Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 223 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
blind man's buff
U
از من داری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bigamy
U
دو زن داری
charge
U
عهده داری
charges
U
عهده داری
tenancies
U
اجاره داری
tenancy
U
اجاره داری
Marxist
U
طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
Marxists
U
طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
free enterprise
U
رقابت ازاد درسیستم سرمایه داری
socialism
U
جامعه گرایی جامعه داری اقتصادسوسیالیستی
wombat
U
جانور کیسه داری شبیه خرس
wombats
U
جانور کیسه داری شبیه خرس
home economics
U
اقتصاد خانه داری
refusal
U
خود داری رد
refusals
U
خود داری رد
fasting
U
روزه داری
day nurseries
U
بچه داری در روز
day nursery
U
بچه داری در روز
housekeeping
U
خانه داری
housekeeping
U
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
refrain
U
خود داری کردن
refrained
U
خود داری کردن
refraining
U
خود داری کردن
refrains
U
خود داری کردن
keep
U
حفافت امانت داری
keeps
U
حفافت امانت داری
vigilance
U
شب زنده داری
baby sit
U
بچه داری کردن
baby-sat
U
بچه داری کردن
baby-sit
U
بچه داری کردن
baby-sits
U
بچه داری کردن
baby-sitting
U
بچه داری کردن
bourgeoisie
U
سرمایه داری حکومت طبقه دوم
bourgeoisie
U
سرمایه داری بورژوازی
piquancy
U
گوشه داری طعنه امیزی
farming
U
مزرعه داری
slavery
U
برده داری
sang froid
U
خود داری
sang-froid
U
خود داری
communism
U
مردم داری
altruism
U
همگونه داری
bursaries
U
خزانه داری
bursary
U
خزانه داری
Chancellor of the Exchequer
U
وزیر خزانه داری
Chancellors of the Exchequer
U
وزیر خزانه داری
Exchequer
U
خزانه داری
capitalistic
U
منسوب به سرمایه داری
capitalism
U
رژیم سرمایه داری
capitalism
U
سرمایه داری
capitalism
U
کاپیتالیزم سیستم سرمایه داری سیستم سرمایه گرایی سرمایه داری
night waking
U
شب زنده داری
wakefulness
U
شب زنده داری
tenure
U
اجاره داری
leasehold
U
اجاره داری
vigil
U
شب زنده داری
vigils
U
شب زنده داری
chest
U
تابوت خزانه داری
chests
U
تابوت خزانه داری
wake
U
شب زنده داری
wake
U
شب زنده داری کردن
waked
U
شب زنده داری
waked
U
شب زنده داری کردن
wakes
U
شب زنده داری
wakes
U
شب زنده داری کردن
treasury
U
خزانه داری
thrift
U
خانه داری
succulence
U
اب داری حالت ابکی
quartermaster
U
سررشته داری
quartermaster
U
رسته سررشته داری
quartermaster
U
فروشگاه وسایل سررشته داری
quartermasters
U
سررشته داری
quartermasters
U
رسته سررشته داری
quartermasters
U
فروشگاه وسایل سررشته داری
lorgnette
U
ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnettes
U
ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
holding
U
متصرفی اجاره داری
menage
U
خانه داری
leasing
U
اجاره داری
abstinence;or abstinency
U
خود داری
accounties
U
علم حساب یا دفتر داری
advanced capitalism
U
سرمایه داری پیشرفته
angularity
U
گوشه داری
angularity
U
زاویه داری لاغری
angularity
U
زاویه داری
angulation
U
زاویه داری
anti capitalist
U
ضد سرمایه داری
attorn
U
اجاره داری کردن
bailment
U
امانت داری سمساری
bank protection
U
ساحل داری
bean caper
U
پیرسن داری
black capitalism
U
سرمایه داری سیاه
blind mans buff
U
ازمن داری
bulkiness
U
تنه داری
bulkiness
U
جثه داری
camisado
U
شبیخون لباس یا پیراهن علامت داری که هنگام شبیخون می پوشندتاطرفین یکدیگر رابشناسند
cang
U
تخته سوراخ داری که چینی هادورگردن خطاکاران می اندازند
cangue
U
تخته سوراخ داری که چینی هادورگردن خطاکاران می اندازند
capacity utilization rate
U
نرخ بهره داری از فرفیت
capitalist countries
U
کشورهای سرمایه داری
capitalist system
U
نظام سرمایه داری
capitalization
U
اعمال سیستم سرمایه داری
Other Matches
dude ranch
U
گله داری واسب سواری وحشم داری
You deserve it.
U
حق داری ( استحقاق آنرا داری )
statecraft
U
کشور داری ملک داری
collapse capitalism
U
فروپاشی سرمایه داری سقوط سرمایه داری
marxist economics
U
نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
wet storage
U
تر داری
tensility
U
کش داری
grittiness
U
شن داری
house work
U
خانه داری
stigmatism
U
خال داری
tresury general
U
خزانه داری کل
spinosity
U
سیخ داری
incumbency
U
عهده داری
treasury general
U
خرانه داری کل
treasurership
U
خزانه داری
slaveholding
U
برده داری
serrulation
U
دندانه داری
pernoctation
U
شب زنده داری
patchiness
U
وصله داری
notbility
U
خانه داری
cellarge
U
حق انبار داری
non commital
U
خود داری
dry storage
U
خشک داری
conchiferous
U
داری صدف
continenece
U
خود داری
retenv
U
خود داری
fisk
U
خزانه داری
self restraint
U
خود داری
lucubration
U
شب زنده داری
rhythmicity
U
نواخت داری
creaminess
U
خامه داری
household art
U
هنرخانه داری
trusteeship
U
امانت داری
trusteedhip
U
امانت داری
viscosity
U
شیره داری
to rule the roast
U
اختیار داری کردن
You have cobwebs in your head.
<idiom>
U
تو گچ تو سرت داری.
[اصطلاح]
run the show
U
اختیار داری کردن
light housekeeping
U
کارهای خانه داری
land tenure
U
اجاره داری زمین
keepworthy
U
قابل نگه داری
keep house
U
خانه داری کردن
How old are you?Whats your age?
U
چند سال داری ؟
joint tenancy
U
اجاره داری مشترک
industrial capitalism
U
سرمایه داری صنعتی
spatiality
U
فضا داری فضائیت
mixed capitalism
U
سرمایه داری مختلط
refrainment
U
خود داری اجتناب
to govern one's passions
U
خود داری کردن
to keep house
U
خانه داری کردن
to possess oneself
U
خود داری کردن
procurator general
U
کفیل خزانه داری
precapitalism
U
ماقبل سرمایه داری
precapitalism
U
پیش از سرمایه داری
What do you feel like having today?
U
امروز تو به چه اشتها داری؟
To keep late nights
[hours]
شب زنده داری کردن
to keep shop
U
دکان داری کردن
nolle proseequi
U
خود داری از پی کرد
joint tenancy
U
شرکت در اجاره داری
housekeep
U
خانه داری کردن
chamberlainship
U
پرده داری گنجوری
continence
U
خویشتن داری پرهیزگاری
get by
U
نگه داری کردن
double entry
U
دفتر داری مضاعف
house keeping operation
U
اعمال خانه داری
household art
U
اصول خانه داری
explicit rent
U
اجاره داری کردن
to have custody of
U
نگهداری یا امانت داری کردن از
to run the show
U
در کاری اختیار داری کردن
Treasury Department
U
اداره خزانه داری
[ در آمریکا]
He is a brainy person .
U
آدم کله داری است
You really are cheeky!
U
واقعا" عجب رویی داری !
Do you have an extra pen to lend me?
U
یک قلم زیادی داری به من بدهی ؟
He has a glib (an oily, a persuasive,asmooth)tongue.
U
آدم سر وزبان داری است
I cant be bothered. bother the flies!
U
برو بابا حوصله داری !
to contain one self
U
خود داری یا حوصله کردن
roister
U
عیاشی و شب زنده داری کردن
laws of motion of capitalism
U
قوانین حرکت سرمایه داری
mental reservation
U
خود داری از ذکر مطلبی
cornetcy
U
پرچم داری سواره نظام
purulence
U
زخم چرکی چرک داری
ruffed
U
دارای یقه چین داری
passive resistance
U
خود داری از قبول یاموافقت
subtenancy
U
اجاره داری دست دوم
jointure
U
اجاره داری مشترک و مشاعی
lucubrate
U
شب زنده داری کردن وزحمت کشیدن
municipalist
U
طرفدار نظارت یا اقدامات شهر داری
gange
U
باسیم نازک نگاه داری کردن
You are sure a dead ringer for muy brother.
U
تو قطعا شباهت زیادی با برادر من داری.
carpet sweeper
U
جارو نپتون
[نظافت]
[خانه داری]
housewifely
U
از روی خانه داری یا صرفه جوئی
to recede from an opinicn
U
ازافهار عقیدهای خود داری کردن
to keb at a lamb
U
ازشیردادن به بره خود داری کردن
to keep oneself to oneself
U
ازامیزش بادیگران خود داری کردن
He is of noble birth.
U
آدم پدر و مادر داری است
stagnation thesis
U
تز انحطاط و ورشکستگی رژیم سرمایه داری
to flinch the flagon
U
ازخوردن نوشابه خود داری کردن
to recede from an engagement
U
از افهار عقیدهای خود داری کردن
tenantry
U
اجاره داری کلیه مستاجرین یک ملک
vesta
U
الهه رومی خدای اجاق وخانه داری
Let's see how much you can take.
<idiom>
U
ببینیم تا چه حد توانایی
[استقامت]
داری .
[اصطلاح روزمره]
licensed victualler
U
مهمانخانه داری که پروانه نوشابه فروشی دارد
What is that strange contraption you've got in the garage?
U
آن دستگاه عجیب و غریب که تو در گاراژ داری چیست؟
You are roasting yourself in front of the fire .
U
خودت را جلوی آتش که داری کباب می کنی
proctorize
U
زیر انضیاط در اوردن اختیاری داری کردن بر
first world
U
کشورهای کنونی سرمایه داری پیشرفته ازنظر اقتصادی
severalty
U
مالکیت انفرادی منافع زمین اجاره داری انحصاری
Perhaps you expect me to work like an automaton ( robot ) .
U
لابد انتظاری داری مثل یک ماشین کار کنم
Perhaps you are waiting for the plums fall into your mouth.
U
لابد انتظار داری که لقمه را بجوند ودهانت بگذارند
gallio
U
ماموریاشخصی که ازدخالت درکاری که بیرون ازصلاحیت اوست خود داری
outdegree
U
تعداد رئوس جهت داری که ازیک گره خارج می شوند
fjeld
U
فلات مرتفع وصخره داری که تقریبا هیچ درختی نداشته باشد
zoophyte
U
انواع جانوران مهره داری که رشد انها شبیه گیاه میباشد
go cart
U
چارچوب غلتک داری که کودکان دست بدان گرفته راه رفتن میاموزند
table money
U
فوق العادهای که بابت هزینه مهمان داری به افسران ارشد داده میشود
liberty party
U
حزب مخالف سیستم برده داری که در سال 0481 در ایالات متحده امریکاتشکیل شد
multipe expansion of credit
U
استنباط مضاعف اعتبارات حقی که خزانه داری کل درقبول چک امانتی به مقداری بیش از ذخیره و اعتبار خوددارد
labeled cargo
U
کالای برچسب دار کالای علامت داری که معمولا خطرناک است
open market operation
U
عملیات دولت در بازار ازاد خرید و فروشهایی که دولت از طریق خزانه داری کل میکند
natarize
U
محضر داری کردن گواهی رسمی کردن
self goverment
U
خود داری حکومت خود مختار
paymaster general
U
رئیس سررشته داری رئیس کارپردازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com