English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
torsional rigidity U استحکام در مقابل پیچش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
thermostability U قابلیت استحکام در مقابل حرارت
insulation strength U استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
reserve factor U نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
deflection U پیچش
deflections U پیچش
torsion U پیچش
backing off U پس پیچش
buckling U پیچش
ten smus U پیچش
intortion U پیچش
intorsion U پیچش
curvature U پیچش
resonantly U با پیچش و ارتعاش
wrested U چرخش پیچش
wrest U چرخش پیچش
wresting U چرخش پیچش
number of threads U تعداد پیچش ها
wrests U چرخش پیچش
lock torque U قفل پیچش
torsion dynamometer U پیچش سنج
geometric twist U پیچش هندسی
torsion modulus U مدول پیچش
torsion recorder U ضباط پیچش
deflexion U انحراف پیچش
torsion test U ازمایش پیچش
torsion resistant U مقاوم در برابر پیچش
inversion U پیچش کف پا به طرف داخل
resonances U پیچش صدا طنین
curling U پیچش یا حلقه زنی
inversions U پیچش کف پا به طرف داخل
torque twist curve U منحنی گشتاور و پیچش
intortion U پیچش ساقه انعطاف
intorsion U پیچش ساقه انعطاف
draw shot U ضربه با پیچش به عقب
resonance U پیچش صدا طنین
eversion U پیچش کف پا به طرف خارج
direction of thread U سوی پیچش پیچ
crimp U پیچش وانقباض عضله درخواب
crimped U پیچش وانقباض عضله درخواب
crimps U پیچش وانقباض عضله درخواب
twists U دوران حول محور افقی پیچش
twisting U دوران حول محور افقی پیچش
twist U دوران حول محور افقی پیچش
outswinger U توپی که در هوا با پیچش ازتوپزن دور میشود
out and in U گویی که با پیچش بطرف شیارمی رود و برمی گردد
substance U استحکام
instable U بی استحکام
resistance U استحکام
consistency U استحکام
strengths U استحکام
strength U استحکام
staying power U استحکام
formidableness U استحکام
rigidity U استحکام
substances U استحکام
reinforcement U استحکام
consistent U استحکام
solidity U استحکام
ridge bone U استحکام
rigidification U استحکام
solidification U استحکام
consistence U استحکام
fortifications U استحکام
strenght U استحکام
backbones U استحکام
backbone U استحکام
fortification U استحکام
wash in U پیچش بال بطوریکه زاویه نصب ان بطرف نوک کاهش یابد
consistency U ثبات استحکام
stability U استحکام مقاومت
stability U استواری استحکام
initial strength U استحکام اولیه
impact strength U استحکام ضربهای
consolidation U استحکام تحکیم
impact strength U استحکام برخورد
hot strength U استحکام گرمایی
high temperature strength U استحکام حرارتی
knot strength U استحکام گره
stableness U استواری استحکام
solidification U انجماد استحکام
buckling strength U استحکام خمشی
transverse bending strength U استحکام خمشی
coefficient of consolidation U ضریب استحکام
disruptive strength U استحکام انقطاع
dielectric strength U استحکام دی الکتریک
torsional strength U استحکام پیچشی
dielectric strength U استحکام شکست
consistence U ثبات استحکام
granite U سختی استحکام
crimping groove U شیار استحکام
cube commpression strenght U استحکام ریشهای
strength properties U خصوصیات استحکام
gritting U استحکام نخاله
gritted U استحکام نخاله
compression strength U استحکام فشاری
strength ratio U نسبت استحکام
formidability U استحکام بزرگی
filler U میله استحکام
fillers U میله استحکام
tensile strength U استحکام کششی
structrual stability U استحکام ساختمانی
fortifiable U قابل استحکام
grit U استحکام نخاله
fatigue strength U استحکام خستگی
high strength steel U فولاد با استحکام عالی
izod impact strength U استحکام ضربه ایزوتوپ
intrinsic fatigue strength U استحکام فرسودگی ذاتی
artificial aging U افزایش استحکام الومینیوم
high strength cast iron U چدن با استحکام عالی
gusset U بست استحکام خرپاها
gussets U بست استحکام خرپاها
ultimate strength U مقاومت یا استحکام نهایی
tracking resistance U استحکام جریان خزشی
torsional fatigue strength U استحکام فرسودگی پیچشی
serigraphy U ازمایش استحکام تار ابریشم
serigraph U استحکام سنج تار ابریشم
epaulement U استحکام موقتی جناحی مترس
endless knots U طرح گره بدون انتها [که حالتی از پیچش نخ را بصورت متقارن و ستاره ای شکل به نگاره می بخشد.]
ultimate tensile strength U حد نهایی کشش و استحکام نخ [قبل از پاره شدن]
stringers U قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
stringer U قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
breastwork U استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
hug the rail U غلطیدن یا بلندشدن گوی کنارلبه خارجی میز بیلیارد درنتیجه پیچش گوی
burl [nep] U گلوله ای یا نپ شدن الیاف در سطح بافته شده بدلیل پیچش الیاف بدور یکدیگر
beef up U افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
overcasting U شیرازه بافی [جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
opposite U مقابل
as compared to U در مقابل
anti U در مقابل
as opposed to U در مقابل
opposed U مقابل
versus U در مقابل
title U مقابل
at the fore <adv.> U در مقابل
vis-a-vis U مقابل
vis a vis U مقابل
versus prep U در مقابل
at the front <adv.> U در مقابل
in front <adv.> U در مقابل
fore <adv.> U در مقابل
at front <adv.> U در مقابل
in the front <adv.> U در مقابل
opposites U مقابل
in consideration of U در مقابل
titles U مقابل
from opposite directions U از دو طرف مقابل
dead against U درست مقابل
obverse U طرف مقابل
contralateral muscles U عضلات مقابل
counter weight U وزنه مقابل
opposed piston engine U موتورپیستون مقابل
opposite the house U مقابل خانه
off U مقابل عازم
in comparison to [compared with] U در قبال [در مقابل]
anti thesis U وضع مقابل
inverse U برعکس مقابل
contrary U مقابل خلاف
point blank U مقابل هدف
respondent U طرف مقابل
counterweights U وزنه مقابل
counterparts U نقطه مقابل
alternative hypothesis U فرضیه مقابل
point-blank U مقابل هدف
counterpoint U نقطه مقابل
on payment U در مقابل وجه
water resistance U مقاومت در مقابل اب
respondents U طرف مقابل
orientated U هدف مقابل
counterpart U نقطه مقابل
counterweight U وزنه مقابل
harder U سخت در مقابل نرم
cash against documents U پول در مقابل اسناد
front wall U دیوار مقابل اسکواش
passing on the oath to the other party U رد قسم به طرف مقابل
flood protection U حفافت در مقابل طغیان
windproof U مقاوم در مقابل باد
countered U مقابل دستگاه شمارنده
light resistance U مقاومت در مقابل نور
wear resistance U مقاومت در مقابل سایش
mouses U مقابل حساسیت Mouse
documents against payment U اسناد در مقابل پرداخت
mouse U مقابل حساسیت Mouse
drip proof enclosure U حفافت در مقابل ریزش اب
counter U مقابل دستگاه شمارنده
opposit stroke pistons U پیستون مقابل گرد
equity versus efficiency U برابری در مقابل کارائی
caps U در مقابل حالت کوچک
capitals U در مقابل حالت کوچک
laws versus tendencies U قوانین در مقابل تمایلات
forwarded U حرکت به جلو یا مقابل
boring stay U قسمت ساکن مقابل
rivaling U طرف مقابل دعوا
antipode U نقطهء مقابل یا متقاطر
shell proof U مقاوم در مقابل گلوله
rivalled U طرف مقابل دعوا
rivalling U طرف مقابل دعوا
block U دفاع در مقابل ابشار
blocked U دفاع در مقابل ابشار
blocks U دفاع در مقابل ابشار
forward U حرکت به جلو یا مقابل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com