English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (22 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
reduce U استحاله یا احاله کردن تخفیف دادن
reduces U استحاله یا احاله کردن تخفیف دادن
reducing U استحاله یا احاله کردن تخفیف دادن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
alight U راحت کردن تخفیف دادن
alighted U راحت کردن تخفیف دادن
alighting U راحت کردن تخفیف دادن
alights U راحت کردن تخفیف دادن
slash U تخفیف زیاد دادن خیلی کم کردن
slashed U تخفیف زیاد دادن خیلی کم کردن
slashes U تخفیف زیاد دادن خیلی کم کردن
reduce U استحاله کردن
reduces U استحاله کردن
reducing U استحاله کردن
refers U احاله کردن
turn over U احاله کردن
refer U احاله کردن
referred U احاله کردن
skimming U محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
abated U تخفیف دادن
extenuate U تخفیف دادن
give a reduction U تخفیف دادن
remit U تخفیف دادن
remits U تخفیف دادن
remitted U تخفیف دادن
remitting U تخفیف دادن
relieving U تخفیف دادن
relieves U تخفیف دادن
relieve U تخفیف دادن
extenuatextent U تخفیف دادن
abating U تخفیف دادن
commutes U تخفیف دادن
commmute U تخفیف دادن
commuted U تخفیف دادن
derogate U تخفیف دادن
discounted U تخفیف دادن
commute U تخفیف دادن
discounting U تخفیف دادن
discounts U تخفیف دادن
discount U تخفیف دادن
bate U تخفیف دادن
commuting U تخفیف دادن
assuage U تخفیف دادن
abate U تخفیف دادن
assuaging U تخفیف دادن
abates U تخفیف دادن
assuages U تخفیف دادن
assuaged U تخفیف دادن
mitigate U تخفیف دادن تسکین دادن
mitigates U تخفیف دادن تسکین دادن
mitigated U تخفیف دادن تسکین دادن
slaughters U تخفیف زیاد دادن
berate U تخفیف درجه دادن
berated U تخفیف درجه دادن
berates U تخفیف درجه دادن
berating U تخفیف درجه دادن
extenuate U تخفیف دادن کاستن از
slaughtered U تخفیف زیاد دادن
slaughter U تخفیف زیاد دادن
slash U تخفیف زیاد دادن
slashed U تخفیف زیاد دادن
slashes U تخفیف زیاد دادن
lowers U : پایین اوردن تخفیف دادن
lower U : پایین اوردن تخفیف دادن
lowered U : پایین اوردن تخفیف دادن
lowering U : پایین اوردن تخفیف دادن
pull down U پایین اوردن تخفیف دادن
transubstantiation U استحاله
transmutation U استحاله
transformation U استحاله
arthrosis U استحاله مفصلی
permutation U استحاله جایگشت
permutations U استحاله جایگشت
incommutable U استحاله ناپذیر
adulteration U جعل و تزویر استحاله
reductions U تحویل استحاله کاهش
reduction U تحویل استحاله کاهش
reduction U احاله
reductional U احاله
transfers U احاله
renvoi U احاله
transferring U احاله
reductions U احاله
relegetion U احاله
transfer U احاله
waxes U رو به بدر رفتن استحاله یافتن
waxed U رو به بدر رفتن استحاله یافتن
wax U رو به بدر رفتن استحاله یافتن
adulterant U پست تر کننده استحاله دهنده
commutes U مسافرت کردن بابلیط تخفیف دار
commuted U مسافرت کردن بابلیط تخفیف دار
commute U مسافرت کردن بابلیط تخفیف دار
commuting U مسافرت کردن بابلیط تخفیف دار
stultification U احاله بمحال
reduction to absurdity U احاله به محال
apagoge U احاله به محال
transmutation of metals U استحاله فلزات باعلم کیمیا کیمیاگری
adjournment U احاله بوقت دیگر
adjournments U احاله بوقت دیگر
adjournments U احاله رسیدگی به جلسه بعد
evocation U احاله بدادگاه بالاتر احضار
evocations U احاله بدادگاه بالاتر احضار
adjournment U احاله رسیدگی به جلسه بعد
soft-pedalling U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedals U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalled U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaling U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedal U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaled U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft pedal U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
rogatory U احاله رسیدگی به قضیه مطروحه به دادگاهی غیر از محکمه مطروح فیه
disciplining U نظم دادن ادب کردن تربیت کردن انضباط دادن
discipline U نظم دادن ادب کردن تربیت کردن انضباط دادن
disciplines U نظم دادن ادب کردن تربیت کردن انضباط دادن
transfer of cause U احاله امر از یک دادگاه به دادگاه دیگر به علل قانونی
to depict somebody or something [as something] U کسی یا چیزی را بعنوان چیزی توصیف کردن [وصف کردن] [شرح دادن ] [نمایش دادن]
remanet U احاله موضوع از یک دادگاه به دادگاه دیگر
conducting U هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
conducts U هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
conducted U هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
conduct U هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
to picture U شرح دادن [نمایش دادن] [وصف کردن]
discounted U تخفیف
discounts U تخفیف
rebate U تخفیف
rebates U تخفیف
relaxation U تخفیف
discount U تخفیف
damping U تخفیف
refraction U تخفیف
commissions U تخفیف
alleviation U تخفیف
abatement U تخفیف
commissioning U تخفیف
concession U تخفیف
commission U تخفیف
allayment U تخفیف
attenuation U تخفیف
assuagement U تخفیف
discounting U تخفیف
slaked U تخفیف
slakes U تخفیف
reduction U تخفیف
clemency U تخفیف
slake U تخفیف
reductions U تخفیف
mitigation U تخفیف
volume discount U تخفیف
demurred U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurs U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demur U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurring U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
extenuating U تخفیف دهنده
unmitigated U تخفیف نیافته
extenuatory U تخفیف امیز
quantity discount U میزان تخفیف
quantity discount U تخفیف کلی
discountable U تخفیف بردار
mitigation of punishment U تخفیف مجازات
slash U تخفیف زیاددادن
extenuative U تخفیف دهنده
incommutability U تخفیف ناپذیری
slashes U تخفیف زیاددادن
loyalty discount U تخفیف وفاداری
incommutably U یا تخفیف داد
immitigable U تخفیف ناپذیر
progressive rebate U تخفیف تصاعدی
quantity allowance U تخفیف کلی
remission U گذشت تخفیف
quantity discount U مقدار تخفیف
mitigable U تخفیف دادنی
incommutable U تخفیف ناپذیر
money off offer U فروش با تخفیف
relaxation of penultis U تخفیف جرایم
remissive U تخفیف دهنده
abatable U قابل تخفیف
discount rate U میزان تخفیف
relaxing U تخفیف یافتن
relaxes U تخفیف یافتن
relax U تخفیف یافتن
commutation U تخفیف مجازات
cuts U تخفیف بریدگی
cut U تخفیف بریدگی
trade discount U تخفیف صنفی
commutative U تخفیف دار
allowances U تخفیف مقرری
scant U تخفیف یافتن
alleviator U تخفیف دهنده
slashed U تخفیف زیاددادن
allowance U تخفیف مقرری
cash discount U تخفیف نقدی
slashing U تخفیف زیاد
rebates U تخفیف کاهش
rate of discount U نرخ تخفیف
trade discount U تخفیف تجاری
commutation ticket U بلیط با تخفیف
rebate U تخفیف کاهش
commutability U تخفیف پذیری
bank discount U تخفیف بانکی
volume discont U تخفیف مقداری
discount rate U نرخ تخفیف
volume discont U تخفیف خریدعمده
commutation U تخفیف جرم
unbated U تخفیف داده نشده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com