English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (40 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
unsling U از فلاخن پرتاب کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
catapults U فلاخن
slings U فلاخن
trebuchet U فلاخن
slinging U فلاخن
sling U فلاخن
catapulted U فلاخن
catapulting U فلاخن
frond U فلاخن
catapult U فلاخن
fronds U فلاخن
delivery groups U مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
one plus one U جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
free drop U پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
one and one U جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
pentathlon U مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlons U مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
throw U ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throwing U ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
ballistics U مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
throws U ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
shoot U زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
shoots U زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
ejection U خارج کردن وسیله یا نیروها بخارج پرتاب کردن یا کشیدن
unsling U پرتاب کردن
foin U پرتاب کردن
thrusts U پرتاب کردن
projects U پرتاب کردن
projected U پرتاب کردن
project U پرتاب کردن
pelts U پرتاب کردن
skeet U پرتاب کردن
shoots U پرتاب کردن
jettisons U پرتاب کردن
jettisoning U پرتاب کردن
shoot U پرتاب کردن
pelted U پرتاب کردن
pelt U پرتاب کردن
jettison U پرتاب کردن
jettisoned U پرتاب کردن
let fly U پرتاب کردن
pitch U پرتاب کردن
thrusting U پرتاب کردن
thrust U پرتاب کردن
pitches U پرتاب کردن
jaculate U پرتاب کردن
castaways U پرتاب کردن وزنه
jettisoned U پرتاب کردن به بیرون
jettisoning U پرتاب کردن به بیرون
triggered U پرتاب کردن فشنگ
shoots U پرتاب کردن گلوله
jettison U پرتاب کردن به بیرون
lob U باهستگی پرتاب کردن
lobbed U باهستگی پرتاب کردن
lobbing U باهستگی پرتاب کردن
lobs U باهستگی پرتاب کردن
castaway U پرتاب کردن وزنه
shoot U پرتاب کردن گلوله
triggers U پرتاب کردن فشنگ
jettisons U پرتاب کردن به بیرون
to launch a torpedo U اژدری پرتاب کردن
jet U بخارج پرتاب کردن
slings U زنجیردار پرتاب کردن
launch a missile U موشک پرتاب کردن
projectable U قابل پرتاب کردن
sling U زنجیردار پرتاب کردن
spits U اب دهان پرتاب کردن
spit U اب دهان پرتاب کردن
slinging U زنجیردار پرتاب کردن
jets U بخارج پرتاب کردن
trigger U پرتاب کردن فشنگ
jetting U بخارج پرتاب کردن
to fire a torpedo U اژدری پرتاب کردن
jetted U بخارج پرتاب کردن
command ejection U پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
upthrust U بطرف بالا پرتاب کردن
pash U بازور پرتاب کردن کوبیدن
provisional ball U گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
skyrockets U مثل موشک بهوا پرتاب کردن
shoves U با زور پیش بردن پرتاب کردن
shove U با زور پیش بردن پرتاب کردن
squish U صدای شکستن یا پرتاب چیزی له کردن
skyrocket U مثل موشک بهوا پرتاب کردن
skyrocketed U مثل موشک بهوا پرتاب کردن
shoved U با زور پیش بردن پرتاب کردن
slogged U ضربت سخت زدن پرتاب کردن
skyrocketing U مثل موشک بهوا پرتاب کردن
slogging U ضربت سخت زدن پرتاب کردن
slogs U ضربت سخت زدن پرتاب کردن
shoving U با زور پیش بردن پرتاب کردن
slog U ضربت سخت زدن پرتاب کردن
pitch U توپ رابه طرف چوگان زن پرتاب کردن
pitches U توپ رابه طرف چوگان زن پرتاب کردن
send down U پرتاب کردن توپ بسوی میله توپزن
refire time U زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
pitches U پرتاب کردن تراکم کاراکترها روی یک خط چاپ شده
pitch U پرتاب کردن تراکم کاراکترها روی یک خط چاپ شده
hurled U پرتاب کردن پرت کردن
hurl U پرتاب کردن پرت کردن
hurls U پرتاب کردن پرت کردن
run-up [start-up] U نزدیکی به مکان شروع با دویدن [برای جهش یا پرتاب کردن] [ورزش]
deathlon U مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
quail U نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quails U نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
delivery error U اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
automatic toss U روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
weapon delivery U پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
side sweep and over under U گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
bombing angle U زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
density of loading U تراکم پر کردن خرج در لوله تراکم خرج پرتاب
launches U پرتاب
shove U پرتاب
launched U پرتاب
hurls U پرتاب
hurled U پرتاب
hurl U پرتاب
launching U پرتاب
tossing U پرتاب
pitch U پرتاب
pitches U پرتاب
launch U پرتاب
shoved U پرتاب
jetted U پرتاب
shies U پرتاب
shy U پرتاب
put U پرتاب
detrusion U پرتاب
tosses U پرتاب
shyer U پرتاب
shyest U پرتاب
throwing U پرتاب
throw U پرتاب
shying U پرتاب
shied U پرتاب
jetting U پرتاب
jets U پرتاب
jet U پرتاب
puts U پرتاب
jaculation U پرتاب
putting U پرتاب
shoves U پرتاب
toss U پرتاب
shoving U پرتاب
tossed U پرتاب
throws U پرتاب
pounced U پرتاب استامپ
throwing the javelin U پرتاب نیزه
pounces U پرتاب استامپ
fires U پرتاب راکت
pouncing U پرتاب استامپ
javelin throw U پرتاب نیزه
weight throw U پرتاب وزنه
projections U پرتاب طرح
projection U پرتاب طرح
fling U افکندن پرتاب
tilt U شتاب پرتاب
flinging U افکندن پرتاب
flings U افکندن پرتاب
tilted U شتاب پرتاب
fire U پرتاب راکت
tilts U شتاب پرتاب
airball U پرتاب خطا
torpedo launch U پرتاب اژدر
shot put U پرتاب وزنه
discus throwing U پرتاب دیسک
fired U پرتاب راکت
air extraction U پرتاب بار
base ejection U پرتاب شونده از ته
pounce U پرتاب استامپ
launcher U پرتاب کننده
paradrop U پرتاب با چتر
launcher U سکوی پرتاب
upthrow U پرتاب ببالا
launching angle U زاویه پرتاب
shoves U پرتاب شدن
chuck U پرتاب توپ
chuck U پرتاب نادرست
chucked U پرتاب توپ
shoved U پرتاب شدن
chucked U پرتاب نادرست
chucks U پرتاب توپ
rocketry U فن پرتاب موشک
throwing apparatus U لوازم پرتاب
arm thrust U پرتاب دست
aerial delivery U پرتاب هوایی
deliveries U پرتاب گلوله
deliveries U پرتاب توپ
conversions U پرتاب ازاد
conversion U پرتاب ازاد
throw-in U پرتاب اوت
throw-ins U پرتاب اوت
delivery U پرتاب گلوله
delivery U پرتاب توپ
throw in U پرتاب اوت
discus throw U پرتاب دیسک
small ball U پرتاب بی حالت
referee throw U پرتاب داور
shove U پرتاب شدن
bowshot U تیر پرتاب
propelling charge U خرج پرتاب
shoving U پرتاب شدن
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com