Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bronco
U
اسب کوچک رام نشده توسن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
steeds
U
توسن
steed
U
توسن
brochures
U
کتاب کوچک صحافی نشده که گاهی جلدکاغذی دارد
brochure
U
کتاب کوچک صحافی نشده که گاهی جلدکاغذی دارد
unpremediated
U
پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
unpicked
U
نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unobligated
U
اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unresolved
U
تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
uncommitted
U
غیر متعهد نشده تعهد نشده
undisciplined
U
تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unbroke
U
رام نشده سوقان گیری نشده
unborn
U
هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unbaoked
U
سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unasked
U
خواسته نشده پرسیده نشده
unredeemed
U
جبران نشده سبک نشده
uncharged
U
محسوب نشده رسمامتهم نشده
inconsummate
U
تکمیل نشده انجام نشده
irredenta
U
انجام نشده جبران نشده
unset
U
جایگزین نشده جاانداخته نشده
unsifted
U
الک نشده رسیدگی نشده
untried
U
امتحان نشده محاکمه نشده
unsought
U
جستجو نشده کشف نشده
undirected
U
رهبری نشده راهنمایی نشده
unintended saving
U
پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
incomplete
U
انجام نشده پر نشده
petty cash
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
unintended investment
U
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush
U
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
gemmule
U
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget
U
آلت کوچک
[ابزار ]
[اسباب مکانیکی کوچک]
increment
U
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increments
U
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
jigger
U
بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
pig board
U
تخته کوچک برای موجهای کوچک
pannikin
U
لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble
U
برامدگی کوچک گره کوچک
applet
U
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
small scale
U
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small-scale
U
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
storage
U
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
uncharged
U
پر نشده
unbowed
U
خم نشده
unaudited
<adj.>
U
آزمایش نشده
unaudited
<adj.>
U
امتحان نشده
unchecked
<adj.>
U
تایید نشده
unevaluated
<adj.>
U
آزمایش نشده
unaudited
<adj.>
U
تایید نشده
untested
<adj.>
U
بازرسی نشده
uninspected
<adj.>
U
بازرسی نشده
unchecked
<adj.>
U
آزمایش نشده
untested
<adj.>
U
آزمایش نشده
unexamined
<adj.>
U
آزمایش نشده
non switched line
U
خط گزینه نشده
unaudited
<adj.>
U
کنترل نشده
unchecked
<adj.>
U
کنترل نشده
unevaluated
<adj.>
U
کنترل نشده
unevaluated
<adj.>
U
امتحان نشده
unexamined
<adj.>
U
کنترل نشده
unchecked
<adj.>
U
امتحان نشده
uninspected
<adj.>
U
آزمایش نشده
untested
<adj.>
U
کنترل نشده
uninspected
<adj.>
U
کنترل نشده
unevaluated
<adj.>
U
تایید نشده
unexamined
<adj.>
U
بازرسی نشده
untested
<adj.>
U
بررسی نشده
unread
U
خوانده نشده
uninspected
<adj.>
U
تست نشده
unaudited
<adj.>
U
تست نشده
unchecked
<adj.>
U
تست نشده
unexamined
<adj.>
U
تست نشده
unevaluated
<adj.>
U
تست نشده
opens
U
واریز نشده
unfinished
U
تمام نشده
roughdry
U
اطو نشده
virgins
U
استفاده نشده
uninspected
<adj.>
U
بررسی نشده
untested
<adj.>
U
تست نشده
unexamined
<adj.>
U
تایید نشده
unevaluated
<adj.>
U
بازرسی نشده
uninspected
<adj.>
U
تایید نشده
unchecked
<adj.>
U
بازرسی نشده
untested
<adj.>
U
تایید نشده
unaudited
<adj.>
U
بازرسی نشده
unaudited
<adj.>
U
بررسی نشده
unchecked
<adj.>
U
بررسی نشده
unevaluated
<adj.>
U
بررسی نشده
unexamined
<adj.>
U
بررسی نشده
virgin
U
استفاده نشده
unworn
U
استعمال نشده
unspotted
U
ننگین نشده
unsought
U
کاوش نشده
unconnected
U
وصل نشده
unearned
U
کسب نشده
unguarded
U
حراست نشده
unguarded
U
حساب نشده
unpublished
U
چاپ نشده
unpublished
U
نشر نشده
unquestioned
U
استنتاق نشده
unquestioned
U
بررسی نشده
unoccupied
U
اشغال نشده
unquestioned
U
بحث نشده
unreconstructed
U
بازسازی نشده
unnormalized
U
هنجار نشده
unpolished
U
پرداخت نشده
unworn
U
کهنه نشده
unwashed
U
شسته نشده
wound less
U
زخمی نشده
unthickened
U
تغلیظ نشده
unstudied
U
مطالعه نشده
unsocialized
U
اجتماعی نشده
unsight
U
دیده نشده
unshod
U
نعل نشده
unset
U
ثابت نشده
unsaved
U
پس انداز نشده
unsaturated
U
اشباع نشده
unsaturate
U
اشباع نشده
unpremediated
U
تصور نشده
Before it is too late. While there is stI'll time.
U
تا دیر نشده
unlicked
U
لیسیده نشده
unleached
U
سفید نشده
unbowed
U
سر کوب نشده
unbacked
U
رام نشده
undeterred
<adj.>
U
منصرف نشده
unaccomplished
U
انجام نشده
unbleached
<adj.>
U
سفیدگری نشده
undyed
<adj.>
U
رنگرزی نشده
uncounted
U
شمرده نشده
unaccommodated
U
فراهم نشده
the date was not specified
U
نشده بود
tenantless
U
اشغال نشده
open
U
واریز نشده
opened
U
واریز نشده
non-registered
[not registered]
<adj.>
U
ثبت نشده
unexploded
U
منفجر نشده
undisiplined
U
تربیت نشده
undirected
U
هدایت نشده
undefined
U
تعریف نشده
undeeded
U
در سندقید نشده
vacant
U
اشغال نشده
uncoditioned
U
شرط نشده
uncoditioned
U
قطعی نشده
uncleared
U
ترخیص نشده
uncircumcised
U
ختنه نشده
unverified
<adj.>
U
بازرسی نشده
outstandingly
U
تصفیه نشده
outstandingly
U
پرداخت نشده
in sheets
U
صحافی نشده
in quires
U
صحافی نشده
imperforate
U
منگنه نشده
custom uncleared
U
ترخیص نشده
unadulterated
U
مخلوط نشده
savage
U
رام نشده
savaged
U
رام نشده
savages
U
رام نشده
savaging
U
رام نشده
inviolate
U
نقض نشده
outstandingly
U
وصول نشده
outstandingly
U
واریز نشده
unverified
<adj.>
U
امتحان نشده
unverified
<adj.>
U
ارزیابی نشده
unverified
<adj.>
U
ممیزی نشده
inedited
U
منتشر نشده
increate
U
افریده نشده
undetected
U
کشف نشده
outstanding
U
واریز نشده
outstanding
U
وصول نشده
outstanding
U
تصفیه نشده
outstanding
U
پرداخت نشده
unfulfilled
U
اجرا نشده
haggard
U
رام نشده
uncut
U
بریده نشده
uncut
U
قطع نشده
uncut
U
از هم جدا نشده
unclaimed
U
مطالبه نشده
unabated
U
کاسته نشده
unsung
U
خوانده نشده
unsung
U
ستایش نشده
unsung
U
سروده نشده
sightless
U
دیده نشده
unseen
U
مشاهده نشده
unseen
U
مکشوف نشده
unfulfilled
U
انجام نشده
undisturbed
U
مختل نشده
uncommitted
U
تقبل نشده
unattached
U
توفیق نشده
unattached
U
اعزام نشده
autochthonous
U
جابجا نشده
unissued
<adj.>
U
توزیع نشده
uninvited
U
دعوت نشده
unpaid
U
پرداخت نشده
unbidden
U
دعوت نشده
unalloyed
U
الیاژ نشده
uncontrolled
U
کنترل نشده
uncontrolled
U
مهار نشده
unchanged
U
عوض نشده
unabridged
U
کوتاه نشده
unabridged
U
تلخیص نشده
unasked
U
سوال نشده
intemerate
U
بی ناموس نشده
unsettled
U
تصفیه نشده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com