Total search result: 83 (13 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
For all we know he may be living . U |
از کجامعلوم که زند ؟ نباشد |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
at least U |
هیچ نباشد |
 |
 |
unrepresentative U |
کسیکهداراینظراتعمومیوعام نباشد |
 |
 |
to be on the safe side U |
باقی نباشد |
 |
 |
impasse U |
حالتی که از ان رهایی نباشد |
 |
 |
low priority work U |
کاری که مهم نباشد |
 |
 |
inadmissibly U |
چنانکه روایاجایز نباشد |
 |
 |
not too expensive U |
خیلی گران نباشد. |
 |
 |
inexpressively U |
چنانکه زبان دار نباشد |
 |
 |
indefensibly U |
چنانکه دفاع بردار نباشد |
 |
 |
extraneously U |
چنانکه وابسته بموضوع نباشد |
 |
 |
to not give a toss about something [British E] U |
برایشان اصلا مهم نباشد. |
 |
 |
square peg in a round hole <idiom> U |
شخصی که مناسب کاری نباشد |
 |
 |
The shell does not always contain a pearl. <proverb> U |
همیشه در صدف گوهر نباشد . |
 |
 |
simpler U |
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد |
 |
 |
to not give a hoot in hell for something U |
برایشان اصلا مهم نباشد. |
 |
 |
to not give a stuff about something [British E] U |
برایشان اصلا مهم نباشد. |
 |
 |
simplest U |
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد |
 |
 |
simple U |
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد |
 |
 |
unless otherwise agreed U |
اگر توافق دیگری نباشد |
 |
 |
other things being equal U |
اگر برای چیزهای دیگر نباشد |
 |
 |
sinecure U |
هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد |
 |
 |
sinecures U |
هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد |
 |
 |
null U |
لیستی که حاوی هیچ چیز نباشد |
 |
 |
rigid U |
یک چیز محکم که قبل خم شدن نباشد |
 |
 |
Just sign here and leave at that . U |
اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد |
 |
 |
right out <idiom> U |
به شکلی که هیچ چیز پنهان نباشد |
 |
 |
illegal U |
دستور برنامهای که در قواعد زیان نباشد |
 |
 |
i speak under correction U |
انچه می گویم ممکن است درست نباشد |
 |
 |
capital expenditure U |
هزینهای که فایده اش محدود به یک دوره مالی نباشد |
 |
 |
poll degree U |
درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد |
 |
 |
factories U |
قیمتی که حاوی حمل و نقل ازکارخانه نباشد |
 |
 |
no man's land U |
سرزمین میان دو کشور که متعلق به هیچ یک از ان دو نباشد |
 |
 |
If anything ,it is more expensive. U |
اگر گرانتر نباشد مسلما" ارزانتر نیست |
 |
 |
factory U |
قیمتی که حاوی حمل و نقل ازکارخانه نباشد |
 |
 |
relevantly U |
بطور مناسب یامربوط چنانکه بیربط نباشد |
 |
 |
She is forty if a day . U |
چهل سال راشیرین دارد ( اگر بیشتر نباشد ) |
 |
 |
machine address U |
مقدار یک عبارت که تحت تاثیر جابجایی در برنامه نباشد |
 |
 |
gentelmen's agreement U |
کلیه توافقهایی که مستند به اسنادرسمی و امضا شده نباشد |
 |
 |
to not give a shit about something U |
برای چیزی اصلا مهم نباشد. [اصطلاح رکیک] |
 |
 |
figuring U |
آنچه کاملاگ درست نباشد ولی نزدیک به آن باشد |
 |
 |
figure |
آنچه کاملا درست نباشد ولی نزدیک باشد |
 |
 |
figures U |
آنچه کاملاگ درست نباشد ولی نزدیک به آن باشد |
 |
 |
to not give a smeg about something [British E] U |
برای چیزی اصلا مهم نباشد. [اصطلاح رکیک] |
 |
 |
an insolvent estate U |
دارایی یا ملکی که برای پرداخت بدهی بسنده نباشد |
 |
 |
to not give a damn about something [somebody] U |
برای چیزی [کسی] اصلا مهم نباشد. [اصطلاح روزمره] |
 |
 |
What You See Is All You Get U |
برنامهای که خروجی صفحه نمایش آن به صورت دیگر قابل چاپ نباشد. |
 |
 |
unpriced U |
درباب چیزی گفته میشودکه بهای ان معلوم نشده یابصورت بهادران نباشد |
 |
 |
unformatted U |
1-فایل متن که حاوی هیچ دستور فرمت , حاشیه یا نحوه نوشتن نباشد.2- |
 |
 |
purchases U |
هر نوع انتقال مال غیرمنقول که ناشی از ارث یاامر امر قانونی نباشد |
 |
 |
purchase U |
هر نوع انتقال مال غیرمنقول که ناشی از ارث یاامر امر قانونی نباشد |
 |
 |
purchased U |
هر نوع انتقال مال غیرمنقول که ناشی از ارث یاامر امر قانونی نباشد |
 |
 |
lap U |
ترکیب رنگهای چاپ شده به طوری که هیچ فاصلهای بین آنها نباشد |
 |
 |
lapped U |
ترکیب رنگهای چاپ شده به طوری که هیچ فاصلهای بین آنها نباشد |
 |
 |
ideology U |
بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد |
 |
 |
ideologies U |
بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد |
 |
 |
stack U |
پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه |
 |
 |
stacked U |
پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه |
 |
 |
stacks U |
پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه |
 |
 |
common nuisance U |
منظور عملی است که باعث اضرار جامعه به طور کلی شود و تاثیر ان متوجه فرد خاص نباشد |
 |
 |
concertina fold U |
قسمت دیگر به جهت مخالف تاکاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار بگیرد و به دخالت کاربر نیازی نباشد |
 |
 |
nerds U |
شخصی که صرفا کامپیوتری شده است و به سختی درباره چیزی که مربوط به فناوری نباشد حرف می زند یا فکر میکند |
 |
 |
nerd U |
شخصی که صرفا کامپیوتری شده است و به سختی درباره چیزی که مربوط به فناوری نباشد حرف می زند یا فکر میکند |
 |
 |
an impossible hat U |
کلاهی که به هیچ روی نتوان بر سرگذاشت یا هیچ زیبنده نباشد |
 |
 |
bombed out U |
یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد |
 |
 |
bombed U |
یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد |
 |
 |
bomb U |
یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد |
 |
 |
bombs U |
یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد |
 |
 |
biaxial deformation U |
خمشی که در یک قطعه مستقیم الخط ایجاد میشودموقعی که تحت تاثیر زوج نیرویی که صفحه ان باهیچیک از سطوح اصلی اینرسی منطبق نباشد |
 |
 |
background processing U |
کار با حق تقدم پایین که وقتی اجرا میشود که دیگر کاری با حق تقدم از آن بیشتر موجود نباشد |
 |
 |
presentment U |
اطلاع هیات منصفه دادگاه جنایی از وقوع جرم درصورتی که مبنی بر مشاهده یا اگاهی خود ایشان بوده بر مبنای کیفرخواست تنظیمی نباشد |
 |
 |
machine U |
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد |
 |
 |
machined U |
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد |
 |
 |
machines U |
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد |
 |
 |
Woman is a plague; yet may no house be without suc. <proverb> U |
زن بلا ست (و) هیچ خانه اى بى بلا نباشد. |
 |
 |
res ipsa loquitur U |
این عبارت در دعاوی مربوط به جرم ناشی از بی احتیاطی و درحالاتی بکار می رود که برای اثبات بی احتیاطی هیچ دلیلی لازم نباشد |
 |
 |
cleans U |
فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند |
 |
 |
cleaned U |
فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند |
 |
 |
clean U |
فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند |
 |
 |
cleanest U |
فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند |
 |
 |
quasi contract U |
عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند |
 |
 |
reputed owner U |
در CL تاجرورشکسته مالک اعتباری کلیه اموالی که در تصرف داردتلقی میشود ولو اینکه واقعا" مالک انها نباشد و این از نظر حفظ حقوق غرماء است |
 |
 |
perpetuting testtimony U |
تاسیسی که به وسیله ان شهادتی که ممکن است بعدا" به ان استناد لازم شود و در عین حال ممکن است بعدا" ممکن الحصول نباشد حفظ میشود |
 |