English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 31 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
from among U ازمیان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
from the dead U ازمیان مردگان
across U ازمیان ازوسط
surmounts U ازمیان برداشتن
surmounting U ازمیان برداشتن
surmounted U ازمیان برداشتن
surmount U ازمیان برداشتن
to pass off U ازمیان رفتن
to sweep away U ازمیان برداشتن
To co away with . To remove. To eliminate . U ازمیان برداشتن
abolish ازمیان بردن
wiping U ازمیان بردن
wipes U ازمیان بردن
wiped U ازمیان بردن
wipe U ازمیان بردن
To be lost . To disappear . U ازمیان بر افتادن
abrogate U ازمیان بردن
to get anything out of the way U کاری را ازمیان برداشتن
abrogates U ملغی ازمیان بردن
chiasma U امیزش ازمیان یا از پهنا
abolishes U ازمیان بردن منسوخ کردن
abolishing U ازمیان بردن منسوخ کردن
to wriggle one's way U بزحمت ازمیان گروهی بیرون امدن
embryoctony U ازمیان بردن یافاسدکردن جنین درزهدان
slewing rate U نرخ عبور یک کاغذ سفید ازمیان چاپگر
demoratize U بی جرات کردن ازمیان بردن حس شهامت وانتظامات ارتش
hard-up U جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
hard up U جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
to walk the chalk U بوسیله درست راه رفتن ازمیان خطهای گچ کشیده هوشیاری خود را ثابت کردن
e f t a (european free trade association U فنلاند که تعرفه گمرکی و سود بازرگانی را درمعاملات فیمابین خود ازمیان برداشته اند
logogriph U نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com