Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 78 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
presumption of fact
U
استنباط از روی امارات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
United Arab Emirates
U
امارات متحده عربی
circumstantiate
U
امارات لازمه را تهیه کردن
extrapolated
U
ازروی قرائن و امارات پیش بینی کردن
extrapolating
U
ازروی قرائن و امارات پیش بینی کردن
extrapolates
U
ازروی قرائن و امارات پیش بینی کردن
extrapolate
U
ازروی قرائن و امارات پیش بینی کردن
eduction
U
استنباط
elicitation
U
استنباط
presumptions
U
استنباط
readings
U
استنباط
reading
U
استنباط
presumption
U
استنباط
corollaries
U
استنباط
corollary
U
استنباط
sequitur
U
استنباط
inference
U
استنباط
inferences
U
استنباط
deducible
U
استنباط شدنی
deducing
U
استنباط کردن
inferable
U
قابل استنباط
to be deduced
U
استنباط شدن
inference program
U
برنامه استنباط
presumption of law
U
استنباط قانونی
inferible
U
قابل استنباط
educt
U
استخراج یا استنباط
educe
U
استنباط کردن
presumption
U
استنباط گستاخی
presumptions
U
استنباط گستاخی
inferentially
U
ازراه استنباط
deduces
U
استنباط کردن
follows
U
پیروی استنباط
inducting
U
استنباط کردن
implication
U
مفهوم استنباط
inferring
U
استنباط کردن
inducted
U
استنباط کردن
induct
U
استنباط کردن
followed
U
پیروی استنباط
infers
U
استنباط کردن
infer
U
استنباط کردن
deduced
U
استنباط کردن
deduce
U
استنباط کردن
implications
U
مفهوم استنباط
read
U
استنباط کردن
reads
U
استنباط کردن
inducts
U
استنباط کردن
follow
U
پیروی استنباط
inferred
U
استنباط کردن
inferentally
U
بطریق استنتاج یا استنباط
inferrable
U
قابل استنباط برامدنی
nonsequitur
U
عدم استنباط قضایا
ruled based deduction
U
استنباط بر مبنای مقررات
divined
U
کشیش استنباط کردن
infer
U
استنباط کردن پی بردن به
educible
U
قابل استخراج یا استنباط
infers
U
استنباط کردن پی بردن به
divine
U
کشیش استنباط کردن
divines
U
کشیش استنباط کردن
divining
U
کشیش استنباط کردن
inferring
U
استنباط کردن پی بردن به
inferred
U
استنباط کردن پی بردن به
to i. from somebodies words
U
از حرفهای کسی استنباط کردن
scilicet
U
از این چنین استنباط میشود.....
dedications
U
قصدایجاد چنین تاسیسی استنباط گردد
dedication
U
قصدایجاد چنین تاسیسی استنباط گردد
deduction
U
استنباط پی بردن ازکل به جزء یاازعلت به معلول
implied assumpist
U
تعهد غیر رسمی که از نحوه عمل متعهد ناشی و استنباط میشود
objectivism
U
روش فکری که مبتنی بر اصالت حقایقی است که به وسیله درک حسی استنباط میشود
multipe expansion of credit
U
استنباط مضاعف اعتبارات حقی که خزانه داری کل درقبول چک امانتی به مقداری بیش از ذخیره و اعتبار خوددارد
derived information
U
اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
construes
U
تعبیر کردن استنباط کردن
construed
U
تعبیر کردن استنباط کردن
elicit
U
استخراج کردن استنباط کردن
presumable
U
قابل استنباط قابل استفاده
elicits
U
استخراج کردن استنباط کردن
eliciting
U
استخراج کردن استنباط کردن
construe
U
تعبیر کردن استنباط کردن
elicited
U
استخراج کردن استنباط کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com