English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 63 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
workmanlike U استادانه ماهرانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
elaborately U استادانه
skilful U استادانه
deft U استادانه
proficiently U استادانه
artful U استادانه
ingeniously U استادانه
skifully U استادانه
skilfully U استادانه
masterly U استادانه
expertly U استادانه
skillful Šetc U استادانه
scholastical U استادانه
scholastic U استادانه
handily U استادانه
masterly U ماهرانه
skifully U ماهرانه
proficiently U ماهرانه
handily U ماهرانه
adeptly U ماهرانه
artfully U ماهرانه
nattily U ماهرانه
skilfully U ماهرانه
subtlest U ماهرانه
aptly U ماهرانه
subtler U ماهرانه
subtle U ماهرانه
elaborate U استادانه ساختن
d. touch U دستکاری استادانه
elaborated U استادانه ساختن
elaborates U استادانه ساختن
elaborating U استادانه ساختن
professorial U استادانه استادوار
mesterpiece U کار استادانه
hard sell U فروش ماهرانه
workmanly U ایستادانه ماهرانه
skillful Šetc U با مهارت ماهرانه
tactically U ماهر ماهرانه
tactical U ماهر ماهرانه
facilely U به نرمی ماهرانه
tactics U رهبری ماهرانه
artful U ماهرانه صنعتی
elaborate U استادانه درست شده
elaborated U استادانه درست شده
elaborating U استادانه درست شده
elaborates U استادانه درست شده
expertize U استادانه قضاوت کردن
finesse U ضربه فریف و ماهرانه
pour it on thick <idiom> U ماهرانه چاپلوسی کردن از
preceptorial U استادانه وابسته به اموزگاری یامربی
pass U گذراندن ماهرانه گاو از کنارگاوباز با حرکت شنل
passes U گذراندن ماهرانه گاو از کنارگاوباز با حرکت شنل
passed U گذراندن ماهرانه گاو از کنارگاوباز با حرکت شنل
pase U گذراندن ماهرانه گاو از کنارگاوباز با حرکت شنل
play U شرط بندی روی بازی یا بازیگر رساندن ماهرانه ماهی صیدشده به خشکی
played U شرط بندی روی بازی یا بازیگر رساندن ماهرانه ماهی صیدشده به خشکی
plays U شرط بندی روی بازی یا بازیگر رساندن ماهرانه ماهی صیدشده به خشکی
playing U شرط بندی روی بازی یا بازیگر رساندن ماهرانه ماهی صیدشده به خشکی
tactics U دانش فرماندهی در صحنه جنگ طرق و وسائل و طرحهای ماهرانهای که جهت وصول به هدف به کار گرفته میشود رویه ماهرانه
scrawling U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawls U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawled U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawl U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com