Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 124 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
consolidation
U
استحکام تحکیم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
insulation strength
U
استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
reserve factor
U
نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
consolidation
U
تحکیم
arbitration
U
تحکیم
ruggedization
U
تحکیم
consolidates
U
تحکیم
consolidate
U
تحکیم
consolidating
U
تحکیم
fixations
U
تحکیم
fixation
U
تحکیم
stabilization
U
تحکیم
consolidation of position
U
تحکیم مواضع
prestress
U
تحکیم کردن
consolidation test
U
ازمایش تحکیم
compressive test
U
ازمایش تحکیم
coefficient of consolidation
U
ضریب تحکیم
arbitral tribunal
U
هیات تحکیم
arbitrators
U
قاضی تحکیم
consolidation
U
تحکیم هدف
bullied
U
تحکیم کردن
bullies
U
تحکیم کردن
bully
U
تحکیم کردن
bullying
U
تحکیم کردن
arbitrator
U
قاضی تحکیم
verges
U
شانه تحکیم نشده
verge
U
شانه تحکیم نشده
hard shoulder
U
شانه تحکیم شده
strengthen
U
تقویت یافتن تحکیم کردن
strengthens
U
تقویت یافتن تحکیم کردن
strengthened
U
تقویت یافتن تحکیم کردن
solidification
U
استحکام
instable
U
بی استحکام
substance
U
استحکام
substances
U
استحکام
strenght
U
استحکام
reinforcement
U
استحکام
rigidification
U
استحکام
ridge bone
U
استحکام
formidableness
U
استحکام
consistence
U
استحکام
consistency
U
استحکام
backbone
U
استحکام
staying power
U
استحکام
strength
U
استحکام
fortification
U
استحکام
strengths
U
استحکام
resistance
U
استحکام
fortifications
U
استحکام
rigidity
U
استحکام
solidity
U
استحکام
consistent
U
استحکام
backbones
U
استحکام
impact strength
U
استحکام ضربهای
impact strength
U
استحکام برخورد
hot strength
U
استحکام گرمایی
high temperature strength
U
استحکام حرارتی
fortifiable
U
قابل استحکام
coefficient of consolidation
U
ضریب استحکام
knot strength
U
استحکام گره
initial strength
U
استحکام اولیه
solidification
U
انجماد استحکام
granite
U
سختی استحکام
stableness
U
استواری استحکام
strength properties
U
خصوصیات استحکام
strength ratio
U
نسبت استحکام
structrual stability
U
استحکام ساختمانی
tensile strength
U
استحکام کششی
torsional strength
U
استحکام پیچشی
formidability
U
استحکام بزرگی
fatigue strength
U
استحکام خستگی
compression strength
U
استحکام فشاری
stability
U
استحکام مقاومت
grit
U
استحکام نخاله
transverse bending strength
U
استحکام خمشی
buckling strength
U
استحکام خمشی
gritted
U
استحکام نخاله
gritting
U
استحکام نخاله
stability
U
استواری استحکام
consistence
U
ثبات استحکام
dielectric strength
U
استحکام دی الکتریک
consistency
U
ثبات استحکام
filler
U
میله استحکام
disruptive strength
U
استحکام انقطاع
dielectric strength
U
استحکام شکست
cube commpression strenght
U
استحکام ریشهای
crimping groove
U
شیار استحکام
fillers
U
میله استحکام
torsional rigidity
U
استحکام در مقابل پیچش
gussets
U
بست استحکام خرپاها
ultimate strength
U
مقاومت یا استحکام نهایی
gusset
U
بست استحکام خرپاها
torsional fatigue strength
U
استحکام فرسودگی پیچشی
tracking resistance
U
استحکام جریان خزشی
artificial aging
U
افزایش استحکام الومینیوم
izod impact strength
U
استحکام ضربه ایزوتوپ
high strength cast iron
U
چدن با استحکام عالی
intrinsic fatigue strength
U
استحکام فرسودگی ذاتی
high strength steel
U
فولاد با استحکام عالی
serigraph
U
استحکام سنج تار ابریشم
thermostability
U
قابلیت استحکام در مقابل حرارت
epaulement
U
استحکام موقتی جناحی مترس
serigraphy
U
ازمایش استحکام تار ابریشم
consolidation
U
درهم امیختن تحکیم کردن یکجا کردن یکپارچه
ultimate tensile strength
U
حد نهایی کشش و استحکام نخ
[قبل از پاره شدن]
stringer
U
قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
stringers
U
قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
stabilized soil
U
خاک تقویت شده یا تحکیم شده
breastwork
U
استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
beef up
U
افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
overcasting
U
شیرازه بافی
[جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
edge finish
U
شیرازه بافی
[جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
counter fert
U
دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
box beam wing
U
نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال
frangible bullet
U
گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
bending fatigue strength
U
مقاومت تناوبی خمش استحکام استانه خمش
over stretched wrap
U
نخ چله بیش از حد کشیده شده
[این حالت باعث کاهش استحکام نخ چله و همچنین کج بافی در فرش می گردد.]
whisker
U
کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
Mercerization
U
مرسیزاسیون
[این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.]
sizing
U
آهارزنی
[گاه جهت استحکام و یکنواختی نخ های تار، قبل از چله کشی آنها را با نشاسته و چسب شستشو می دهند. اینکار در پارچه بافی مرسوم است ولی در بافت فرش نیز استفاد می شود.]
Nomatic rugs
U
قالی های عشایری و قشقایی
[این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.]
retardation
U
[افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین]
[در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
cold strength
U
استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
impluse level
U
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com