English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 45 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
spent U از پا درامده کوفته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rissole U کوفته
rissoles U کوفته
bruising U کوفته شدن
worn-out U خسته و کوفته
worn out U خسته و کوفته
croquettes U کوفته برنجی
bruise U کوفته شدن
bruised U کوفته شدن
contuse U کوفته کردن
bruises U کوفته شدن
quenelle U کوفته ریزه
to beat black and blue U کوفته یاکبودکردن
croquette U کوفته برنجی
livid U کبود شده کوفته
wrought U به شکل درامده
shaped U بشکل درامده
pin feather U پرتازه درامده
impassioned U به جنبش درامده
updates U به روز درامده
updated U به روز درامده
vibrant U به تپش درامده
outed U از زیرچاپ درامده
out- U از زیرچاپ درامده
update U به روز درامده
out U از زیرچاپ درامده
fish ball U کوفته ماهی وسیب زمینی
corporate U بصورت شرکت درامده
orinasal U از دهان و بینی درامده
dislocated U جابجاشده ازمفصل درامده
extatic U بوجد درامده وجداور
enteringthe room he silmed U باطاق درامده لبخندزد
rissole U کوفته گوشت یا ماهی که باخمیرنان سرخ کنند
rissoles U کوفته گوشت یا ماهی که باخمیرنان سرخ کنند
He fell off his bike and bruised his knee. U او [مرد] از دوچرخه افتاد و زانویش کوفته [کبود] شد.
lycanthrope U ادمی که بشکل گرگ درامده باشد
out of pocket expenses U هزینهای که از جیب شخص درامده باشد
succubus U جن یا دیو مادهای که بصورت زن درامده وبامردان همخواب میشود
knight hospitaller U کسیک که درسلکهای راهبهای نظامی که درسال .....گردیده درامده باشد
turbostarter U استارتر موتوراصلی که توسط توربینی میچرخد که خودتوسط خروج گاز به حرکت درامده
real stagnation point U نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
turbopump U پمشی که توسط توربینی که بوسیله گازهای حاصل ازسوختن سوختهای راکت به چرخش درامده به حرکت درمی اید
cam ring U رینوی داخل پوسته موتور که توسط میل لنگ به چرخش درامده و باز و بسته شدن سوپاپها را کنترل میکند
capital stock U عنصر مالکیت شرکت که بصورت سهام وگواهی نامه سهام درامده
wayworn U خسته و مانده در اثر سفر خسته و کوفته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com