Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 82 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
every way
U
از هر لحاظ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
professionally
U
از لحاظ پیشه
bill of health
U
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
internationally
U
از لحاظ بین المللی
qualitatively
U
از لحاظ کیفیت
unlimited
U
وسیله مسابقه بدون محدودیت از لحاظ حجم یا نوع موتور
perspective
U
لحاظ
perspectives
U
لحاظ
clean
U
شکل مناسب اتومبیل از لحاظ مقاومت هوا دو ضرب
cleaned
U
شکل مناسب اتومبیل از لحاظ مقاومت هوا دو ضرب
cleanest
U
شکل مناسب اتومبیل از لحاظ مقاومت هوا دو ضرب
cleans
U
شکل مناسب اتومبیل از لحاظ مقاومت هوا دو ضرب
sexually
U
از لحاظ جنس
point of view
U
لحاظ
points of view
U
لحاظ
exegeses
U
تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
exegesis
U
تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
phase
U
لحاظ پایه
phased
U
لحاظ پایه
phases
U
لحاظ پایه
economically
U
از لحاظ اقتصاد
of
U
از طرف از لحاظ
psychologically
U
از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
politically
U
از لحاظ سیاسی
criminally
U
از لحاظ جنائی
surgically
U
از لحاظ جراحی
strategically
U
از لحاظ سوق الجیشی
theoretically
U
از لحاظ فرض علمی
nationally
U
از لحاظ ملی
militarily
U
از لحاظ نظامی
socially
U
از لحاظ اجتماعی
nutrient
U
ماده مقوی از لحاظ غذایی
nutrients
U
ماده مقوی از لحاظ غذایی
popularly
U
از لحاظ توده مردم بزبان ساده
viewpoint
U
لحاظ
viewpoints
U
لحاظ
baseball throw
U
مسابقه پرتاب توپ از لحاظ مسافت
exofficio
U
از لحاظ سمت
exofficio
U
از لحاظ تصدی مقام و غیره
for brevity's sake
U
از لحاظ اختصار
for purposes of
U
از لحاظ
from an economical standpoint
U
از لحاظ اقتصاد
geognosy
U
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
geologically
U
از لحاظ زمین شناسی
hierarchically
U
از لحاظ رئیسی و مرئوسی
historcicism
U
فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود
immunogenetics
U
رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
in all respects
U
ازهر لحاظ
in every respect
U
ازهر لحاظ
in the light of
U
از لحاظ
juridically
U
از لحاظ قضائی
juridically
U
از لحاظ حقوقی
juristically
U
از لحاظ حقوقی
materialistically
U
از لحاظ مادیت
medically
U
از لحاظ طبی
mineralogically
U
از لحاظ کان شناسی
modally
U
از لحاظ چگونگی
morbid anatomy
U
از لحاظ ناخوشی
municipally
U
از لحاظ شهرداری
nautically
U
از لحاظ کشتی رانی
on principle
U
از لحاظ قیود اخلاقی
ornamentally
U
از لحاظ تزئین منباب زینت
ornamentallyr
U
از لحاظ تزئین میناب زینت
orthographically
U
از لحاظ املا
pro forma
U
از لحاظ فاهر
psychological moment
U
موقعی که از لحاظ روان شناسی مقتضی برای کارکردن باشد
sanitarily
U
از لحاظ بهداشت
symmetry allowed reaction
U
واکنش مجاز از لحاظ تقارن
technically speaking
U
از لحاظ فنی
theologically
U
از لحاظ الهیات
therapeutically
U
از لحاظ درمان شناسی
to all intents and purposes
U
ازهر لحاظ
with a view to
U
از لحاظ
with the view of
U
از لحاظ
wood craft
U
جنگل شناسی از لحاظ شکار
advantaged
U
کسیکه در شرایط بهتری از لحاظ اجتماعی و یا مادی قرار دارد
Mentally retarded children.
U
کودکان عقب افتاده ( از لحاظ رشد فکری )
politically involved
U
از لحاظ سیاسی پرتحرک
politically active
U
از لحاظ سیاسی پرتحرک
goat hair
U
موی بز
[الیاف نازک و پشمی بز که بیشتر در قسمت های ظریف و تزئینی بافت بدلیل ظرافت آن بکار می رود. بهترین نوع آن مربوط به بز کشمیری هندوستان است که از لحاظ ظرافت و لطافت سبیه ابریشم است.]
white wool
U
[مرغوب ترین نوع پشم از لحاظ رنگ]
to rely on somebody for your income
U
از لحاظ درآمد وابسته به کسی بودن
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com