Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
strategic
U
استراتژیکی مربوط به خط مشیهای سیاسی واقتصادی و نظامی و روانی وجغرافیایی یا ملی کشور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
strategies
U
خط مشی نظامی و سیاسی و اقتصادی واجتماعی یا ملی کشور
strategy
U
خط مشی نظامی و سیاسی و اقتصادی واجتماعی یا ملی کشور
satellite
U
ماهواره اقمار یک کشور یا کشورهای وابسته سیاسی و نظامی
satellites
U
ماهواره اقمار یک کشور یا کشورهای وابسته سیاسی و نظامی
depression
U
کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
depressions
U
کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
self determination
U
استقلال سیاسی یک ملت و عدم تاثیرنیروهای خارجی درتصمیمات و روشهای سیاسی و اقتصادی و نظامی واجتماعی ان
ideology
U
روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
ideologies
U
روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
immunity
U
مصونیت سیاسی مصونیت دیپلماسی عدم تبعیت مامور سیاسی خارجی ازمقررات قانونی کشور مرسل الیه است
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
politico military
U
امور سیاسی نظامی
politico military
U
عملیات سیاسی نظامی
subversion
U
نابود کردن قدرت یک حکومت ازنظرنظامی اقتصادی روانی فرهنگی سیاسی و اجتماعی
counter force
U
نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
state of the realm
U
طبقات اجتماعی یا سیاسی کشور
geopolitics
U
درمشی سیاسی و سیاست خارجی کشور
persona grata
U
نماینده سیاسی مورد قبول کشور دیگر
national strategy
U
مجموعه تدابیر سیاسی اقتصادی اجتماعی و نظامی ملی
subversive
U
مربوط به براندازی حکومتها از نظر سیاسی اقتصادی
subversives
U
مربوط به براندازی حکومتها از نظر سیاسی اقتصادی
trunkair route
U
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
policy of contianment
U
سیاست بازدارندگی اعمال سیاستی که باعث تحدید و توقف اقدامات سیاسی کشور دیگری بشود
abyssinian
U
مربوط به کشور Abyssinia اهل حبشه
national command
U
یکان یا قسمت نظامی مربوط به هر ملت در عملیات چندکشور
expandsionism
U
اعتقاد به لزوم بسط اراضی کشور از طریق اعمال قدرت نظامی یااقتصادی یا هر وسیله دیگر
north atlantic treaty organization (nato
U
پیمانی که در 9491 باشرکت 51 کشور به وجود امدو هدف ان در واقع مقابله نظامی با پیمان ورشو وبلوک شرق است
combined staff
U
ستاد مختلط ستاد متشکل از پرسنل نظامی چند کشور در عملیات
psychological
U
عملیات روانی مربوط به روانشناسی روانشناسی
socioeconomic
U
اجتماعی واقتصادی
fret
U
[نقشه پیچ در پیچ در حاشیه با استفاده از خطوط افقی و عمودی با زوایای ۹۰ درجه و مربوط به کشور چین]
underprivileged
U
محروم از مزایای اجتماعی واقتصادی
republics
U
حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republic
U
حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
apolitical
U
دارای شخصیت غیر سیاسی بی علاقه بامور سیاسی
cadastral map
U
نقشه استراتژیکی
reprisals
U
در معنی سیاسی یکی از وسایلی است که دولتهابرای مجبور کردن طرف به حل مسالمت امیز اختلافات به ان متوسل می شوند در این حالت هر دولت روشها واعمال ممکنه را به استثناء عملیات نظامی برای وادارکردن طرف به تسلیم به نظرخود به کار می برد
reprisal
U
در معنی سیاسی یکی از وسایلی است که دولتهابرای مجبور کردن طرف به حل مسالمت امیز اختلافات به ان متوسل می شوند در این حالت هر دولت روشها واعمال ممکنه را به استثناء عملیات نظامی برای وادارکردن طرف به تسلیم به نظرخود به کار می برد
air strategical command
U
فرماندهی استراتژیکی هوایی
joint strategic objectives
U
هدفهای مشترک استراتژیکی
militarism
U
روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
political ties
U
هم بستگیهای سیاسی وابستگیهای سیاسی اتحادسیاسی
strategic concept
U
تدبیر یا خط مشی عملیات استراتژیکی یا ملی
politics
U
علم سیاسی امور سیاسی
political circles
U
محافل سیاسی دوایر سیاسی
stratofortress
U
نوعی هواپیمای قاره پیمای استراتژیکی بمب افکن 8موتوره
judge advocate
U
دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
facing
U
یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facings
U
یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
manoeuvred
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal command
U
فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
maneuvres
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvred
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvring
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
Burundi
U
کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession
U
تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
extradited
U
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradite
U
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extraditing
U
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradites
U
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
terminal
U
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminals
U
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
rank and file
U
صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
contiguous zone
U
منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
provincialism
U
اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
reestablishment of diplomatic relations
U
برقراری مجدد روابط سیاسی اعاده روابط سیاسی
innocent passage
U
مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
politic
U
سیاسی نماینده سیاسی
phantom order
U
قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military government
U
حکومت نظامی فرمانداری نظامی
military channel
U
چانل نظامی مجرای نظامی
hustler
U
بمب افکن استراتژیکی قابل حمل بمب اتمی که با چهارموتور جت مجهز است
hustlers
U
بمب افکن استراتژیکی قابل حمل بمب اتمی که با چهارموتور جت مجهز است
letter of recall
U
نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
floral design
U
طرح گل و بته
[قدیمی ترین فرش بافته شده با این طرح مربوط به قرن هجدهم میلادی در منطقه قفقاز روسیه می باشد. این طرح به گونه های مختلف بافته شده و ریشه در فرهنگ کشور دارد مثل گل لاله در فرش ترکیه.]
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
military impedimenta
U
شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
army terminals
U
باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
nonaligned
U
کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
isonomy
U
برابری در حقوق سیاسی برابری سیاسی
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
country cover diagram
U
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
facility
U
روانی
psychological
U
روانی
liquid limit
U
حد روانی
mental
U
روانی
psychical
U
روانی
freedom
U
روانی
fluency
U
روانی
mellifluence
U
روانی
freedoms
U
روانی
flow
U
روانی
psychic
U
روانی
yield point
U
حد روانی
flowed
U
روانی
flows
U
روانی
subversive
U
روانی
volubility
U
روانی
fluidity
U
روانی
subversives
U
روانی
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
hand salute
U
سلام نظامی دادن سلام نظامی
court martial
U
محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
martial law
U
مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
psychognosis
U
شناخت روانی
mental economy
U
اقتصاد روانی
psychic trauma
U
اسیب روانی
psychomotor
U
روانی- حرکتی
psychological space
U
فضای روانی
mental derangement
U
اشفتگی روانی
psychopharmacology
U
داروشناسی روانی
neuroses
U
اختلال روانی
mental health
U
بهداشت روانی
mental examination
U
معاینه روانی
psychosurgery
U
جراحی روانی
psychopathy
U
معالجه روانی
psychodiagnosis
U
تشخیص روانی
psychogenesis
U
پدیدایی روانی
psychopathy
U
اختلالات روانی
psychopaysical
U
روانی- فیزیکی
mental conflict
U
تعارض روانی
psychograph
U
نمودار روانی
psycholepsis
U
افت روانی
psychiatric disorder
U
اختلال روانی
psychological field
U
میدان روانی
psychological factors
U
عوامل روانی
mental illness
U
بیماری روانی
psychopaths
U
بیمار روانی
mental disease
U
بیماری روانی
psychological environment
U
محیط روانی
mental disturbance
U
اختلال روانی
neurosis
U
اختلال روانی
psychological operations
U
عملیات روانی
psychological scale
U
مقیاس روانی
stressing
U
فشار روانی
psycholepsy
U
افت روانی
mental disorder
U
بیماری روانی
psyho
U
بیمار روانی
mental disorder
U
اختلال روانی
psychopath
U
بیمار روانی
psychosocial
U
روانی- اجتماعی
stresses
U
فشار روانی
psychosexual
U
روانی- جنسی
stress
U
فشار روانی
gift of the gab
U
روانی زبان
psychological warfare
U
جنگ روانی
fluidity
U
روانی بیان
psychiatry
U
پزشکی روانی
psychological test
U
ازمون روانی
mental test
U
ازمون روانی
physical psychological
U
تنی- روانی
physical psychological
U
جسمی- روانی
mental status
U
وضع روانی
playing the man
U
بازی روانی
psychotic
U
بیمار روانی
complex
U
عقده روانی
intrapsychic
U
درون روانی
neurasthenia
U
خسته روانی
psychotherapy
U
درمان روانی
cathexis
U
انرژی روانی
complexes
U
عقده روانی
nervous breakdowns
U
بحران روانی
nervous breakdowns
U
فروباشی روانی
nervous breakdown
U
بحران روانی
nervous breakdown
U
فروباشی روانی
moods
U
وضع روانی
mood
U
وضع روانی
mentally
U
از نظر روانی
sanity
U
سلامت روانی
cathexis
U
نیروگذاری روانی
cathexis
U
تمرکز روانی
psychosis
U
بیماری روانی
flow
U
روانی سلاست
flowed
U
روانی سلاست
mental health
U
سلامت روانی
psychoanalysis
U
تحلیل روانی
psychasthenia
U
ضعف روانی
sociopsychological
U
اجتماعی- روانی
psychiatric hospital
U
بیمارستان روانی
psychiatric nurse
U
پرستار روانی
psychiatric social work
U
مددکاری روانی
psychic apparatus
U
دستگاه روانی
psychic blindness
U
نابینایی روانی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com