English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
skeleton U استخوان بندی ساختمان
skeletons U استخوان بندی ساختمان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
anatomies U ساختمان استخوان بندی
anatomy U ساختمان استخوان بندی
carcase U استخوان بندی اسکلت ساختمان
structural joints U درزهای استخوان بندی ساختمان
nerve bundle U دسته ای از رشته عصبی [ساختمان استخوان بندی ]
nerve fascicle U دسته ای از رشته عصبی [ساختمان استخوان بندی ]
cingulum U دسته ای از رشته عصبی در مغز [ساختمان استخوان بندی ]
cingulum bundle U دسته ای از رشته عصبی در مغز [ساختمان استخوان بندی ]
Other Matches
skeleton U استخوان بندی
skeletons U استخوان بندی
structure U استخوان بندی
structures U استخوان بندی
structuring U استخوان بندی
carcass U استخوان بندی
framework U استخوان بندی
carcasses U استخوان بندی
carcse U استخوان بندی
carcass U استخوان بندی
skelton U استخوان بندی
carcases U استخوان بندی
frameworks U استخوان بندی
corallite U استخوان بندی مرجانی
exo skeleton U استخوان بندی برونی
skeletal U وابسته به استخوان بندی
frame U استاتور استخوان بندی
exoskeleton U استخوان بندی خارجی
force structure U استخوان بندی یکان
skeletal U مربوط به استخوان بندی
joint of the foot U قوزک پا [استخوان بندی]
ankle joint U قوزک پا [استخوان بندی]
joint of the foot U قوزک [استخوان بندی]
ankle joint U قوزک [استخوان بندی]
bones U استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
skeletonize U بشکل استخوان بندی دراوردن
boned U استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
endoskeleton U استخوان بندی درونی حیوان
bone U استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
boning U استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
framework U استخوان بندی قالب چهار دیواری
frameworks U استخوان بندی قالب چهار دیواری
polyzoarium U کلنی مرجانی یا استخوان بندی حافظ ان
hyprostosis U رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
structural steel work U اسکلت بندی فلزی ساختمان
biosystematic U مربوط به رده بندی موجودات از روی ساختمان یاختههای انان
knee brace U پشت بندی که جهت مقاومت ساختمان درمقابل فشار ناشی از بادبسته میشود
building system U اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
putlog U تیر وتخته روی تخته بندی ساختمان که معماران پا روی ان میگذارند کف چوب بست
putlock U تیر وتخته روی تخته بندی ساختمان که معماران پا روی ان میگذارند کف چوب بست
green stick U شکستگی استخوان درکودکان بدان گونه که یک سوی استخوان شکسته سو
osteotomy U برش استخوان و جداکردن و خارج کردن قسمتی از استخوان
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
syynostosis U ترکیب دو استخوان وتکمیل استخوان واحدی
astragalus U استخوان قوزک یا اشتالنگ استخوان کعب
zygoma U استخوان قوس وجنه استخوان گونه
condyle U مهره استخوان- برامدگی استخوان
periosteum U پوشش استخوان ضریع استخوان
ischium U استخوان ورک استخوان نشیمنگاهی
angle-post U [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer U فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
dependency U [قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
gigantic building U ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
coach-house U ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
building enterprise U مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
civil engineering contractor U مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
enterprise network U شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
occiput U استخوان قمحدوه استخوان پس سر
constructional feature U ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
rotunda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
foundation soil U شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
rotonda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
double shell constraction U ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
rotundas U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
block structure U ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
vomer U استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear U نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
word warp U فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
telescopic U دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
lineament U طرح بندی صورت بندی
lineaments U طرح بندی صورت بندی
classifications U طبقه بندی رده بندی
wording U جمله بندی کلمه بندی
laggin U اب بندی کردن اب بندی ناوها
classification U طبقه بندی رده بندی
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
construction batalion U گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification U از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
line astern U صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
black designation U علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
bones U استخوان
boned U استخوان
fleshy U بی استخوان
natchbone U استخوان
boning U استخوان
jawbones U استخوان فک
jawbone U استخوان فک
fleshier U بی استخوان
tarsus U استخوان مچ پا
fleshiest U بی استخوان
bone U استخوان
boneless U بی استخوان
ossicle U استخوان چه
osteotome U استخوان بر
transparent U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
palating U استخوان کام
malleolus U استخوان غوزک
the humeral bone U استخوان بازو
malar bone U استخوان گونه
ossific U استخوان ساز
hyperostosis U برامدگی استخوان
luxation U در رفتگی استخوان
malleus U استخوان چکشی
stirrup U استخوان رکابی
stirrups U استخوان رکابی
raspatory U استخوان ساب
merrythought U استخوان جناغ
maxillary bone U استخوان ارواره
To set a bone. U استخوان جا انداختن
raspatory U استخوان تراش
parietal U استخوان اهیانه
pubis U استخوان شرمگاه
huckle bone U استخوان چاربند
huckle bone U استخوان لگن
humeeerus U استخوان بازو
humeeerus U استخوان عضد
osteogenesis U تشکیل استخوان
ilium U استخوان حرقفی
shacklebone U استخوان قاپ
hammer U استخوان چکشی
bony U استخوان دار
boney U استخوان دار
hammered U استخوان چکشی
innominate bone U استخوان بی نام
hammers U استخوان چکشی
wishbones U استخوان جناق
wishbone U استخوان جناق
osteoid U استخوان وار
kneepan U استخوان کشگک
osteologist U استخوان شناس
illium U استخوان حرقفی
incus U استخوان سندانی
rickets U نرمی استخوان استخوان نرمی
the humeral bone U استخوان عضد
ostosis U استخوان سازی
osteomalacia U ملاست استخوان
osteomalacia U نرمی استخوان
knucklebone U استخوان قوزک
osteoma U ورم استخوان
osteology U استخوان شناسی
osteography U شرح استخوان ها
exostosis U برامدگی استخوان
os pubis U استخوان شرمگاه
thigh bone U استخوان ران
thighbone U استخوان ران
frontal bone U استخوان پیشانی
ossification U تشکیل استخوان
spillikin U ریزه استخوان
jawbones U استخوان ارواره
fracturing U شکستگی استخوان
fractures U شکستگی استخوان
osteal U شبیه استخوان
fractured U شکستگی استخوان
epiphysis U شاخ استخوان
stapes U استخوان رکابی
fish bone U استخوان ماهی
foot bone U خرده استخوان پا
hyoid bone U استخوان لامی
stirrup bone ;stirrup bone U استخوان رکابی
orthopedics U جراحی استخوان
ethmoid U استخوان پرویزنی
talus U استخوان قاپ
tarsometatarsus U استخوان مچ پاواستخوان کف پا
ethmoid U استخوان غربالی
shacklebone U استخوان مچ دست
temporal bone U استخوان گیجگاه
fracture U شکستگی استخوان
kneecaps U استخوان کشگک
kneecap U استخوان کشگک
navicular bone U استخوان زورقی
marrows U مغز استخوان
marrow U مغز استخوان
bone marrow U مغز استخوان
sacrum U استخوان خاجی
reckets U ملاست استخوان
reckets U استخوان نرمی
reckets U نرمی استخوان
osteogenesis U پیدایش استخوان
bonemeal U آرد استخوان
bonemeal U استخوان کوبیده
occipital bone U استخوان قمحدوه
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com