English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 70 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
to muff a ball U از بی دست و پایی توپ رانگرفتن
to muff a catch U از بی دست و پایی توپ رانگرفتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
planter U کف پایی
planters U کف پایی
plantar U کف پایی
criss-cross U پایی
criss-crossed U پایی
criss-crosses U پایی
criss-crossing U پایی
footy U پادار پایی
footrest U زیر پایی
pumiceous U سنگ پایی
foot brake U ترمز پایی
foot operated starting switch استارتر پایی
foot starter U استارتر پایی
foot pedal U پدال پایی
pantof U کفش دم پایی
panton U کفش دم پایی
papoosh U کفش سر پایی
foot control کنترل پایی
velocipede U دوچرخه پایی
territoriality U بوم پایی
shoepack U کفش دم پایی
shoepac U کفش دم پایی
polypody U هزار پایی
pedicab U سه چرخه پایی
espadrille U کفش دم پایی
elephantiasis U پیل پایی
bicycles U دوچرخه پایی
pedals U پدال پایی
pedalling U پدال پایی
pedalled U پدال پایی
push bike U دوچرخه پایی
push bikes U دوچرخه پایی
pedaling U پدال پایی
pantof U کفش سر پایی
foothold U زیر پایی
footholds U زیر پایی
pedal U پدال پایی
pedaled U پدال پایی
bicycle U دوچرخه پایی
foot starter U راه انداز پایی
treadle press U ماشین چاپ پایی
tarsal U مچ پایی استخوان قوزک پا
pumicestone slag U سرباره سنگ پایی
kick starter U راه انداز پایی
modulus of rigidity U ضریب سخت پایی
coefficient of rigidity U ضریب سخت پایی
defendance need U نیاز خویشتن پایی
an odd slipper U یک لنگه کفش سر پایی
ambulatory psychotherapy U روان درمانی سر پایی
lubberliness U بی دست و پایی ناازمودگی
melodion U یکجور ارگ دستی یا پایی
takeoff leg U پایی که فشار برروی ان است
subbass U کلیدرکاب پایی ارگ وپیانو
foot operated starting switch U کلید راه انداز پایی
maladroitness U ناشی گری بیدست و پایی
lubberly U از روی کودنی یابیدست و پایی
foot pedal switch سوئیچی که با پدال پایی بکار میافتد.
melodeon U ارگ پایی یا دستی نوعی نی کوچک
pivot foot U پایی که درهنگام حرکت بایدروی زمین بماند
leads U پایی که در پرش از روی مانع زودتر از پای دیگر بلند میشود
lead U پایی که در پرش از روی مانع زودتر از پای دیگر بلند میشود
soft-pedal U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaled U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaling U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft pedal U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalled U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalling U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedals U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com