English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 106 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
grit U استحکام نخاله
gritted U استحکام نخاله
gritting U استحکام نخاله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
insulation strength U استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
reserve factor U نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
bran U نخاله
grounds U نخاله
gravel U نخاله
oddest U نخاله
odder U نخاله
odd U نخاله
siftings U نخاله
misfit U ناجور نخاله
screenings U نخاله سنگ
waste lime U نخاله اهک
misfits U ناجور نخاله
floss U نخاله ابریشم
substances U استحکام
substance U استحکام
rigidity U استحکام
consistency U استحکام
reinforcement U استحکام
consistence U استحکام
strenght U استحکام
solidification U استحکام
rigidification U استحکام
ridge bone U استحکام
instable U بی استحکام
formidableness U استحکام
backbones U استحکام
backbone U استحکام
strength U استحکام
staying power U استحکام
fortification U استحکام
consistent U استحکام
solidity U استحکام
resistance U استحکام
strengths U استحکام
fortifications U استحکام
formidability U استحکام بزرگی
fatigue strength U استحکام خستگی
fortifiable U قابل استحکام
solidification U انجماد استحکام
tensile strength U استحکام کششی
granite U سختی استحکام
structrual stability U استحکام ساختمانی
impact strength U استحکام برخورد
strength ratio U نسبت استحکام
strength properties U خصوصیات استحکام
initial strength U استحکام اولیه
high temperature strength U استحکام حرارتی
stableness U استواری استحکام
impact strength U استحکام ضربهای
disruptive strength U استحکام انقطاع
torsional strength U استحکام پیچشی
hot strength U استحکام گرمایی
knot strength U استحکام گره
filler U میله استحکام
fillers U میله استحکام
stability U استواری استحکام
consistency U ثبات استحکام
stability U استحکام مقاومت
consolidation U استحکام تحکیم
buckling strength U استحکام خمشی
transverse bending strength U استحکام خمشی
coefficient of consolidation U ضریب استحکام
dielectric strength U استحکام دی الکتریک
dielectric strength U استحکام شکست
compression strength U استحکام فشاری
consistence U ثبات استحکام
cube commpression strenght U استحکام ریشهای
crimping groove U شیار استحکام
torsional fatigue strength U استحکام فرسودگی پیچشی
torsional rigidity U استحکام در مقابل پیچش
tracking resistance U استحکام جریان خزشی
gusset U بست استحکام خرپاها
high strength steel U فولاد با استحکام عالی
artificial aging U افزایش استحکام الومینیوم
gussets U بست استحکام خرپاها
izod impact strength U استحکام ضربه ایزوتوپ
intrinsic fatigue strength U استحکام فرسودگی ذاتی
ultimate strength U مقاومت یا استحکام نهایی
high strength cast iron U چدن با استحکام عالی
epaulement U استحکام موقتی جناحی مترس
thermostability U قابلیت استحکام در مقابل حرارت
serigraphy U ازمایش استحکام تار ابریشم
serigraph U استحکام سنج تار ابریشم
ultimate tensile strength U حد نهایی کشش و استحکام نخ [قبل از پاره شدن]
stringers U قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
stringer U قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
breastwork U استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
beef up U افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
overcasting U شیرازه بافی [جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
edge finish U شیرازه بافی [جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
counter fert U دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
box beam wing U نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال
frangible bullet U گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
bending fatigue strength U مقاومت تناوبی خمش استحکام استانه خمش
over stretched wrap U نخ چله بیش از حد کشیده شده [این حالت باعث کاهش استحکام نخ چله و همچنین کج بافی در فرش می گردد.]
whisker U کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
Mercerization U مرسیزاسیون [این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.]
sizing U آهارزنی [گاه جهت استحکام و یکنواختی نخ های تار، قبل از چله کشی آنها را با نشاسته و چسب شستشو می دهند. اینکار در پارچه بافی مرسوم است ولی در بافت فرش نیز استفاد می شود.]
Nomatic rugs U قالی های عشایری و قشقایی [این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.]
retardation U [افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
cold strength U استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
impluse level U سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com