Perdic | ازمایش نامنظم | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	random test U	ازمایش نامنظم

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	use testing U	ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
	pilot method U	عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
	tryout U	ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
	assays U	محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
	assay U	محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
	test element U	دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
	flight test U	ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
	continous immersion test U	ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
	soil examination U	بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
	insulation test U	ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
	service test U	ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
	out of kelter U	نامنظم
	acrostic U	نامنظم
	random U	نامنظم
	unconventional U	نامنظم
	randomly U	نامنظم
	haywire U	نامنظم
	erratic U	نامنظم
	infrequent <adj.> U	نامنظم
	irregular U	نامنظم
	aperiodic U	نامنظم
	sporadic <adj.> U	نامنظم
	by fits and starts <idiom> U	به طور نامنظم
	skew polygon U	کثیرالاضلاع نامنظم
	erratic block U	بلوک نامنظم
	irregulars U	ارتش نامنظم
	disorderly U	نامنظم مختل
	irregular polymer U	بسپار نامنظم
	statistic copolymer U	همبسپار نامنظم
	jerky U	نامنظم رونده
	confident test U	ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
	flight test U	ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
	creep test U	ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
	jitter U	حرکت نامنظم اتفاقی
	flares U	باشعله نامنظم سوختن
	sporadic group U	گروه نامنظم [ریاضی]
	flare U	باشعله نامنظم سوختن
	cross grained U	دارای رگههای نامنظم
	poorly graded U	دانه بندی نامنظم
	random wound U	سیم پیچ نامنظم
	grout U	بلغور قطعات کوچک و نامنظم سنگ دوغاب
	buffeted U	نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
	biases U	وضع نامنظم گوی که باعث چرخیدن ان میشود
	bias U	وضع نامنظم گوی که باعث چرخیدن ان میشود
	flares U	روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
	flare U	روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
	out of square U	خارج از چهار گوش بطور نامنظم یا نادرست
	random U	حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
	randomly U	حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
	buffeting U	نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
	buffet U	نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
	buffets U	نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
	tube tester U	دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
	environmental test U	ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
	cyclopean U	[معماری ترکیب شده با شکلهای نامنظم در بلوک سیمانی]
	to wobble [rotate unevenly] U	لنگ بودن [تاب داشتن] [به طور نامنظم چرخیدن] [اصطلاح روزمره]
	airbrush U	یک ابزار نقاشی که الگوهای نامنظم از نقاط را ایجاد میکند مانند اسپری مکانیکی
	anti knock U	ماده ایکه به سوخت اضافه شده و احتمال انفجار واحتراق نامنظم ان را کاهش میدهد
	fracto stratus U	ابرهای تکه تکه و نامنظم استراتوس
	asynchronous transmission U	اطلاعات در فواصل زمانی بدون قاعده و نامنظم به وسیله قراردادن یک بیت شروع قبل از هر کاراکتر ویک بیت خاتمه پس از ان انتقال می یابند
	examen U	ازمایش
	tested U	ازمایش
	assays U	ازمایش
	experimentation U	ازمایش
	g U	ازمایش
	shying U	ازمایش
	shyest U	ازمایش
	shyer U	ازمایش
	shy U	ازمایش
	shies U	ازمایش
	shied U	ازمایش
	assay U	ازمایش
	screening U	ازمایش
	experiments U	ازمایش
	experiment U	ازمایش
	testing U	ازمایش
	checking U	ازمایش
	vetting U	ازمایش
	tests U	ازمایش
	trials U	ازمایش
	trial U	ازمایش
	experimented U	ازمایش
	experimenting U	ازمایش
	material testing U	ازمایش مصالح
	impact test U	ازمایش ضربه
	inspection test U	ازمایش کار
	insulation voltage U	فشار ازمایش
	izod test U	ازمایش ایزود
	stripping test U	ازمایش زدودگی
	lucas test U	ازمایش لوکاس
	load test U	ازمایش بار
	line tester U	ازمایش کننده خط
	image test U	ازمایش تصویر
	hardness test U	ازمایش سختی
	evaluation score U	نمره ازمایش
	drop test U	ازمایش سقوطی
	tester U	ازمایش کننده
	drop test U	ازمایش ضربهای
	drift test U	ازمایش رانش
	doubling test U	ازمایش تا شویی
	division check U	ازمایش تقسیم
	deep drawing test U	ازمایش کاسگری
	cup test U	ازمایش قاشقی
	cupping test U	ازمایش فنجانی
	crippling test U	ازمایش لهیدگی
	examination of the soil U	ازمایش خاک
	experimental design U	طرح ازمایش
	tension test U	ازمایش کشش
	hanging test U	ازمایش کشش
	hammer test U	ازمایش سقوطی
	gage U	ازمایش کردن
	flattening test U	ازمایش توزیعی
	final test U	ازمایش نهائی
	fatigue test U	ازمایش خستگی
	factorial design U	ازمایش فاکتوریل
	explosion proof U	ازمایش- انفجار
	experimentalist U	اهل ازمایش
	saturation testing U	ازمایش اشباعی
	testing stand U	سکوی ازمایش
	test hole U	چاه ازمایش
	testing stand U	میز ازمایش
	test equipment U	وسایل ازمایش
	to bring to the proof U	ازمایش کردن
	test element U	وسیله ازمایش
	test course U	مسافت ازمایش
	torsion test U	ازمایش پیچش
	triable U	ازمایش کردنی
	test bed U	صفحه ازمایش
	test bed U	میز ازمایش
	trial and erroe U	ازمایش و خطا
	test bay U	میدان ازمایش
	test bay U	حوزه ازمایش
	test model U	نمونه ی ازمایش
	testing of materials U	ازمایش مواد
	testing of materials U	ازمایش مصالح
	testing load U	بار ازمایش
	tester U	دستگاه ازمایش
	test specimen U	نمونه ی ازمایش
	test specimen U	نمونه ازمایش
	test set U	دستگاه ازمایش
	test series U	سری ازمایش
	test room U	اطاق ازمایش
	test plan U	طرح ازمایش
	test piece U	نمونه ازمایش
	testing time U	زمان ازمایش
	test bar U	میله ازمایش
	test announcement U	نتیجه ازمایش
	self test U	ازمایش خودکار
	sedimentation test U	ازمایش تهنشینی
	turing's test U	ازمایش تورینگ
	regression testing U	ازمایش رگرسیون
	rattler test U	ازمایش تردی
	rattler test U	ازمایش تورق
	two stage experiment U	ازمایش دو مرحلهای
	random test U	ازمایش پیشامدی
	psychometry U	ازمایش هوش
	program testing U	ازمایش برنامه
	probationership U	ازمایش کاری
	probational U	ازمایش امتحان
	preliminary test U	ازمایش مقدماتی
	triaxial test U	ازمایش سه بعدی
	shear test U	ازمایش برشی
	tensile test U	ازمایش کشش
	tensile test U	ازمایش کششی
	teasthole U	گمانه ازمایش
	tally plate U	برچسب ازمایش
	system testing U	ازمایش سیستم
	stripping test U	ازمایش زدودن
	spot test U	ازمایش فوری
	trial and error U	ازمایش و خطا
	trial and error U	ازمایش ولغزش
	test clip U	گیره ازمایش
	triaxial shear test U	ازمایش سه محوری
	shop test U	ازمایش کارگاهی
	weathring test U	ازمایش فرسایش
	assay U	ازمایش سنجش
	alpha testing U	ازمایش الفا
	test tubes U	لوله ازمایش
	experimentally U	از راه ازمایش
	absorption test U	ازمایش جذب
	quizzes U	ازمایش کردن
	furnaces U	بوته ازمایش
	test tube U	لوله ازمایش
	assays U	ازمایش سنجش
	retrial U	ازمایش مجدد
	retrials U	ازمایش مجدد
	automatic testing U	ازمایش خودکار
	automatic check U	ازمایش خودکار
	intelligence test U	ازمایش هوش
	test case U	قضیه در ازمایش
	test cases U	قضیه در ازمایش
	quiz U	ازمایش کردن
	gaff U	ازمایش سخت
	furnace U	بوته ازمایش
	gauge U	ازمایش کردن
	examines U	ازمایش کردن
	examination U	امتحان ازمایش
	examinations U	امتحان ازمایش
	temptation U	ازمایش امتحان
	experience U	تجربه ازمایش