English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mythologist or ger U اساطیر نویس اساطیردان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mythologist or ger U دانشمند در تاریخ اساطیر اساطیر دان
mythologist U اساطیر شناس
mythologic U وابسته به اساطیر
mythopoetic U اساطیر سازی
mythos U علم اساطیر
mythology U اساطیر اسطوره شناسی
mythologically U از روی افسانه یا تاریخ اساطیر
addersser or or U نامه نویس عریضه نویس
ego loss programming U تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
version U نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
versions U نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
chirographer U خط نویس
endorser U پشت نویس
emblematist U مثل نویس
endorseer U فهر نویس
fabulist U افسانه نویس
fabler U افسانه نویس
epistoler U نامه نویس
epistler U رساله نویس
endorser U فهر نویس
fictionist U افسانه نویس
fictionist U داستان نویس
letter writer U نامه نویس
lapicide U سنگ نویس
inker U مرکب نویس
odist U قصیده نویس
idyllist U قصیده نویس
gazetteer U مجله نویس
head liner U سرصفحه نویس
gnomical U کوتاه لب نویس
geneologist U شجره نویس
gazetteer U روزنامه نویس
foul copy U چرک نویس
elegist U مرثیه نویس
elegiast U قصیده نویس
annalist U تاریخچه نویس
anecdotist U حکایت نویس
allegorist U تمثیل نویس
affiant U گواهی نویس
acceptor U قبولی نویس
programmer U برنامه نویس
programmers U برنامه نویس
annotator U حاشیه نویس
annotator U تفسیر نویس
elegiast U مرثیه نویس
editorialist U سرمقاله نویس
dramaturge U درام نویس
dialogist U مکالمه نویس
deponent U گواهی نویس
cryptographer U رمز نویس
copyreader U سرمقاله نویس
conveyancer U قباله نویس
chronicler U وقایع نویس
calligraphist U خوش نویس
calligrapher U خوش نویس
aphorist U پند نویس
aphorist U موجز نویس
letter writer U کاغذ نویس
ballpoint pens U روان نویس ها
ballpoints U روان نویس ها
ball pens U روان نویس ها
ballpens U روان نویس ها
songwriter U ترانه نویس
typewritter U ماشین نویس
write once read many U یکبار نویس
prosateur U نثر نویس
prosaist U نثر نویس
proforma U پیش نویس
phonographer U صدا نویس
paragrapher U عبارت نویس
paper stainer U کتاب نویس
orthographer U درست نویس
natural historian U تاریخ نویس
mythographer U اسطوره نویس
magniloquent U قلنبه نویس
magazinist U مقاله نویس
magazinist U مجله نویس
proser U نثر نویس
proverbialist U مثل نویس
rewriter U دوباره نویس
tractarian U مقاله نویس
the psalmist U زبور نویس
tabulator U جدول نویس
tabulating machine U جدول نویس
story teller U افسانه نویس
stenograph U تند نویس
songwriter U سرود نویس
sign writer U لوحه نویس
sign writer U تابلو نویس
scrabbler U مسوده نویس
scholiast U حاشیه نویس
rough or foul copy U چرک نویس
magazin U مجله نویس
draftsmen U طرح نویس
captions U زیر نویس
drafted U چرک نویس
draft U چرک نویس
typists U ماشین نویس
minute U پیش نویس
draft U پیش نویس
dramatist U نمایشنامه نویس
lexicographer U لغت نویس
dramatists U نمایشنامه نویس
scriptwriters U نمایشنامه نویس
polygraphs U بسیار نویس
playwrights U نمایشنامه نویس
playwrights U پیس نویس
biographer U تذکره نویس
playwright U نمایشنامه نویس
playwright U پیس نویس
bookmakers U کتاب نویس
biographers U تذکره نویس
polygraph U بسیار نویس
bookmaker U کتاب نویس
drafted U پیش نویس
essayists U مقاله نویس
essayist U مقاله نویس
pamphleteers U رساله نویس
pamphleteer U رساله نویس
drafts U پیش نویس
evangelist U انجیل نویس
satirist U هجو نویس
satirists U هجو نویس
evangelists U انجیل نویس
caption U زیر نویس
draughtsman U طرح نویس
historian U تاریخ نویس
historians U تاریخ نویس
novelist U رمان نویس
draughtsmen U طرح نویس
columnists U مقاله نویس
lexicographers U لغت نویس
columnist U مقاله نویس
typist U ماشین نویس
romancer U رمان نویس
novelists U رمان نویس
drafts U چرک نویس
scriptwriter U نمایشنامه نویس
grandiloquent U قلنبه نویس
ink writer U در تلگراف مرکب نویس
draft of a treaty U پیش نویس معاهده
maintenance programmer U برنامه نویس پشتیبان
verbose U دراز نویس درازگو
maintenance programmer U برنامه نویس نگهداشت
systems programmer U برنامه نویس سیستم
systems programer U برنامه نویس سیستم
write black engine U موتور سیاه نویس
drafts U پیش نویس چرکنویس
roughs U طرح پیش نویس
systems progarmmer U برنامه نویس سیستم ها
serialist U داستان نویس سریال
drafted U پیش نویس کردن
drafted U پیش نویس طرح
drafted U پیش نویس قرارداد
subscriber of shares U پذیره نویس سهام
subscript U زیر نویس امضاء
system programmer U برنامه نویس سیستم
relative coding U برنامه نویس نسبی
drafts U پیش نویس قرارداد
draft U پیش نویس کردن
write white engine U موتور سفید نویس
mythopoet U شاعر افسانه نویس
story teller U افسانه گو حکایت نویس
to make a minute of U پیش نویس کردن
parts programmer U برنامه نویس اجزاء
penny a line U ارزان نویس بی مایه
proforma U پیام پیش نویس
programmer analyst U برنامه نویس / تحلیل گر
drafted U پیش نویس چرکنویس
drafts U پیش نویس کردن
drafts U پیش نویس طرح
fountain pen U قلم خود نویس
endorse U پشت نویس کردن
endorsed U پشت نویس کردن
minute U پیش نویس کردن
application programmer U برنامه نویس کاربردی
applications programmer U برنامه نویس کاربردی
draft U پیش نویس چرکنویس
coder U برنامه نویس رمزگذار
endorses U پشت نویس کردن
endorsing U پشت نویس کردن
sketches U پیش نویس ازمایشی
sketched U پیش نویس ازمایشی
sketch U پیش نویس ازمایشی
holograph U سند دست نویس
holographs U سند دست نویس
protocol U پیش نویس معاهده
protocols U پیش نویس سند
protocols U پیش نویس معاهده
abstracter U خلاصه نویس دزد
accepting bank U بانک قبولی نویس
draft U پیش نویس قرارداد
computer programmer U برنامه نویس کامپیوتر
biographers U شرح حال نویس
gossiper U دری وری نویس
protocol U پیش نویس سند
pressman U مخبرروزنامه مقاله نویس
pressmen U مخبرروزنامه مقاله نویس
fountain pens U قلم خود نویس
draft plan U پیش نویس برنامه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com