English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 170 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
flair U استعداد خصیصه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
featured U خصیصه
feature U خصیصه
featuring U خصیصه
trait U خصیصه
traits U خصیصه
features U خصیصه
idiosyncrasies U خصیصه فردی
feature extraction U استخراج خصیصه
features U خصیصه خصوصیات
dope vector U خصیصه نما
featured U خصیصه خصوصیات
feature U خصیصه خصوصیات
options U خصیصه اختیاری
idiosyncrasy U خصیصه فردی
optional feature U خصیصه اختیاری
featuring U خصیصه خصوصیات
option U خصیصه اختیاری
program specification U خصیصه برنامه
standard feature U خصیصه متعارف
dope vector U بردار خصیصه نما
average strength U استعداد پرسنلی متوسط میانگین استعداد پرسنلی
talents U استعداد
brilliance U استعداد
amplitude U استعداد
talent U استعداد
capacity U استعداد
talented U استعداد
capacities U استعداد
cabiler U استعداد
ungifted U بی استعداد
talentless U بی استعداد
susceptivity U استعداد
simpleminded U کم استعداد
predispostion U استعداد
liability to disease U استعداد
aptness U استعداد
potentiality U استعداد
potentialities U استعداد
verve U استعداد
endowments U استعداد
gormless U کم استعداد
endowment U استعداد
inapt U بی استعداد
turns U استعداد
susceptibility U استعداد
turn U استعداد
ingenuity U استعداد
property U استعداد
aptitude U استعداد
gifted U با استعداد
aptitudes U استعداد
parted U با استعداد
capability U استعداد
geniuses U استعداد
genius U استعداد
unintelligent U بی استعداد
frost susceptibility U استعداد یخزدگی
palooka U بوکسور بی استعداد
tendencies U توجه استعداد
end strength U استعداد نهایی
division slice U استعداد لشگری
command strength U استعداد یکان
caliber U گنجایش استعداد
aptitude tests U ازمون استعداد
authorized strength U استعداد مجاز
artistic aptitude U استعداد هنری
imitativeness U استعداد تقلید
indisposedness U عدم استعداد
child prodigy U بچهبا استعداد
capable U با استعداد صلاحیتدار
war strenght U استعداد جنگی
shift U نوبتی استعداد
shifted U نوبتی استعداد
shifts U نوبتی استعداد
sconce U جمجمه استعداد
risible faculty U استعداد خنده
reproductivity U استعداد هم اوری
reproductivity U استعداد تولید
resistibility U استعداد مقاومت
occupational aptitude U استعداد شغلی
mechanical aptitude U استعداد فنی
cleverness U هوشیاری استعداد
liabilities U بدهکاری استعداد
clever U باهوش با استعداد
strengths U استعداد رزمی
aptitude test U ازمون استعداد
indisposition U عدم استعداد
indispositions U عدم استعداد
cleverer U باهوش با استعداد
arts U استعداد استادی
artistry U استعداد هنرپیشگی
art U استعداد استادی
cleverest U باهوش با استعداد
strength U استعداد رزمی
liability U بدهکاری استعداد
scholastic aptitude U استعداد تحصیلی
academic aptitude U استعداد تحصیلی
capacities U گنجایش استعداد
capacity U استعداد مقام
tendency U توجه استعداد
capability U استعداد پیشرفت
capacity U گنجایش استعداد
capacities U استعداد مقام
gifted U موید شخص با استعداد
gift U استعداد پیشکش کردن
peak strenght U حداکثر استعداد مجاز
physical aptitude test U ازمون استعداد جسمانی
gift U دارای استعداد کردن
knack U صدای شلاق استعداد
potentialize U دارای استعداد کردن
reduced strenght U حداقل استعداد جنگی
versatile U دارای استعداد و ذوق
scholastic aptitude test U ازمون استعداد تحصیلی
able با استعداد صلاحیت دار
vocational aptitude test U ازمون استعداد شغلی
the talnet of the country U مردم با استعداد کشور
talent for musics U استعداد یا ذوق موسیقی
gifts U استعداد پیشکش کردن
natural U مسلم استعداد ذاتی
habiliment U جامه استعداد فکری
allotropy U استعداد تغییر و تبدیل
naturals U مسلم استعداد ذاتی
flatlander U موج سوار کم استعداد
effective strength U استعداد رزمی موثر
potentially U با داشتن استعداد نهانی
differential aptitude tests U ازمونهای تشخیص استعداد دی ا تی
accountable strength استعداد قابل توجه
gifts U دارای استعداد کردن
attack size U استعداد وسایل درگیر در تک
accountable strength U استعداد قابل محاسبه
manpower cieling U سطح استعداد پرسنل
level of strength U میزان استعداد رزمی
level of strength U سطح استعداد رزمی
fabllibility U استعداد خطا کردن
battle bill U فهرست استعداد رزمی ناو
faculties U استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
potential U دارای استعداد نهانی پتانسیل
strengths U قدرت رزمی استعداد نفری
potentiality U عاملیت بالفعل استعداد نهانی
self rating U تعیین میزان استعداد خود
edacity U استعداد خوردن شکم پرستی
faculty U استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
personnel ceiling U سقف استعداد مجاز پرسنلی
potentialities U عاملیت بالفعل استعداد نهانی
strength U قدرت رزمی استعداد نفری
rhymester U شاعربی استعداد وکم مایه
means end capacity U استعداد درک وسیله- هدف
peace time complement U استعداد مجاز زمان صلح
Iranians have a gift of tongues. U ایرانیها استعداد زبان دارند
peace time establishment U جدول استعداد مجاز زمان صلح
seashore musical ability tests آزمون های استعداد موسیقی سیشور
minnesota clerical aptitude test U ازمون استعداد امور دفتری مینه سوتا
authorized strength of theater U استعداد مجاز صحنه عملیات از نظر پرسنلی
green thumb U استعداد و قدرت فوق العاده درپروراندن گیاهان
rimester U قافیه ساز شاعر بی استعداد وکم مایه شاعرک
one's light s U نهایت کوشش را در حدودتوانایی یا استعداد خود بعمل اوردن
it is insusceptible of change U اماده برای تغییر نسبت استعداد دگرگونی ندارد
manning level U درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
telegenic U دارای استعداد شرکت دربرنامههای تلویزیونی مناسب برای برنامه تلویزیونی
zeroed out U ازرده خارج شدن یکان رسیدن استعداد رزمی یکان به صفر
tryout U ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
complement U استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complemented U استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complementing U استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complements U استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
reduction coefficient U ضریب کاهش استعداد ضریب دیدبانی
combat power U نیروی رزمی استعداد رزمی
insusceptibility U عدم استعداد عدم تاثر
attached strength U استعداد نیروی زیر امر نیروی زیر امر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com