English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tropology U استعاره سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mysticalness U استعاره
metaphors U استعاره
figure of speech U استعاره
conceit U استعاره
torpe U استعاره
metaphor U استعاره
similes U استعاره تشابه
kenning U نوعی استعاره
trope U مجاز استعاره
conceited U غرور استعاره
simile U استعاره تشابه
metaphors U صنعت استعاره کنایه
metaphor U صنعت استعاره کنایه
simile [rhetorical figure of speech] U تشبیه [استعاره ] [گفتار لفظی]
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
individualizing U تک سازی
flection U خم سازی
flooring U کف سازی
padding U له سازی
stylization U مد سازی
individualizes U تک سازی
individualized U تک سازی
individualised U تک سازی
idolization U بت سازی
local anasthesia U سر سازی
repk lection U پر سازی
retortion U خم سازی
retortion U کج سازی
truncation U بی سر سازی
individualises U تک سازی
individualising U تک سازی
individuation U تک سازی
individualization U تک سازی
pavement U کف سازی
compaction U تو پر سازی
deflexion U خم سازی
pavements U کف سازی
bridge building U پل سازی
individualize U تک سازی
bridgework U پل سازی
humanization U مردمی سازی
fading U محو سازی
miniaturization U کوچک سازی
nationalization U ملی سازی
enrichment U غنی سازی
exclusion U محروم سازی
pacification U ارام سازی
bookbinding U کتاب سازی
insulate U عایق سازی
insulates U عایق سازی
insulating U عایق سازی
substructures U زیر سازی
neutralization U خنثی سازی
substructure U زیر سازی
industrialization U صنعتی سازی
latticing U شبکه سازی
levigation U نرم سازی
machine building U ماشین سازی
machicolation U مزغل سازی
illuminations U روشن سازی
illumination U روشن سازی
metabolic U سوخت و سازی
secretion U پنهان سازی
synchronizing U همزمان سازی
integration U مجتمع سازی
cooling U خنک سازی
doping U ناخالص سازی
mythopoetic U اساطیر سازی
liquefaction U ابگونه سازی
magnifcation U بزرگ سازی
brewing U ابجو سازی
incavation U پوک سازی
irksomeness U کسل سازی
inceration U موم سازی
manifestation U اشکار سازی
invalidation U باطل سازی
inurement U معتاد سازی
intensification U پر قوت سازی
inspissation U غلیظ سازی
inculcation U جایگیر سازی
refreshments U تازه سازی
infuriation U خشمگین سازی
refreshment U تازه سازی
inflexion U خم سازی خمیدگی
inebriation U مست سازی
strangling U خفه سازی
floors U کف سازی کردن
individualization U منفرد سازی
irreticence U فاش سازی
impregnation U ابستن سازی
wearisomeness U کسل سازی
neutralization U بی اثر سازی
lapidification U سنگ سازی
equating U هم ارز سازی
reclamation U اباد سازی
bedding U ثابت سازی
bedding U محکم سازی
bedding U کف سازی بسترسازی
beautification U زیبا سازی
lapidation U سنگسار سازی
landscape painting U منظره سازی
fitting U جفت سازی
lancination U پاره سازی
formulation U قاعده سازی
seduction U گمراه سازی
lancination U مجروح سازی
lamponery U هجونامه سازی
individualization U فرد سازی
malting U مالت سازی
nonlinear optimization U بهینه سازی
forgery U سند سازی
forgeries U صورت سازی
forgeries U سند سازی
solutions U چاره سازی
solution U چاره سازی
forgery U صورت سازی
discolourment U بدرنگ سازی
obliteration U پاک سازی
obscuration U تیره سازی
reductions U ساده سازی
reduction U ساده سازی
ostosis U استخوان سازی
roofing U سقف سازی
implementation U پیاده سازی
optimality U بهینه سازی
optimization U بهینه سازی
stripping U برهنه سازی
panel work U تنکه سازی
paneling U قاب سازی
panification U نان سازی
paralysation U فلج سازی
paralyzation U فلج سازی
pattern making U نمونه سازی
pattern making U مدل سازی
pedogenesis U جلگه سازی
peneplanation U دشت سازی
vaporization U بخار سازی
paling U نرده سازی
extinction U خاموش سازی
optimize U بهینه سازی
optometry U عینک سازی
curtailment U کوتاه سازی
mutilation U معیوب سازی
separating U جدا سازی
abbreviations U کوته سازی
abbreviation U کوته سازی
replacements U جانشین سازی
replacement U جانشین سازی
overconditioning U پرشرطی سازی
oblieration U پاک سازی
relocation U جابجا سازی
milling U ارد سازی
microminiaturization U ریز سازی
wording U عبارت سازی
microsoft U بهنگام سازی
minimalization U کمینه سازی
minimization U کمینه سازی
miseenscene U صحنه سازی
modeller U قالب سازی
mortar mixing U ملات سازی
oscillations U نوسان سازی
oscillation U نوسان سازی
packing U فشرده سازی
displacement U جانشین سازی
depletion U تهی سازی
assimilation U همگون سازی
assimilation U درون سازی
manumission U ازاد سازی
smoothing U صاف سازی
arching U طاق سازی
materialization U مادی سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com