English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 70 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hurdle race U اسب دوانی با پرش از موانع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
the hurdles U اسپ دوانی با پرش از موانع
Other Matches
horsey U وابسته به اسب دوانی معتاد به اسب دوانی
entrammel U موانع
impediments to inheritance U موانع ارث
obstacle course U میدان موانع
barrier plan U طرح موانع
barrier tactics U فن استفاده از موانع
economic friction U موانع اقتصادی
impediments to marriage U موانع نکاح
impeachments to marriage U موانع نکاح
impeachments of inheritance U موانع ارث
impedimenta U موانع قانونی
trade barriers U موانع تجاری
the impediment of a road U موانع جاده
barrier patrol U گشتی مامور موانع
to break a way U موانع را ازراه خودبرداشتن
obstacle race U مسابقه دو با پرش موانع
barrier tactics U تاکتیک تهیه موانع
barrier spacing U فاصله بین موانع
reduction of road U از بین بردن موانع جاده
roundness U از بین بردن موانع جاده
To sweep the board . U کلیه موانع واشکالات را از سر راه برداشتن
barrier material U مواد لازم برای ساختن موانع
obstruction guard U میله جلو لوکوموتیوکه موانع را از روی ریلهاپس میزند
horse racing U اسب دوانی
race U اسب دوانی
raced U اسب دوانی
races U اسب دوانی
wire roll U نوعی سیم خاردار تاشو برای ساختن موانع ضد مکانیزه
jockeys U سوارکاراسب دوانی شدن
race card U برنامه اسب دوانی
jockey U سوارکاراسب دوانی شدن
horse race U مسابقه اسب دوانی
jockeying U اسب دوانی فریب
sweep stake U شرط بندی اسب دوانی
sweep stakes U شرط بندی اسب دوانی
hippodrome U [میدان اسب دوانی یونانی]
to ride a race U در اسب دوانی شرکت کردن
pari mutuel U شرط بندی در اسب دوانی
dashed U مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
dash U مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
sweepstake U شرط بندی در اسب دوانی
hurdles U اسب دوانی با پرش از ارتفاع
dashes U مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
sweepstakes U شرط بندی در اسب دوانی
hurdle U اسب دوانی با پرش از ارتفاع
hippodrome U میدان اسب دوانی سیرک
jockeys U نیرنگ زدن اسب دوانی کردن
postward U بسوی محل شروع اسب دوانی
jockey U نیرنگ زدن اسب دوانی کردن
totalizator U ماشین ثبت شرط بندی اسب دوانی
totalisator U ماشین ثبت شرط بندی اسب دوانی
derby U نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
derbies U نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
totalizer U ماشین ثبت شرط بندی اسب دوانی
poolroom U اطاق شرط بندی مسابقه اسب دوانی
steeplechase U اسب دوانی باپرش از مانع اسبدوانی صحرایی
steeplechases U اسب دوانی باپرش از مانع اسبدوانی صحرایی
paddocks U میدان تمرین اسب دوانی واتومبیلهای کورسی حصار
grandstand U جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
grandstands U جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
paddock U میدان تمرین اسب دوانی واتومبیلهای کورسی حصار
ringman U کسیکه دراسب دوانی کارش شرط بندی بامردم است
hand U بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
handing U بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
underwater demolition U تخریب ضدزیردریایی تخریب موانع زیرابی
selling race U مسابقه اسب دوانی که در ان اسب برنده بمعرض مزایده گذارده میشود
plater U صفحه فلزی ساز ماشین غلتک کاغذ سازی اسب مخصوص مسابقه اسب دوانی
horsy U معتاد به اسب سواری یا اسب دوانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com