified U راز زدایی
mechanical de icing U یخ زدایی مکانیکی
dispergation U لخته زدایی
demagnetization U مغناطیس زدایی
debug U اشکال زدایی
debug aids U ابزاراشکال زدایی
deamination U امین زدایی
dealkylation U الکیل زدایی
de escalation U تشنج زدایی
detente U تشنج زدایی
decentralization U مرکزیت زدایی
genocide U نژاد زدایی
unlearning U یادگیری زدایی
descaling U پوسته زدایی
blanching U رنگ زدایی
decoloration U رنگ زدایی
debugged U اشکال زدایی
undoing U عمل زدایی
deforestation U جنگل زدایی
debugs U اشکال زدایی
debugging U اشکال زدایی
sterilization U گند زدایی
dehumidification U رطوبت زدایی
dehydrogenation U هیدروژن زدایی
decolourization U رنگ زدایی
degasify U گاز زدایی
deculturation U فرهنگ زدایی
dehydrohalogenation U هیدروهالوژن زدایی
decolorization U رنگ زدایی
decarboxylation U کربوکسیل زدایی
decarbonylation U کربونیل زدایی
deionization U یون زدایی
desegregated U تفکیک زدایی کردن
desegregate U تفکیک زدایی کردن
debug U اشکال زدایی کردن
debugged U اشکال زدایی کردن
bleaching U رنگ زدایی الیاف
desegregates U تفکیک زدایی کردن
de-escalated U تشنج زدایی کردن
de-escalate U تشنج زدایی کردن
de-escalates U تشنج زدایی کردن
de-escalating U تشنج زدایی کردن
desegregating U تفکیک زدایی کردن
demagnetization factor U ضریب مغناطیس زدایی
bleaching powder U گرد رنگ زدایی
hydrodesulfurizing U گوگرد زدایی با هیدروژن
debug aids U ادوات اشکال زدایی
demodulation U کشف تحمیل زدایی
debugging a program U اشکال زدایی یک برنامه
desulfurization unit U واحد گوگرد زدایی
debugging aids U ادوات اشکال زدایی
debugging aids U وسائل اشکال زدایی
deskew U اریب زدایی کردن
acid depolarization U قطبش زدایی اسیدی
de escalate U تشنج زدایی کردن
defuses U تشنج زدایی کردن
defused U تشنج زدایی کردن
defuse U تشنج زدایی کردن
debugs U اشکال زدایی کردن
defusing U تشنج زدایی کردن
systematic desensitization U حساسیت زدایی منظم
pyrolytic dehydrogenation U هیدروژن زدایی تفکافتی
program debugging U اشکال زدایی برنامه
dehydrocyclization U حلقهای شدن با هیدروژن زدایی
transversal U اجرای هر جمله از یک برنامه برای اهداف اشکال زدایی
Cypress design U طرح درخت سرو [سرو بعنوان اسطوره سرسبزی و سرافرازی و قامت بلند در اکثر طرح های ایران خصوصا فرش، جای خاص خود را داشته و عده ای طرح بته جقه را جلوه ای از درخت سرو دانسته اند.]
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com