Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 66 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
assiduity
U
استقامت مداومت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
continuation
U
مداومت
continuity of operations
U
مداومت عملیات
continuity of command
U
مداومت فرماندهی
sedulity
U
کوشایی مداومت
reopen
U
مداومت کردن
reopened
U
مداومت کردن
reopening
U
مداومت کردن
sedulousness
U
کوشایی مداومت
keep at it
U
مداومت کنید
reopens
U
مداومت کردن
continuing appropriation
U
مداومت تامین اعتبار
keeps
U
مداومت بامری دادن
keep
U
مداومت بامری دادن
officer on duty
U
افسر مداومت کار
perseverance
U
ثبات قدم مداومت
stand up
U
با استقامت
strenght
U
استقامت
stand-up
U
با استقامت
endurance
U
استقامت
perseverance
U
استقامت
perseverant
U
با استقامت
enduro
U
مسابقه استقامت
fartlek
U
تمرین دو استقامت
muscular endurance
U
استقامت عضلانی
power endurance
U
توان استقامت
perseveringly
U
با استقامت مصرانه
reluct
U
استقامت کردن
holdout
U
استقامت کردن
shear strength
U
استقامت برشی
staminal
U
با اسطقس با استقامت
resisting
U
استقامت کردن
holdouts
U
استقامت کردن
backbone
U
استقامت استواری
distance man
U
دونده استقامت
distance runner
U
دونده استقامت
stamina
U
طاقت استقامت
resists
U
استقامت کردن
resisted
U
استقامت کردن
resist
U
استقامت کردن
dogged persererance
U
استقامت سخت
backbones
U
استقامت استواری
endurance race
U
مسابقه استقامت
endurance race
U
مسابقه اتومبیلرانی استقامت
persevered
U
استقامت بخرج دادن
perseveres
U
استقامت بخرج دادن
enduro
U
مسابقه اتومبیلرانی استقامت
persevere
U
استقامت بخرج دادن
withstanding
U
مخالفت کردن استقامت ورزیدن
marathon
U
یک نوع مسابقه ورزشی استقامت
thermoduric
U
قادر به استقامت در برابرحرارت زیاد
withstand
U
مخالفت کردن استقامت ورزیدن
interval trailing
U
تمرین استقامت و اماده سازی
withstands
U
مخالفت کردن استقامت ورزیدن
withstood
U
مخالفت کردن استقامت ورزیدن
marathons
U
یک نوع مسابقه ورزشی استقامت
deutsch rivet
U
نوعی پرچ کور با استقامت زیاد
middle distance race
U
دو نیمه استقامت 008 تا0051 متر
tolerance dose
U
دوز دریافتی قابل استقامت ازتشعشعات اتمی
Let's see how much you can take.
<idiom>
U
ببینیم تا چه حد توانایی
[استقامت]
داری .
[اصطلاح روزمره]
distance medley
U
دو استقامت امدادی شامل 004 008 0021 و 0061متر
madison
U
مسابقه دوچرخه سواری استقامت 6 روزه بین 2 تیم
to keep on doing something
U
د رکاری مداومت کردن کاریرارادنبال کردن
kill off
U
سرعت گرفتن غیرعادی درمسابقه دو استقامت برای خسته کردن حریفان
y alloys
U
الیاژهایی از الومینیم که میتواند استقامت خود را تادمای 052 تا 033 درجه سانتیگراد حفظ کند
whisker
U
کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com