Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
officinally
U
از روی دستور داروسازی طبا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
pharmacopeia
U
کتاب دستور داروسازی قرابادین
pharmacopoeia
U
کتاب دستور داروسازی دارونامه
Other Matches
statement
U
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
statements
U
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
one for one
U
که برای هر دستور یا کلمه دستور در زبان یک دستور که ماشین تولید میکند
pharmacy
U
داروسازی
pharmacies
U
داروسازی
pharmacy
U
انباردارو داروسازی
pharmacies
U
انباردارو داروسازی
pill
قرص
[داروسازی]
tablet
U
قرص
[داروسازی]
pharmaceutical sign
U
نشان داروسازی
pharmaceutic
U
دارویی وابسته به داروسازی
pharmaceutical
U
دارویی وابسته به داروسازی
mortar
U
هاون داروسازی خمپاره
drops
{pl}
U
قطره والریان
[داروسازی]
valerian
U
قطره والریان
[داروسازی]
mortars
U
هاون داروسازی خمپاره
pharmaceuticals
U
دارویی وابسته به داروسازی
separator
U
نشانه جدا کردن بخشهای خط دستور در برنامه مثل دستور وآرگومان
skipped
U
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
skip
U
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
actual address
U
دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود
modifiers
U
دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد
skips
U
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
statement
U
دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
statements
U
دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
modifier
U
دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد
piped
U
که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
pipe
U
که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
fetches
U
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
fetched
U
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
GOSUB
U
دستور برنامه نویسی که یک تابع را اجرا میکند و سپس دستور بعدی را برمی گرداند
fetch
U
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
basics
U
دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
basic
U
دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
prefix
U
کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
prefixes
U
کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
effective
U
دستور نتیجهای که پس از تغییر در دستور اصلی اجرا میشود
branches
U
مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
branch
U
مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
officinal names of drugs
U
نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
mezereum
U
پوست ماذریون که در داروسازی برای اوردن خوی و پیشاب میدهند
discrimination instruction
U
دستور برنامه نویسی شرطی که با همراه داشتن محل دستور بعدی که باید اجرا شود و کنترل مستقیم اعمال میکند.
parting injuncyions
U
دستور در هنگام جدایی اخرین دستور
macroinstruction
U
دستور برنامه نویسی که به چندین دستور در تابع یا ماکرو برمی گردد. نرم افزار نشر Macromedia Derector برای PC و Macintosh با استفاده از زمان چاپ Lingo
languages
U
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
language
U
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
do nothing instruction
U
دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد
halted
U
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
halt
U
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
halts
U
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
resident
U
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
residents
U
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
one plus one address
U
قالب دستور که حاوی محل یک ثبات و محل دستور بعدی باشد
branches
U
دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند
branch
U
دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند
immediate
U
دستور کامپیوتری که عملوند در دستور راست و نه آدرس محل عملوند
addressing
U
در سطح صفر: عملوندی که بخشی از قسمت آدرس دستورالعمل است . سطح اول : عملوندی که در آدرس دستور ذخیره شده است . سطح دوم : عملوندی که در آدرسی که به دستور داده میشود ذخیره شده است
instruction
U
دستور
instructions
U
دستور
say so
U
دستور
precept
U
دستور
commandment
U
دستور
prescript
U
دستور
commandments
U
دستور
precepts
U
دستور
say-so
U
دستور
prescription
U
دستور
regulation
U
دستور
rule
U
دستور
direction
U
دستور
order
U
دستور
formula
U
دستور
prescriptions
U
دستور
enjoinment
U
دستور
programs
U
دستور
program
U
دستور
commands
U
دستور
formulae
U
دستور
command
U
دستور
formulas
U
دستور
commanded
U
دستور
avaunt
U
دستور اخراج
behest
U
امر دستور
daily order
U
دستور روز
administrative order
U
دستور اداری
order
U
دستور دادن
order
U
دستورالعمل دستور
order
U
دستور سفارش
standing orders
U
دستور جاری
grammatically
U
ازروی دستور
standing order
U
دستور جاری
programs
U
دستور کار
mandate
U
دستور مافوق
embedded code
U
دستور چاپگر
instructions
U
دستور کار
cramer's rule
U
دستور کرامر
prescriptions
U
دستور عمل
conditional statement
U
دستور شرطی
collection order
U
دستور وصول
cancellation order
U
دستور فسخ
order format
U
قالب دستور
cancellation order
U
دستور لغو
instruction
U
دستور عمل
instruction
U
دستور کار
agendas
U
دستور جلسه
blanket order
U
دستور کلی
agenda
U
دستور جلسه
instructions
U
دستور عمل
programs
U
برنامه دستور
grammar
U
دستور زبان
intuited
U
دستور دادن
intuiting
U
دستور دادن
intuits
U
دستور دادن
dictate
U
دستور دادن
dictated
U
دستور دادن
dictates
U
دستور دادن
dictating
U
دستور دادن
intuit
U
دستور دادن
permission
U
دستور پروانه
dictate
U
دستور دادن
grammar
U
علم دستور
grammar
U
کتاب دستور
grammars
U
دستور زبان
directions
U
دستور عمل
grammars
U
علم دستور
grammars
U
کتاب دستور
prescription
U
دستور عمل
run
U
دستور RUN
runs
U
دستور RUN
mandate
U
دستور مردم به
program
U
دستور کار
programme
U
دستور نقشه
programmes
U
دستور نقشه
mandating
U
دستور مردم به
mandating
U
دستور مافوق
mandates
U
دستور مردم به
mandates
U
دستور مافوق
mandated
U
دستور مردم به
program
U
برنامه دستور
commandment
U
دستور خدا
commandments
U
دستور خدا
principal
U
دستور دهنده
principals
U
دستور دهنده
recipes
U
خوراک دستور
recipe
U
خوراک دستور
regulation
U
دستور قانون
mandated
U
دستور مافوق
operation order
U
دستور عملیاتی
mounting instruction
U
دستور نصب
transformational grammar
U
دستور گشتاری
directive
U
دستور دهنده
microinstruction
U
ریز دستور
order code
U
رمز دستور
money order
U
دستور پرداخت
money orders
U
دستور پرداخت
postbyte
U
در یک دستور برنامه
macroinstruction
U
درشت دستور
macro instruction
U
درشت دستور
purchase order
U
دستور خرید
movement order
U
دستور حرکت
warning order
U
دستور اگهی
operating manual
U
دستور کار
operating instruction
U
دستور کار
statements
U
بیانیه دستور
direct
U
: دستور دادن
statement
U
بیانیه دستور
directed
U
: دستور دادن
order of the day
U
دستور جلسه
directs
U
: دستور دادن
ordinace
U
دستور شرعی
night order
U
دستور شبانه
directives
U
دستور دهنده
macro
U
درشت دستور
gramarey
U
دستور زبان
formulary
U
دستور نامه
laying instruction
U
دستور نصب
technical manual
U
دستور فنی
job order
U
دستور کار
field manual
U
دستور رزمی
statement number
U
شماره دستور
lubrication order
U
دستور روغنکاری
sailing orders
U
دستور حرکت
superior order
U
دستور مافوق
enforcement order
U
دستور اجرا
generative grammar
U
دستور زایشی
grammer
U
دستور زبان
to give instractions
U
دستور دادن
macro
U
شرح دستور
execute statement
U
دستور اجرایی
engine order
U
دستور ماشین
we were ordered to stay
U
دستور دادند بمانیم
payment stopped
U
دستور عدم پرداخت
signal operation instruction
U
دستور کار مخابرات
tables
U
از دستور خارج کردن
injunction
U
حکم بازداشت دستور
tabled
U
از دستور خارج کردن
injunctions
U
حکم بازداشت دستور
table
U
از دستور خارج کردن
grammarian
U
متخصص دستور زبان
grammarians
U
متخصص دستور زبان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com