English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
exoskeleton U استخوان بندی خارجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
carcass U استخوان بندی
framework U استخوان بندی
carcass U استخوان بندی
skeletons U استخوان بندی
skelton U استخوان بندی
carcases U استخوان بندی
carcasses U استخوان بندی
structure U استخوان بندی
structures U استخوان بندی
skeleton U استخوان بندی
structuring U استخوان بندی
frameworks U استخوان بندی
carcse U استخوان بندی
force structure U استخوان بندی یکان
skeletal U وابسته به استخوان بندی
skeletal U مربوط به استخوان بندی
skeleton U استخوان بندی ساختمان
skeletons U استخوان بندی ساختمان
exo skeleton U استخوان بندی برونی
frame U استاتور استخوان بندی
anatomies U ساختمان استخوان بندی
corallite U استخوان بندی مرجانی
ankle joint U قوزک [استخوان بندی]
joint of the foot U قوزک پا [استخوان بندی]
ankle joint U قوزک پا [استخوان بندی]
joint of the foot U قوزک [استخوان بندی]
anatomy U ساختمان استخوان بندی
structural joints U درزهای استخوان بندی ساختمان
boning U استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
bones U استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
boned U استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
bone U استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
endoskeleton U استخوان بندی درونی حیوان
skeletonize U بشکل استخوان بندی دراوردن
carcase U استخوان بندی اسکلت ساختمان
polyzoarium U کلنی مرجانی یا استخوان بندی حافظ ان
frameworks U استخوان بندی قالب چهار دیواری
framework U استخوان بندی قالب چهار دیواری
rationing of foreign exchange U جیره بندی ارز خارجی
nerve fascicle U دسته ای از رشته عصبی [ساختمان استخوان بندی ]
nerve bundle U دسته ای از رشته عصبی [ساختمان استخوان بندی ]
hyprostosis U رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
cingulum U دسته ای از رشته عصبی در مغز [ساختمان استخوان بندی ]
cingulum bundle U دسته ای از رشته عصبی در مغز [ساختمان استخوان بندی ]
positive externalities U صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
green stick U شکستگی استخوان درکودکان بدان گونه که یک سوی استخوان شکسته سو
osteotomy U برش استخوان و جداکردن و خارج کردن قسمتی از استخوان
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
zygoma U استخوان قوس وجنه استخوان گونه
astragalus U استخوان قوزک یا اشتالنگ استخوان کعب
syynostosis U ترکیب دو استخوان وتکمیل استخوان واحدی
exterior angle U زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
external symbol dictionary U فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
impurity U جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
periosteum U پوشش استخوان ضریع استخوان
condyle U مهره استخوان- برامدگی استخوان
ischium U استخوان ورک استخوان نشیمنگاهی
foreign exchange U پول خارجی ارز خارجی
outwork U استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
occiput U استخوان قمحدوه استخوان پس سر
wilson U پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies U عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
vomer U استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
exchanged stabilization fund U مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
word warp U فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
telescopic U دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
lineament U طرح بندی صورت بندی
classifications U طبقه بندی رده بندی
lineaments U طرح بندی صورت بندی
laggin U اب بندی کردن اب بندی ناوها
classification U طبقه بندی رده بندی
wording U جمله بندی کلمه بندی
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
line astern U صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification U از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation U علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
back berm U سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
boned U استخوان
osteotome U استخوان بر
tarsus U استخوان مچ پا
ossicle U استخوان چه
bone U استخوان
natchbone U استخوان
fleshier U بی استخوان
jawbones U استخوان فک
jawbone U استخوان فک
boneless U بی استخوان
bones U استخوان
fleshiest U بی استخوان
fleshy U بی استخوان
boning U استخوان
transparent U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
shacklebone U استخوان مچ دست
bony U استخوان دار
raspatory U استخوان تراش
innominate bone U استخوان بی نام
parietal U استخوان اهیانه
palating U استخوان کام
wishbones U استخوان جناق
spillikin U ریزه استخوان
humeri U استخوان بازو
stirrup U استخوان رکابی
shacklebone U استخوان قاپ
reckets U استخوان نرمی
stirrups U استخوان رکابی
reckets U نرمی استخوان
pubis U استخوان شرمگاه
kneepan U استخوان کشگک
boney U استخوان دار
reckets U ملاست استخوان
To set a bone. U استخوان جا انداختن
hyoid bone U استخوان لامی
the humeral bone U استخوان عضد
humeeerus U استخوان عضد
xyster U استخوان تراش
scaular U استخوان شانه
humeeerus U استخوان بازو
patellae U استخوان کشکک
patella U استخوان کشکک
huckle bone U استخوان لگن
hyperostosis U برامدگی استخوان
scalping iron U استخوان تراش
wishbone U استخوان جناق
incus U استخوان سندانی
illium U استخوان حرقفی
ilium U استخوان حرقفی
raspatory U استخوان ساب
scroll bone U استخوان فرفرهای
the humeral bone U استخوان بازو
sacrum U استخوان خاجی
huckle bone U استخوان چاربند
fracture U شکستگی استخوان
osteography U شرح استخوان ها
ungual bone U استخوان ناخنی
osteomalacia U نرمی استخوان
osteomalacia U ملاست استخوان
hulking U درشت استخوان
osteoid U استخوان وار
caries U پوسیدگی استخوان
orthopedics U جراحی استخوان
occipital bone U استخوان قمحدوه
zygomatic U استخوان گونه
bonemeal U گرد استخوان
bonemeal U استخوان کوبیده
bonemeal U آرد استخوان
navicular bone U استخوان زورقی
osteoma U ورم استخوان
osteology U استخوان شناسی
osteogenesis U تشکیل استخوان
talus U استخوان قاپ
osteogenesis U پیدایش استخوان
tarsometatarsus U استخوان مچ پاواستخوان کف پا
temporal bone U استخوان گیجگاه
osteitis U اماس استخوان
osteologist U استخوان شناس
thigh bone U استخوان ران
thighbone U استخوان ران
osteal U شبیه استخوان
ossific U استخوان ساز
os pubis U استخوان شرمگاه
anvils U استخوان سندانی
rickety U نرم استخوان
skull and crossbones U جمجمه و دو استخوان
fractured U شکستگی استخوان
anvil U استخوان سندانی
kneecaps U استخوان کشگک
kneecap U استخوان کشگک
hammers U استخوان چکشی
ossification U تشکیل استخوان
knucklebone U استخوان قوزک
stirrup bone ;stirrup bone U استخوان رکابی
stapes U استخوان رکابی
marrows U مغز استخوان
marrow U مغز استخوان
fractures U شکستگی استخوان
fracturing U شکستگی استخوان
merrythought U استخوان جناغ
maxillary bone U استخوان ارواره
malleus U استخوان چکشی
ostosis U استخوان سازی
malleolus U استخوان غوزک
malar bone U استخوان گونه
luxation U در رفتگی استخوان
osteitis U ورم استخوان
jawbones U استخوان ارواره
jawbone U استخوان ارواره
hammer U استخوان چکشی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com