English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 150 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tensile strength U استحکام کششی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
insulation strength U استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
reserve factor U نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
tension member U میله کششی عضو کششی
draw bridge U پل کششی
towed U کششی
wheeled U کششی
gravitative U کششی
tensile U کششی
tensorial U کششی
tensional U کششی
tensile force U نیروی کششی
tensile load U بار کششی
resistance to tensile U مقاومت کششی
tension load U بار کششی
pull device U عامل کششی
stretching vibration U ارتعاش کششی
lift pump U تلمبه کششی
drag force U نیروی کششی
drag link U اتصال کششی
drag loading U فشار کششی
drag roll U غلطک کششی
deadweight U فرفیت کششی
draw hook U قلاب کششی
draw punch U منگنه کششی
drawing die U ماتریس کششی
drawing die U حدیده کششی
drawing press U پرس کششی
tensile resistance U مقاومت کششی
tensile strength U مقاومت کششی
resistance to tensile U تاب کششی
tensile stress U تنش کششی
tension member U قطعه کششی
tensile test U ازمایش کششی
tensile test U ازمون کششی
tensile zone U منطقه کششی
tension field U میدان کششی
tensile stress U خستگی کششی
tension flange U عضو کششی
tensile strength U تاب کششی
tensile strength U توان کششی
track tension U کششی شنی
towed artillery U توپخانه کششی
crank press U پرس کششی اهرم
tensile test specimen U نمونه ازمون کششی
drawing mill U دستگاه نورد کششی
tensile test piece U نمونه ازمون کششی
firing pull device U ماسوره کششی مین
double action cam drawing press U پرس کششی دو واکنشی
tensile stress U تنش کششی مجاز
double action drawing press U پرس کششی دوکاره
towed U توپخانه کششی حمل شونده به وسیله یدک کش
instable U بی استحکام
ridge bone U استحکام
rigidification U استحکام
solidification U استحکام
strenght U استحکام
formidableness U استحکام
fortification U استحکام
fortifications U استحکام
reinforcement U استحکام
consistent U استحکام
solidity U استحکام
rigidity U استحکام
consistency U استحکام
substance U استحکام
substances U استحکام
strengths U استحکام
backbones U استحکام
backbone U استحکام
consistence U استحکام
resistance U استحکام
staying power U استحکام
strength U استحکام
strength ratio U نسبت استحکام
strength properties U خصوصیات استحکام
knot strength U استحکام گره
stableness U استواری استحکام
solidification U انجماد استحکام
fillers U میله استحکام
structrual stability U استحکام ساختمانی
filler U میله استحکام
consistency U ثبات استحکام
torsional strength U استحکام پیچشی
gritting U استحکام نخاله
granite U سختی استحکام
consolidation U استحکام تحکیم
stability U استحکام مقاومت
stability U استواری استحکام
grit U استحکام نخاله
gritted U استحکام نخاله
impact strength U استحکام ضربهای
impact strength U استحکام برخورد
hot strength U استحکام گرمایی
high temperature strength U استحکام حرارتی
buckling strength U استحکام خمشی
transverse bending strength U استحکام خمشی
dielectric strength U استحکام شکست
fortifiable U قابل استحکام
coefficient of consolidation U ضریب استحکام
formidability U استحکام بزرگی
cube commpression strenght U استحکام ریشهای
crimping groove U شیار استحکام
compression strength U استحکام فشاری
consistence U ثبات استحکام
initial strength U استحکام اولیه
fatigue strength U استحکام خستگی
disruptive strength U استحکام انقطاع
dielectric strength U استحکام دی الکتریک
gussets U بست استحکام خرپاها
torsional fatigue strength U استحکام فرسودگی پیچشی
torsional rigidity U استحکام در مقابل پیچش
artificial aging U افزایش استحکام الومینیوم
ultimate strength U مقاومت یا استحکام نهایی
gusset U بست استحکام خرپاها
tracking resistance U استحکام جریان خزشی
intrinsic fatigue strength U استحکام فرسودگی ذاتی
izod impact strength U استحکام ضربه ایزوتوپ
high strength steel U فولاد با استحکام عالی
high strength cast iron U چدن با استحکام عالی
thermostability U قابلیت استحکام در مقابل حرارت
epaulement U استحکام موقتی جناحی مترس
serigraphy U ازمایش استحکام تار ابریشم
serigraph U استحکام سنج تار ابریشم
mauler U نوعی موشک هدایت شونده باسکوی خود کششی مخصوص پدافند هوایی
lift wire U سیم هایی که بار کششی حاصل از ایجاد نیروی برای بال را متحمل میشوند
lift strut U پایه هایی که بار کششی حاصل از ایجاد نیروی برای بال را متحمل میشوند
ultimate tensile strength U حد نهایی کشش و استحکام نخ [قبل از پاره شدن]
compound bending U خمشی که دران لنگر پیچشی صفر بوده وتنشهای عمودی کششی وفشاری فاهر میشوند
extensibility U کیفیتی که اجازه میدهد بتن بدون ترک خوردن تغییر شکل کششی راتحمل کند
stringer U قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
stringers U قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
breastwork U استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
beef up U افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
overcasting U شیرازه بافی [جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
edge finish U شیرازه بافی [جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
counter fert U دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
box beam wing U نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال
bending fatigue strength U مقاومت تناوبی خمش استحکام استانه خمش
frangible bullet U گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
over stretched wrap U نخ چله بیش از حد کشیده شده [این حالت باعث کاهش استحکام نخ چله و همچنین کج بافی در فرش می گردد.]
whisker U کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
Mercerization U مرسیزاسیون [این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.]
strain hadening U سخت گردانی کششی سخت گردانی تغییر بعدی
sizing U آهارزنی [گاه جهت استحکام و یکنواختی نخ های تار، قبل از چله کشی آنها را با نشاسته و چسب شستشو می دهند. اینکار در پارچه بافی مرسوم است ولی در بافت فرش نیز استفاد می شود.]
Nomatic rugs U قالی های عشایری و قشقایی [این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.]
retardation U [افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
impluse level U سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
cold strength U استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
strain hardenability U قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com