English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
peonage U استفاده از سربازهای پیاده در خدمت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
career U شغل مدت خدمت دوران خدمت خدمت
careers U شغل مدت خدمت دوران خدمت خدمت
careering U شغل مدت خدمت دوران خدمت خدمت
careered U شغل مدت خدمت دوران خدمت خدمت
ttl U استفاده از طراحی TTL و قط عات برای پیاده سازی مدارهای منط قی و دروازه ها
thin Ethernet U شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل loaxial و اتصالات BNC و محدود به چند متری میشود
duty assignment U واگذار کردن وفیفه گماردن به خدمت تعیین محل خدمت شغل دادن
thick Ethernet U شبکه پیاده سازی شده با استفاده ازکابل Loaxial ضخیم و دستگاههای ارسال و دریافت برای اتصال کابلهای منشعب که میتواند مسافت طولانی را طی میکند
permanent U تشکیل شده از شیارهای دیسک پیاپی که از فایل جابجایی برای نرم افزار که حافظه مجازی را پیاده سازی میکند استفاده میشود مثل ویندوز ماکرو سافت
ethernet U شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
wait on U خدمت رسیدن و خدمت کردن
disembarkation U به ساحل پیاده کردن پیاده شدن از هواپیمایا ناو
temporary storage U فایل روی دیسک سخت که توسط نرم افزار برای ذخیره موقت داده یا نرم افزاری حافظه مجازی را پیاده سازی میکند مثل ویندوز ماکروسافت استفاده میشود
detrain U از قطار پیاده شدن یا پیاده کردن
grenadier U سرباز هنگ پیاده پیاده نظام
dishonorable discharge U اخراج از خدمت به علت عدم صلاحیت اخراج از خدمت
secondary landing U منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
wait upon U پیشخدمتی کردن خدمت رسیدن و خدمت کردن
collective goods U کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
overhauled U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhaul U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauling U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauls U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
interim overhaul U پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
dead time U زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود
dead freight U کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
vertical U نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
frees U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freeing U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
idlest U که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
free U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
capacities U استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
capacity U استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
idle U که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idled U که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idles U که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
freed U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
bitmap U معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و...
fourth generation computers U فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
composite demand U تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
quad U چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
quads U چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
bands U شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
band U شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
ieee U که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود
shareware U نرم افزاری که آماده استفاده است ولی وقتی که توسط کاربر استفاده شود باید به نویسنده آن مبلغی بپردازد.
duplexes U دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
duplex U دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
exerciser U وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید
joint tenants U در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
common use U مورد استفاده عمومی استفاده مشترک
PPP U که معمولا برای ارسال داده بین کامپیوتر کاربر و سرور راه دور روی اینترنت با استفاده از پروتکل شبکه Tcp/Ip استفاده میشود
wimp U نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
wimps U نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
defect skipping U روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
Hamming code U سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود
offices U خدمت
sorb U خدمت
service U خدمت
duty U خدمت
office U خدمت
serviced U خدمت
on service U سر خدمت
on duty U سر خدمت
solenoid sweep U پاک کردن مین با استفاده ازقدرت سیم پیچی مغناطیسی مین روبی با استفاده ازسلونوئید
published U 1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
publishes U 1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
publish U 1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
wire U روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
wires U روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
au pair U خدمت تهاتری
off duty U خارج از خدمت
obliging U اماده خدمت
shipmate U هم خدمت درناو
au pairs U خدمت تهاتری
service stairs U پلکان خدمت
dismissal U اخراج از خدمت
conscription U خدمت اجباری
dismissals U اخراج از خدمت
duty station U محل خدمت
service uniform U اونیفرم خدمت
shore duty U خدمت ساحل
ministers U خدمت کردن
servant U پیش خدمت
servants U پیش خدمت
to wait U خدمت رسیدن
military service U خدمت نظامی
minister U خدمت کردن
breach of duty U ترک خدمت
compulsory service U خدمت وفیفه
carded for record U از خدمت صف معاف
desertion U فرار از خدمت
desertion U ترک خدمت
be off one's duty U سر خدمت نبودن
bad conduct discharge U اخراج از خدمت
attendance U خدمت ملازمت
active federal service U خدمت کادر
while on duty U حین خدمت
national service U خدمت ملی
veteran service U خدمت سربازی
attendances U خدمت ملازمت
chancery U در ان خدمت میکند
half pay U حق انتظار خدمت
serve U در خدمت بودن
serve U خدمت کردن
on duty U درحین خدمت
one's service U خدمت یکسره
personal service U خدمت شخصی
public service U خدمت بجامعه
ready for duty U اماده خدمت
record of service U سابقه خدمت
caskets U کلاه خدمت
casket U کلاه خدمت
serve U خدمت کردن به
served U خدمت کردن
drafts U به خدمت فراخواندن
drafted U به خدمت فراخواندن
information service U خدمت اطلاعاتی
in service U به خاطر خدمت
ministrant U خدمت کننده
ministration U اداره خدمت
serves U خدمت کردن به
honorable service U خدمت با افتخار
serves U در خدمت بودن
general discharge U خاتمه خدمت
serves U خدمت کردن
served U خدمت کردن به
served U در خدمت بودن
extra duty U خدمت اضافی
sea duty U خدمت دریا
service medal U نشان خدمت
exempt from duty U معاف از خدمت
service contract U قرارداد خدمت
service obligation U تضمین خدمت
service cap U کلاه خدمت
service calls U شیپور خدمت
draft U به خدمت فراخواندن
active service U خدمت کادرثابت
oasis U یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
oases U یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
au pair U وابسته به مبادلهی خدمت
layoffs U خاتمه دادن به خدمت
i am at your service U در خدمت شما هستم
layoff U خاتمه دادن به خدمت
honorable service U خدمت افتخار امیز
liable to military service U مشمول خدمت وفیفه
au pairs U وابسته به مبادلهی خدمت
effective U سرباز اماده به خدمت
service contract U قرارداد انجام خدمت
service ribbon U لنت نشان خدمت
walking papers U ورقه خاتمه خدمت
in serving training U اموزش ضمن خدمت
inbearing U فضولانه حاضر خدمت
inbearing U ناخوانده حاضر خدمت
active duty U خدمت کادر ثابت
efective U واجدصلاحیت برای خدمت
conscientious objection U خودداری از خدمت سربازی
d. certificate U ورقه پایان خدمت
day of duty U تعداد روزهای خدمت
reenlistment U دوباره به خدمت فراخواندن
distinguished service cross U نشان خدمت ممتاز
to serve in the ranks U خدمت سربازی کردن
rota U جدول نوبت خدمت
rotas U جدول نوبت خدمت
to bear arms U خدمت نظام کردن
rewardable U جبران خدمت اجر
preservice training U کاراموزی پیش از خدمت
distinguished service cross U نشان صلیب خدمت
permanent duty station U محل خدمت دایمی
arrival U حضور در خدمت فرستی
active service U خدمت زیر پرچم
desertion U ترک خدمت کردن
service bar U مدال یا نشان خدمت
bronze service star U نشان خدمت برنزی
desert from military service U فراری از خدمت نظام
certificate of service U تصدیق نامه خدمت
gun book U دفترچه خدمت توپ
selective service U خدمت داوطلبانه نظام
arrivals U حضور در خدمت فرستی
exit interview U مصاحبه پایان خدمت
serves U خدمت ارتشی کردن
serve U خدمت ارتشی کردن
on-the-job training U آموزش ضمن خدمت
serve U خدمت انجام دادن
duty U ماموریت خدمت نگهبانی
draft order [American English] U دستور به خدمت [سربازی]
serves U خدمت انجام دادن
call-up order U دستور به خدمت [سربازی]
leave of absence U ایام ترک خدمت
rewarded U جبران خدمت اجر
rewards U جبران خدمت اجر
leaves of absence U ایام ترک خدمت
servitude U خدمت اجباری رعیتی
reward U جبران خدمت اجر
to serve in the army U درارتش خدمت کردن
military service U خدمت زیر پرچم
walking ticket U ورقه خاتمه خدمت
served U خدمت انجام دادن
military service U خدمت نظام وفیفه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com