English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
thenceforward U از انجا ببعد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
forward U ببعد
forwarded U ببعد
henceforward U از این ببعد
from this time forward U ازاین ببعد
from this time forth U ازاین ببعد
hereafter U از این ببعد
henceforth U از این ببعد
postponements U موکول ببعد کردن
shelve U ببعد موکول کردن
shelved U ببعد موکول کردن
postponement U موکول ببعد کردن
thither U به انجا
whereon U در انجا
wherefrom U که از انجا
thereat U در انجا
whence U که از انجا چه جا
so far forth U تا انجا
wherever U انجا که
i know that place by sight U انجا را
yonder U انجا
thence U از انجا
thither U انجا
there U انجا
there U به انجا
therof U از انجا
away U مرتبا از انجا
it is not half bad U انجا بداست
for a iknow U تا انجا که می دانم
it is impossible to live there U در انجا میسرنیست
here and there U اینجا انجا
as for as i know U تا انجا که من میدانم
as far as possible U تا انجا که بتوان
as far as possible U تا انجا که میشد
stay there till i return U انجا بمانیدتامن برگردم
there was not a soul U ذی نفسی انجا نبود
whereat U که بدان جهت که در انجا
within living memory U تا انجا که مردمان زنده
we used to play there U ما انجا بازی میکردیم
i went there particularly to U یک کاره انجا رفتم
i stayed there for days U سه روز انجا ماندم
i went there in my own U شخصا` انجا رفتم
there U دراین موضوع انجا
he no longer went there U دیگر انجا نرفت
i did not find a there U کسی را در انجا نیافتم
the population is stationary U شماره نفوس انجا کم وزیادنمیشود
at the top of one's bent U تا انجا که می توان تحمل کرد
iam a to go there U از رفتن به انجا خجالت می کشم
i put the population at 0000 U نفوس انجا را 00002 تن براورد می کنم
he went there in black U اوبا جامه سیاه انجا رفت
see if he is still there U به بیند او هنوز انجا است یانه
put off U ازسرباز کردن ببعد موکول کردن
hydropath establishment U بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
hydrotherapeutic U بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
limbers U ناودانهای طرفین ته کشتی که از انجا اب به منبع تلمبه میرسد
to ring the changes U کاری راتا انجا که بتوان باشکال گوناگون انجام دادن
passing lane U فاصله بین دو یار که میتوان از انجا توپ را پاس داد
fitting shop U کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
load line U خط دورکشتی که وقتی کشتی کاملا بارگیری شداب تا انجا میرسد
barnstorms U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstormed U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorm U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
i am very keen on going there U من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
barnstorming U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
statitizing U فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
it is impossible to live there U نمیشود در انجا زندگی کرد زندگی
tontine U تاسیس خاصی که به موجب ان عدهای مشترکا" پول قرض می دهند با این شرط که بهره ان مرتبا" و بااقساط معین بین ان ها تقسیم شود و با مرگ هر یک ازایشان سهم دیگران از بهره بیشتر شود تا انجا که اخرین فرد زنده کل بهره را دریافت کند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com