Perdic | استهلاک الکترودینامیکی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 40 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	electrodynamic damping U	استهلاک الکترودینامیکی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	accelerated depreciation U	استهلاک زودرس [روش استهلاک دارایی در مدتی کمتر از زمان مقرر]
	electrodynamic loudspeaker U	بلندگوی الکترودینامیکی
	dampers U	استهلاک
	damping U	استهلاک
	replacement investment U	استهلاک
	amortisement U	استهلاک
	amortization U	استهلاک
	wear and tear U	استهلاک
	dampest U	استهلاک
	mergers U	استهلاک
	depreciation U	استهلاک
	damp U	استهلاک
	sublation U	استهلاک
	merger U	استهلاک
	damping power U	امکان استهلاک
	depreciable U	استهلاک پذیر
	depreciation allowances U	ذخیره استهلاک
	accelerated depreciation U	استهلاک سریع
	depreciation rate U	نرخ استهلاک
	capital depreciation U	استهلاک سرمایه
	amortization U	استهلاک وام
	accelerated depreciation U	استهلاک سریع
	amortization fund U	وجه استهلاک
	damping U	استهلاک ارتعاش
	redemption U	بازپرداخت استهلاک
	attenuation coefficient U	ضریب استهلاک
	sinking U	استهلاک نشست
	depreciation U	استهلاک ناچیزشماری
	allowance for depreciation U	ذخیره استهلاک
	depreciation U	کاهش بها استهلاک
	sinking fund U	دخیره استهلاک دین
	straight line method of depreciation U	استهلاک به روش خط مستقیم
	date of acquisition	از آن به بعد استهلاک محاسبه میشود
	appraisal method of depreciation U	روش تعیین هزینه استهلاک
	corrosion fatigue U	استهلاک در اثر زنگ زدگی
	maintenance U	جلوگیری ازاستهلاک یا کند کردن استهلاک ماشینها و وسایل صنعتی ازطریق اعمال طرق فنی
	capital consumption allowance U	کسر مصرف سرمایه مترادف با استهلاک سرمایه
	date of acquisition U	تاریخی که به عنوان شروع دوره استیلای خریدار بر مال دردفتر ثبت و اگر مال استهلاک پذیر باشد
	amortization U	استهلاک کردن مستهلک کردن

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy