Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 116 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
disruptive strength
U
استحکام انقطاع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
insulation strength
U
استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
reserve factor
U
نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
let up
U
انقطاع
let-up
U
انقطاع
let-ups
U
انقطاع
slacks
U
انقطاع
slackest
U
انقطاع
slack
U
انقطاع
discontinuity
U
انقطاع
discontinuities
U
انقطاع
stoppages
U
انقطاع
interruption
U
انقطاع
interruptions
U
انقطاع
curtailment
U
انقطاع
rupturing
U
انقطاع
ruptures
U
انقطاع
rupture
U
انقطاع
stoppage
U
انقطاع
cessation
U
انقطاع
continuance
U
تناوب بدون انقطاع
pouring
U
ریزش بلا انقطاع ومسلسل
poured
U
ریزش بلا انقطاع ومسلسل
pour
U
ریزش بلا انقطاع ومسلسل
pours
U
ریزش بلا انقطاع ومسلسل
consistence
U
استحکام
instable
U
بی استحکام
formidableness
U
استحکام
rigidification
U
استحکام
consistency
U
استحکام
strenght
U
استحکام
solidification
U
استحکام
reinforcement
U
استحکام
substances
U
استحکام
substance
U
استحکام
ridge bone
U
استحکام
rigidity
U
استحکام
staying power
U
استحکام
strength
U
استحکام
backbones
U
استحکام
strengths
U
استحکام
resistance
U
استحکام
consistent
U
استحکام
solidity
U
استحکام
backbone
U
استحکام
fortifications
U
استحکام
fortification
U
استحکام
formidability
U
استحکام بزرگی
fortifiable
U
قابل استحکام
high temperature strength
U
استحکام حرارتی
hot strength
U
استحکام گرمایی
impact strength
U
استحکام برخورد
granite
U
سختی استحکام
torsional strength
U
استحکام پیچشی
initial strength
U
استحکام اولیه
tensile strength
U
استحکام کششی
structrual stability
U
استحکام ساختمانی
strength ratio
U
نسبت استحکام
solidification
U
انجماد استحکام
strength properties
U
خصوصیات استحکام
stableness
U
استواری استحکام
fatigue strength
U
استحکام خستگی
impact strength
U
استحکام ضربهای
compression strength
U
استحکام فشاری
gritting
U
استحکام نخاله
grit
U
استحکام نخاله
knot strength
U
استحکام گره
fillers
U
میله استحکام
transverse bending strength
U
استحکام خمشی
coefficient of consolidation
U
ضریب استحکام
filler
U
میله استحکام
stability
U
استواری استحکام
consistence
U
ثبات استحکام
buckling strength
U
استحکام خمشی
dielectric strength
U
استحکام دی الکتریک
dielectric strength
U
استحکام شکست
cube commpression strenght
U
استحکام ریشهای
consistency
U
ثبات استحکام
consolidation
U
استحکام تحکیم
stability
U
استحکام مقاومت
crimping groove
U
شیار استحکام
gritted
U
استحکام نخاله
gussets
U
بست استحکام خرپاها
intrinsic fatigue strength
U
استحکام فرسودگی ذاتی
torsional rigidity
U
استحکام در مقابل پیچش
artificial aging
U
افزایش استحکام الومینیوم
ultimate strength
U
مقاومت یا استحکام نهایی
high strength cast iron
U
چدن با استحکام عالی
high strength steel
U
فولاد با استحکام عالی
tracking resistance
U
استحکام جریان خزشی
gusset
U
بست استحکام خرپاها
izod impact strength
U
استحکام ضربه ایزوتوپ
torsional fatigue strength
U
استحکام فرسودگی پیچشی
serigraph
U
استحکام سنج تار ابریشم
thermostability
U
قابلیت استحکام در مقابل حرارت
serigraphy
U
ازمایش استحکام تار ابریشم
epaulement
U
استحکام موقتی جناحی مترس
ultimate tensile strength
U
حد نهایی کشش و استحکام نخ
[قبل از پاره شدن]
stringer
U
قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
stringers
U
قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
breastwork
U
استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
beef up
U
افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
overcasting
U
شیرازه بافی
[جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
edge finish
U
شیرازه بافی
[جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
counter fert
U
دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
box beam wing
U
نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال
frangible bullet
U
گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
bending fatigue strength
U
مقاومت تناوبی خمش استحکام استانه خمش
over stretched wrap
U
نخ چله بیش از حد کشیده شده
[این حالت باعث کاهش استحکام نخ چله و همچنین کج بافی در فرش می گردد.]
whisker
U
کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
Mercerization
U
مرسیزاسیون
[این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.]
sizing
U
آهارزنی
[گاه جهت استحکام و یکنواختی نخ های تار، قبل از چله کشی آنها را با نشاسته و چسب شستشو می دهند. اینکار در پارچه بافی مرسوم است ولی در بافت فرش نیز استفاد می شود.]
Nomatic rugs
U
قالی های عشایری و قشقایی
[این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.]
retardation
U
[افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین]
[در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
cold strength
U
استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
impluse level
U
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com