Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
put out
U
از ساحل عازم شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
beach marker
U
علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
ship to shore
U
حرکت از دریا به ساحل عملیات پیاده کردن افراد ازدریا به ساحل
shore to shore movement
U
عملیات و حرکت مستقیم از یک ساحل به ساحل دیگر
onshore
U
روی ساحل متوجه بطرف ساحل
inshore
U
بطرف ساحل جلو ساحل
he set out for the village
U
عازم ده شد
westbound
U
عازم
goer
U
عازم
leadoff
U
عازم شدن
set out
U
عازم شدن
northbound
U
عازم شمال
skiddoo
U
عازم شدن
off
U
عازم بسوی
pull out
U
عازم شدن
pull-outs
U
عازم شدن
destined
U
عازم براه
going
U
رایج عازم
pull-out
U
عازم شدن
embarks
U
عازم شدن
embarking
U
عازم شدن
embarked
U
عازم شدن
embark
U
عازم شدن
skidoo
U
عازم شدن
southbound
U
عازم جنوب
off
U
مقابل عازم
leaving
U
عازم شدن
leave
U
عازم شدن
stouten
U
عازم شدن
approach lane
U
مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
to head off
U
عازم شدن
[گردش]
earth-bound
U
عازم کرهی زمین
to set out
U
عازم شدن
[گردش]
we left for paris
U
عازم پاریس شدیم
vamoose
U
بسرعت عازم شدن
outstand
U
عازم دریا شدن
to start on a journey
U
عازم سفری شدن
bound
U
عازم رفتن مهیا
ocean bound
U
عازم دریا یااقیانوس
start on the journey
U
عازم سفر شدن
head
U
عازم شدن سرپل گرفتن
putting
U
تعبیرکردن عازم کاری شدن
puts
U
تعبیرکردن عازم کاری شدن
put
U
تعبیرکردن عازم کاری شدن
outbound
U
عازم ناحیه دور دست
mog
U
عازم شدن دزدانه رفتن
out bound
U
عازم بیرون رفتن از بندر
homecomings
U
عازم میهن مراجعت به وطن یامحل تحصیل
homecoming
U
عازم میهن مراجعت به وطن یامحل تحصیل
coasts
U
ساحل
coast
U
ساحل
sea shore
U
ساحل
causey
U
ساحل
landside
U
ساحل
brae
U
ساحل
rivage
U
ساحل
littoral
U
ساحل
beaches
U
ساحل
beached
U
ساحل
beach
U
ساحل
shore
U
ساحل
banks
U
ساحل
bank
U
ساحل
shores
U
ساحل
ashore
U
به ساحل
shore
U
ساحل دریا
seacoast
U
ساحل دریا
attack group
U
گروه تک به ساحل
basegram
U
پیام از ساحل
backshore
U
ساحل جزرو مد
beach party
U
تیم ساحل
onshore
U
واقع در ساحل
shore
U
کرانه ساحل
backshore beach
U
ساحل جزرو مد
bankside
U
شیب ساحل
bank revetment
U
پوشش ساحل
bank protection
U
ساحل داری
shore duty
U
خدمت ساحل
inshore
U
به طرف ساحل
low lander
U
ساحل نشین
hard beach
U
ساحل مستحکم
near shore
U
نزدیک به ساحل
coral reef
U
ساحل مرجانی
coastwise
U
درطول ساحل
coastwards
U
درامتداد ساحل
coastwards
U
بطرف ساحل
coastward
U
درامتداد ساحل
coastward
U
بطرف ساحل
on shore
U
روی ساحل
shores
U
ساحل دریا
shores
U
کرانه ساحل
riparian
U
ساحل رودخانه زی
coast guardsman
U
ساحل بان
river line
U
خط ساحل رودخانه
sea coast
U
ساحل دریا
land combat
U
نبرد در ساحل
offshore
U
از جانب ساحل
beached
U
زدن به ساحل
shoreline
U
خط ساحل یا خط ساحلی
beach
U
ساحل شنی
beach
U
زدن به ساحل
back beach
U
ساحل جزرو مد
seashores
U
ساحل دریا
river bank
U
ساحل رودخانه
sandbanks
U
ساحل شنی
river banks
U
ساحل رودخانه
seashore
U
ساحل دریا
in
U
نزدیک ساحل
beached
U
ساحل شنی
stethe
U
ساحل رودخانه
sandbank
U
ساحل شنی
offshore
U
دور از ساحل
beaches
U
ساحل شنی
beaches
U
زدن به ساحل
in-
U
نزدیک ساحل
shorelines
U
خط ساحل یا خط ساحلی
near bank
U
ساحل نزدیک رودخانه
shelf
U
سراشیب ساحل دریا
lee shore
U
ساحل در معرض باد
ashore
U
بکنار بطرف ساحل
landing beach
U
ساحل پیاده شدن
hinterlands
U
زمین پشت ساحل
hinterland
U
زمین پشت ساحل
the wares beat the shore
U
خوردن امواج به ساحل
the waves beats or the shore
U
امواج به ساحل می کوبد
waterside
U
متعلق به کناردریا ساحل
Ivory Coast
U
کشور ساحل عاج
seebreeze
U
باد از دریا به ساحل
shoring
U
پیاده شدن در ساحل
roadstead
U
لنگرگاه دور از ساحل
riverain
U
ساکن ساحل رودخانه
insides
U
موج نزدیک ساحل
bars
U
خور پیشرفتگی اب به ساحل
bar
U
خور پیشرفتگی اب به ساحل
inside
U
موج نزدیک ساحل
retracting
U
دور شدن از ساحل
coast in point
U
نقطه ورود به ساحل
coast defence
U
سازمان پدافنداز ساحل
retract
U
دور شدن از ساحل
bank line
U
نخ ماهیگیری وصل به ساحل
bank angle
U
زاویه شیب ساحل
retracted
U
دور شدن از ساحل
retracts
U
دور شدن از ساحل
foreshores
U
لبه جلوی ساحل دریا
beaching gear
U
وسایل به ساحل کشیدن ناو
to wash something ashore
U
بکنار ساحل شستن چیزی
surf cast
U
قلاب اندازی از ساحل در موج
cay
U
ساحل مرجانی یاشنی درجزیره
skate boat
U
قایق بسته به ساحل در اغازمسابقه
to wash something up
U
بکنار ساحل شستن چیزی
foreshore
U
لبه جلوی ساحل دریا
shore break
U
موجهاییکه نزدیک ساحل می شکنند
banks
U
صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
offshore winds
U
بادخشکی بادهای دور از ساحل
debarkation net
U
پل تخلیه پرسنل ازکشتی به ساحل
bank
U
صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
landing forces
U
نیروها پیاده شونده به ساحل
coasting
U
کشتی رانی در طول ساحل
landing attack
U
تک همراه با پیاده شدن به ساحل
beachhead
U
پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
barrier reef
U
صخره مرجانی که تقریباموازی ساحل است
council of entent
U
ساحل عاج نیجریه و ولتای علیا
beachheads
U
پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
shore duty
U
ماموریت کار در ساحل یاپایگاه خودی
landings
U
پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
mooring
U
نقطه مهار کردن قایق به ساحل
straight off
U
مستقیما درجلو موج روبه ساحل
liberty man
U
ملوانی که اجازه دارد به ساحل برود
offshore
U
دور از ساحل قسمت ساحلی دریا
landing
U
پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
alighting area
U
نقطه پیاده شدن خودروها به ساحل
point break
U
موجهاییکه با زاویه به ساحل نزدیک می شوند
coast in point
U
نقطه نزدیک شدن کشتی به ساحل
soups
U
موج شکسته کف دار که بسرعت به ساحل می رسد
landing party
U
گروه پیاده شونده به ساحل تیم فرود
approach line
U
خط نزدیک شدن به ساحل خط تقرب به دشمن خط مسیرفرود
landing attack
U
تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
soup
U
موج شکسته کف دار که بسرعت به ساحل می رسد
dune
U
خاکریز یاتپه شنی ساحل که بادانها را جابجامیکند
mooring line
U
طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
camp-shedding
U
[پایه ها و تخته های روی ساحل رودخانه]
wharves
U
لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
coastal refraction
U
تغییر جهت امواج رادیویی در برخورد به ساحل
wharfs
U
لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
wharf
U
لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
jolly boat
U
قایق بار کشی از کشتی به ساحل و بعکس
hard up
U
جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
bollard
U
تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
bollards
U
تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
hard-up
U
جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
bank protection
U
حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
painter
U
طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
scylla
U
صخرهای در ساحل ایتالیاروبروی گرداب معروف به "شاریبدیس " در سیسیل
painters
U
طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
barrier light
U
نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی
transfer area
U
در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل
transfer berth
U
دوبه یا سکوی نقل و انتقال نیروها به ساحل از ناوچههای اب خاکی
outward bound
U
عازم بیرون روانه بیرون
mooring penant
U
طناب کوتاه وصل به گوی شناور برای بستن قایق به ساحل
touchdown
U
درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
touchdowns
U
درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com