Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 126 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sweeney
U
ازکار افتادگی یا فلج عضلات کتف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
paralysis
U
ازکار افتادگی
sweeny
U
از کار افتادگی یا فلج عضلات کتف
incapacitates
U
ازکار افتادن
incapacitated
U
ازکار افتادن
incapacitate
U
ازکار افتادن
obsolete
U
ازکار افتاده
worker
U
ازکار در امده
incapacitating
U
ازکار افتادن
jade
U
ازکار انداختن
break down
<idiom>
U
ازکار افتادن
cessation from work
U
فراغت ازکار
worked up
U
ازکار در امده
cessation from work
U
دست کشی ازکار
knock off
U
ازکار دست کشیدن
superpurgation
U
بی اندازه ازکار کردن
put (something) past someone (negative)
<idiom>
U
ازکار شخص متعجب شدن
dead engine
U
موتوری که در حین پرواز ازکار افتاده است
tetany
U
کزاز عضلات
antigravity muscles
U
عضلات ضد گرانش
flabby
U
دارای عضلات شل
catalepsy
U
جمود عضلات
skeletal muscles
U
عضلات مخطط
contralateral muscles
U
عضلات مخالف
contralateral muscles
U
عضلات مقابل
relaxation
U
شل کردن عضلات
dystaxia
U
رعشه عضلات
cramp in the leg
U
گرفتگی عضلات پا
[پزشکی]
cramp in the calf
U
گرفتگی عضلات پا
[پزشکی]
charleyhorse
[American]
[colloquial]
U
گرفتگی عضلات پا
[پزشکی]
Firm muscles ( flesh ) .
U
عضلات (گوشت ) محکم
kymograph
U
انقباض عضلات و غیره
vaginismus
U
گرفتگی عضلات مهبل
systremma
[leg cramps]
U
گرفتگی عضلات پا
[پزشکی]
charley horse
[American]
[colloquial]
U
گرفتگی عضلات پا
[پزشکی]
guiding
U
عضلات کمکی مجاور
vaginism
U
گرفتگی عضلات مهبل
ligamentary
U
مربوط به رباط عضلات
abasia
U
عدم همکاری عضلات محرکه
catalepsy
U
تصلب وسخت شدن عضلات
pleurodynia
U
درد پهلوو عضلات سینه
extrinsic eye muscles
U
عضلات برون چرخشی چشم
pleuralgia
U
درد پهلوو عضلات سینه
hamstring
U
عضلات عقب ران زردپی
hamstringing
U
عضلات عقب ران زردپی
tic
U
انقباض غیر عادی عضلات
hamstrings
U
عضلات عقب ران زردپی
hamstrung
U
عضلات عقب ران زردپی
tics
U
انقباض غیر عادی عضلات
neuromuscular
U
وابسته باعصاب و عضلات عصبی و عضلانی
cramp
U
گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
cramps
U
گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
knee flexion and extension machine
U
دستگاه بدن سازی برای تقویت عضلات ساق پا
muscle bound
U
دارای عضلات سفت وسخت غیر قابل ارتجاع
enthralment
U
افتادگی
self effacement
U
افتادگی
lags
U
پس افتادگی
lag
U
پس افتادگی
lagged
U
پس افتادگی
humility
U
افتادگی
languor
U
از پا افتادگی
arrearage
U
پس افتادگی
retardation
U
پس افتادگی
lap seam
U
رویهم افتادگی
pretermission
U
از قلم افتادگی
prolapse
U
پایین افتادگی
to humble oneself
U
افتادگی نمودن
social lag
U
پس افتادگی اجتماعی
retard time
U
عقب افتادگی
prosiness
U
پیش پا افتادگی
prolapsus
U
بیرون افتادگی
prolapsus
U
پایین افتادگی
ommission
U
از قلم افتادگی
disfavor
U
از نظر افتادگی
omission
U
از قلم افتادگی
humbly
U
از روی افتادگی
disfigurements
U
از شکل افتادگی
disfigurement
U
از شکل افتادگی
banality
U
پیش پا افتادگی
overlapping
U
روی هم افتادگی
obsolescence
U
ازرواج افتادگی
omissions
U
از قلم افتادگی
defeats
U
از شکل افتادگی
defeating
U
از شکل افتادگی
defeated
U
از شکل افتادگی
defeat
U
از شکل افتادگی
breakdowns
U
از کار افتادگی
breakdown
U
از کار افتادگی
disfavour
U
از نظر افتادگی
backwardness
U
عقب افتادگی
forward slip
U
پیش افتادگی
drop out
U
از قلم افتادگی
modestly
U
با افتادگی با تواضع
forwardness
U
پیش افتادگی
disfiguration
U
ازشکل افتادگی
cultural lag
U
پس افتادگی فرهنگی
impaction
U
گیر افتادگی
commonplaceness
U
پیش پا افتادگی
falling of the womb
U
پائین افتادگی
bronchial asthma
U
تنگی نفس که بعلت انقباض عضلات جدارقصبه الریه ایجاد میشود
parkinsonism
U
اختلال مزمن عصبی که با سختی عضلات بدن ولرزش مشخص میشود
down time
U
مدت از کار افتادگی
lap
U
زیرکار رویهم افتادگی
lead of phase
U
پیش افتادگی فاز
lead angle
U
زاویه پیش افتادگی
lapped
U
زیرکار رویهم افتادگی
deflections
U
پایین افتادگی واخمش
deflection
U
پایین افتادگی واخمش
angle of lead
U
زاویه پیش افتادگی
missing parts test
U
ازمون افتادگی وار
prosaicness
U
پیش پا افتادگی سادگی
meekly
U
از روی فروتنی یا افتادگی
retard time
U
زمان عقب افتادگی
downtime
U
مدت از کار افتادگی
leeway
U
عقب افتادگی راه گریز
overlap of distillat curves
U
رویهم افتادگی منحنیهای تقطیر
falling of the womb
U
سقوط کردن پائین افتادگی
achalasia
U
عدم انبساط عضلات مجاری بدن و باقی ماندن انها در حال انقباض دائم
one upmanship
U
سبقت یا جلو افتادگی از حریق یا رقیب
one-upmanship
U
سبقت یا جلو افتادگی از حریق یا رقیب
forward slip
U
جلو افتادگی لغزش به سمت جلو
cataleptic
U
مبتلا به بیماری جمود عضلات مبتلا به جمود فکری
advances
U
پیش افتادن پیش افتادگی
advance
U
پیش افتادن پیش افتادگی
advancing
U
پیش افتادن پیش افتادگی
synthetic dyes
U
رنگینه های شیمیایی
[این رنگ ها که جدیدا وارد بازار فرش شده اند، اصالت فرش اصیل را خدشه دار نموده اند. بدلیل ثبات و درخشندگی جا افتادگی فرش را می گیرند ولی در عوض سهولت دسترسی باعث استقابل شده است.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com